در خدمت منافع اسرائیل

روزبه میرابراهیمی
روزبه میرابراهیمی

po_rozbeh_mir_ebrahimi.jpg

ایران در سال های اخیر داستان جالبی را شاهد بوده است؛ اظهارات رئیس دولتی در خدمت منافع اسرائیل. به هیچ عنوان طرح این موضوع برای مزاح نیست. کافی است مروری کوتاه بر همین دوران به نیمه نرسیده شهردار سابق تهران ( احمدی نژاد) در قوه مجریه داشته باشید تا متوجه شوید چه کسانی بیشترین بهره و استفاده را برده اند و اصولا آیا منافع کشور ما تامین شد یا منافع کشور اسرائیل!

در طول سال های متمادی دو کشور ایران و اسرائیل همواره در یک آرمان غیر قابل تغییر با هم سرستیز داشته اند و هر از چند گاهی چنگی بر سر و روی هم می کشند. اسرائیل همواره از تهدید های ایران علیه خود می گوید و ایران نیز همواره دشمنی بالفعل و بالقوه برای همه مقاطع و اتفاقات در داخل دارد تا مشکلات را به گردن آن بیاندازد. اسرائیل در همه این سال ها همه کار کرده است تا ایران را به انزوا بکشاند و از این سو ایران نیز همه کار می کند تا به زعم خود به اسرائیل گوشمالی بدهد.

در اتفاقات داخلی اسرائیل، سرنخ ها را در ایران می یابند و در اتفاقات داخلی ایران نیز همه چیز به موساد و صهیونیسم منتهی می شود. به تعبیری در ایران می توان به عنوان اولین پاسخ به هر پرسش یا معضلی، اسرائیل را عامل دانست، البته منظور در موارد منفی و معضلات است.

در اسرائیل هم مشکل است ملاقات یا سفر مقامی در آن یا از آن کشور صورت پذیرد و نام ایران در آن مطرح نشود. این موضع مورد جدیدی هم نیست همواره بوده است. اما…

اما در همه این سال ها و بخصوص در دوره دولت های پیشین سعی می شد تا با حربه های مختلف از کنار اسرائیل بگذرند و تلاش کنند تا با رفتار معقول تر سمبه اسرائیل را برای فشار بر دیگر کشور ها پر زور نکنند. در این روش، هم منافع کشور ایران اصل قرار می گرفت و هم با روش های مختلف به عبور از آرمان های غیر قابل تغییر! نظام هم محکوم نمی شدند.

در چنین سناریویی همواره سعی می شد تا علی رغم عدم رابطه با امریکا، با بقیه دنیا روابطی تنظیم شود تا فشار های اسرائیل را کم اثرتر کند. چون چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم غربی ها با اسرائیل احساس نزدیکی بیشتری می کنند تا با ایران.

محمود احمدی نژاد در همین دوره کوتاه خدمات گرانبهای را برای اسرائیل انجام داد و به راحتی همه آنچه پیش از آن کاشته شده بود را دوباره شخم زد. وی با وارد کردن مسائلی حاشیه ای، کشور را در موقعیت آسیب پذیری قرار داد.

وی به راحتی همه مظلومیت 40 ساله فلسطینیان را به مظلومیت اسرائیلی ها تبدیل کرد (اسرائیل در حال حاضر در افکار عمومی دنیا مظلوم تلقی می شود چون در معرض “خطر” از سوی ایران قرار دارد).

در چنین بازی مقامات ایرانی حتی از فلسطینیان نیز دو آتشه تر بوده و هستند و در بازی اسرائیل گرفتار آمده اند و هر از گاهی بدون جیره و مواجب (و شاید هم با جیره و مواجب) به منافع اسرائیلی ها خدمت می کنند.

احمدی نژاد در همان ماه اول انتصابش بازی را در جهت منافع اسرائیل آغاز کرد. آن زمان که در ظرف دو ماه دوبار اعضای شورای امنیت سازمان ملل باتفاق آرا (مانند همین قطعنامه تحریم ایران) اظهارات رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند باید می دانستند که آن اجماع تمرینی بود برای امروز.

اما خدمات احمدی نژاد به اسرائیل را پایانی نیست. او هر روزه با لرزاندن جامعه ایران با مواضع خود به همه دنیا خدمت می کند جز ملت ایران. او با وارد کردن ماجراهای حاشیه ای نه تنها تاریخ را عوض نخواهد کرد که دستان اسرائیل را به گرمی می فشارد.

با شعار هیچ چیزی درست نخواهد شد واقعیت ها چیز دیگری هستند. فراموش نکنید به خاطر شعار های آرمانگرایانه مبارزه با دشمن ( امریکا و اسرائیل) چه بخش مهمی از ثروت های متعلق به این سرزمین را تقدیم امثال روسیه و چین کرده ایم.

ظاهرا منافع ملی نظام کنونی ایران را فقط ضدیتش با منافع دیگران توجیه می کنند که همان را هم اشتباها انجام می دهد.