مشکل این است که نمی توان سخنان سران جمهوری اسلامی دایر بر صلح آمیز بودن برنامه اتمی را باور کرد. با اینکه شاید بتوان باور کرد آیت الله ها می خواهند در زمینه سوخت هسته ای به بیگانگان متکی نباشند، ولی ساخت مخفیانه مرکز فردو در عمق کوهستان شک و شبهاتی را به وجود آورده. اوباما این مسأله را در سال ۲۰۰۹ به اطلاع جهانیان رساند و سپس سران جمهوری اسلامی تأیید کردند که در عمق ۱۵۰ متری سنگ های خارا درحال غنی سازی اورانیوم هستند. اگر هزینه به کار گرفته شده برای تولید سوخت هسته ای بدین شیوه را محاسبه کنیم، قیمت هر کیلو وات الکتریسیته به دست آمده سر به فلک خواهد کشید و به هیچ وجه مقرون به صرفه نخواهد بود.
ولی مسایل دیگری نیز وجود دارد. یک بمب اتمی اورانیومی به مانند این است که از یک پرتقال تکه ای را بکنیم. برای اینکه منفجر شود، باید آن تکه را پر کنیم. ساده به نظر می رسد، ولی این عملیات باید به صورت کاملاً حساب شده انجام شود تا هسته به وضعیت بحرانی برسد. درغیر این صورت، انفجاری در کلاهک صورت نخواهد گرفت و تنها به صورت یک ابر رادیواکتیوی ذوب خواهد شد.
بر این “تکه” بوسیله یک ماده انفجاری ویژه فشار وارد می شود که آن نیز به نوبه خود یک چاشنی فوق حساس را فعال می سازد. به علاوه به یک اعتدال گر و یک چاشنی نوترونی نیز نیاز است. این خصوصیات یک بمب اورانیومی است. یک بمب پلوتونیومی به مراتب پیچیده تر از آن است، به ویژه ازنظر چاشنی ها که بسیار متفاوت اند و باید دقیقاً با یکدیگر همزمان باشند تا انفجار به صورت یکپارچه انجام شود.
بنابراین، صرف داشتن اورانیوم غنی شده به این قیمت گزاف، برای تولید بمب اتمی کافی نیست. در آخرین گزارش آژانس اتمی که در ماه نوامبر ۲۰۱۱ منتشر شد، تأیید شده بود که ایران درحال کار روی مواد منفجره، چاشنی و آغازگرهای نوترونی بسیار پیشرفته است. بعلاوه، شاخص هایی وجود دارد که نشان می دهد توان کلاهک پذیری موشک های دوربرد تغییر داده شده. یوکیو آمانو، رییس آژانس اتمی در این خصوص گفت: “من احساس می کنم جمهوری اسلامی همه چیز را در مورد برنامه اتمی اش نمی گوید.”
اگر آمانو چنین فکر می کند، دیگر نیازی نیست به اسراییلی ها خرده بگیریم که چرا تا این حد نگران اند و مدام تهدید به مداخله نظامی می کنند. البته آنها هم دست به سینه ننشستند و تلاش های بسیاری برای به تعویق انداختن برنامه اتمی ایران انجام دادند، ولی به نظر می رسد که سانتریفوژهای ایران همچنان درحال گردش اند. اسراییل یک “تاریخ مشخص” معین کرده تا پس از آن تاریخ به صورت مستقیم علیه تهدید سران جمهوری اسلامی وارد عمل شود؛ عملیات علیه تأسیسات مدفون شده زیر کوهستان که بوسیله بتون آرمه نیز تقویت شده است. بی شک بارش بمب یکی از راه های حمله خواهد بود.
چند بمب؟ تعداد آنها باید خیلی زیاد باشد. مهندسان بوئینگ در تلاش اند تا توان نفوذ بمبی به نام “ GBU-57/B” را که ۱۳ تن وزن دارد افزایش دهند. این بمب ۲۰۰۰ کیلو مواد منفجره با خود حمل می کند. درحال حاضر شبکه اینترنت پر است از نظرات مختلف در مورد این بمب و فوروم های نظامی انواع نقشه های حمله را بررسی کرده اند. علی رغم اینکه سیستم ضدهوایی ایران به نسبت ضعیف است، ولی به نظر می رسد که اسراییل به تنهایی نخواه توانست این حملات را با موفقیت به پایان برساند.
منبع: لا راسون، ۱۱ مارس