توماس ام دفرانک
فاجعه نفتی که ریاست جمهوری اوباما را در معرض خطر قرار داده است، مشابه فاجعه طوفان کاترینا نیست؛ می تواند چیزی وخیم تر از آن باشد، چیزی شبیه بحران گروگانگیری در ایران که جیمی کارتر را سرنگون کرد.
تقریباً هیچکس شک ندارد که اوباما پس از شروعی تأخیر آمیز، اکنون تمام تلاش های قابل تصور را معطوف حل فاجعه نفتی در خلیج مکزیکو کرده است.
سخنان تلویزیونی شب گذشته اوباما به همراه سفری دیگر به ناحیه ساحلی خلیج و احضار مدیران شرکت بریتیش پترولیوم به کاخ سفید، نشان از وارد شدن آسیب جدی به وجهه اوباما دارند.
یکی از دوستان نزدیک رئیس جمهور به نشریه نیویورک دیلی گفت: “او هنوز برای حل این مشکل فرصت دارد. اگر این مشکل ظرف چند ماه تحت کنترل قرار بگیرد، مردم متقاعد می شوند که او حداکثر تلاشش را کرده است. اما اگر این مشکل هنوز تا پایان سال وجود داشته باشد، فکر می کنم کارش تمام است.”
البته هنوز کار او به آنجا نرسیده است. نزدیکترین مشاوران او متقاعد شده اند که سیاست دخالت نزدیک در این بحران، سرانجام افکار عمومی را در باره شرکت انگلیسی بی پی با وی همراه خواهد کرد و بهبود وضعیت اقتصادی کشور، سرانجام او را در سال 2012 نجات خواهد داد.
با این حال، شبکه های خبری هر روز تصاویر بیشتری از نفوذ نفت در اقیانوس نشان می دهند که یادآورنمادین بحران سال 1971 تا 1981 ایران است؛ بحرانی که سرانجام با آزادی دیپلمات های آمریکایی پس از 444 روز اسارت در روز به قدرت رسیدن رونالد ریگان، پایان گرفت.
کارتر با تمام تلاشی که کرد، نتوانست گروگان های آمریکایی را آزاد کند. او برای اینکه مردم را متقاعد کند هرکاری که از دستش بر می آید را انجام داده است، سفرهای سیاسی خود را چندین ماه به حالت تعلیق درآورد.
این تاکتیک نتیجه عکس داد و تصویری مفلوک از رئیس جمهور به نمایش گذاشت. وضعیت به حدی بد شد که مشاورانش در یک جلسه پرسش و پاسخ با کارتر در کاخ سفید عنوان کردند وی باید بحران را “قابل کنترل” بخواند و محرومیت مسافرتی خود را لغو کند.
وقتی تلاش های دیپلماتیک گسترده در پشت پرده به شکست انجامید، کارتر فرمان انجام یک عملیات نظامی نجات را صادر کرد. آن عملیات هم به دلیل مشکلات فنی ناتمام ماند و با برخورد دو بالگرد نظامی هنگام برخواستن از خاک صحرای ایران، هشت نظامی کشته شدند. ایرانی ها نیز بازمانده تجهیزات آمریکایی ها در محل را به عنوان نشان پیروزی خود به تصویر کشیدند.
شکست عملیات پنجه عقاب به سرعت به مظهر شکست آمریکایی ها تبدیل شد و در ملتی که پیروز جنگ جهانی دوم شد، فلج اطفال را ریشه کن کرد و پای انسان را به کره ماه باز کرد، این حس را منتقل کرد که دیگرنمی تواند آرمان های خود را عملی کند.
اوباما خود را در خطر وضعیت مشابهی قرار داده است که دیگر هیچ تدبیری درست از آب در نمی آید. چنین احساس ناامیدی و عدم اطمینان به خود در سطح کشور، خصوصاً در شرایطی که اوضاع و شرایط رنگ و بوی ضد واشنگتن به خود گرفته، بیشترین ضربه را به رئیس جمهور فعلی می زند.
اوباما می تواند از کوره در برود و با استدلالاتی، منتقدان خود را به ریاکارانی تشبیه کند که او را با معضلات بزرگ دولتی روبرو می کنند و سپس شکایت می کنند که دولت برای حل معضل نفتی به اندازه کافی تلاش نمی کند.
اما همانطور که جیمی کارتر و جان اف کندی شاهد بودند، زندگی دور از عدالت است. اوباما باعث وقوع نشت نفت نشده است، اما کشور انتظار دارد او این معضل را حل کند و فاجعه پس از آن را نیز مدیریت کند.
یکی از مقامات قبلی کاخ سفید در دوره کارتر می گوید: “او هرکاری که ممکن است را انجام می دهد اما وی از ابتدا با تأخیر عمل کرد و هنوز هم مشغول بازی سیاسی است. او مانند کاپیتان یک کشتی است که مسوؤل تمام مشکلات تحت قلمرو خود است. او این معضل را بوجود نیاورده است، اما حالا به مشکل او تبدیل شده است.”
منبع: نیویورک دیلی نیوز- 15 ژوئن