در وبگردی این شماره روز توضیحات یک وبلاگ نویس در باب اتهامات کیهانی را از نظر می گذرانیم، با آرایی پیرامون دلایل تمام نشدن جنبش سبز آشنا می شویم، نقاط ضعف جنبش مخالفان دولت را مرور می کنیم و نقدی وبلاگی پیرامون مصاحبه یک جریده اصلاح طلب با یک چهره موتلفه را می خوانیم.
در برابر کیهان
وبگردی امروز را با بوی خاک محمدرضا یزدان پناه آغاز می کنیم که آخرین مطلب آن واکنشی است به ادعای یک روزنامه راست گرا علیه وی. آقای یزدان پناه که تیتر “پاسخ مختصر به دریده گویی کیهان” را برای پست خود برگزیده، در یک متن کوتاه دو بندی تاکید می کند که در طول دوران فعالیت های سیاسی و روزنامه نگاری اش هیچ ارتباطی با گروه “پژاک” نداشته است. این پاسخی است به مطلبی از روزنامه کیهان که در وصف این عضو سرویس سیاسی روزنامه کارگزاران و جبهه مشارکت نوشته است: “او پس از ایفای نقش در فتنه سال گذشته، با کمک واسطه گروهکهای پژاک و کومله از کشور گریخت.”
نویسنده وبلاگ بوی خاک در این ارتباط تصریح کرده است: “در تمام دوران فعالیت سیاسی و روزنامه نگاریم و به طور مشخص در 6 ماه گذشته هیچ نوع و شکلی از ارتباط، میان من با گروه پژاک در هیچ سطحی برقرار نبوده است.”
سربازی برای نفس کشیدن
اما ثمینا رستگاری؛ نگارنده وبلاگ روزهایی پر از امید در مطلبی که به تازگی عرضه کرده به انتقاد از اظهارنظر هایی پرداخته است که این روزها در باب شکست جنبش سبز به گوش می رسد. خانم رستگاری در آغاز نوشته خود برخی از سئوال هایی را که این روزها به گوش می رسد پر رنگ می کند: “مردم دیگر به خیابان نمی آیند؟ چرا هیچ اتفاقی دیگر آنها را به خیابان ها نمی کشاند؟ آیا جنبش سبز تمام شد؟ آیا این جنبش که پرقدرتتر از تمام جنبشهای یکصد ساله ایران سر بلند کرد بی هیچ دستآوردی فرونشست؟”
او خوانندگان را به تامل در “داشته های” جنبش سبز فرا می خواند و اینکه خواسته های جنبش سبز چه بوده است: “جنبش سبز قرار بود چه کند که نکردهاست؟ آیا جنبش سبز قرار بود ساختار حاکمیت را تغییر دهد؟”
ثمینا رستگاری تعریف متفاوتی برای شکست جنبش سبز ارائه می دهد. به اعتقاد او شکست هنگامی حاصل می شود که “ما باورمان به دموکراسی و آزادی را از دست بدهیم.”
جمله پایانی یادداشت “آیا جنبش سبز تمام شد” کنایه است به طیف هایی که مردم را به حضور در خیابان فرا می خوانند بدون اینکه از هزینه کشته شدن شهروندان ابراز نگرانی کنند: “این وطن یک تاریخ شهید دارد. امروز به سربازی که نفس میکشد محتاج است.”
نقاط ضعف جنبش سبز
اما یکی از آخرین مطلب وبلاگ مجمع دیوانگان نیز به جنبش سبز اختصاص یافته است. آرمان امیری بیانیه مفصل اخیر ملی مذهبی ها در باب جنبش سبز را به طور کامل خوانده و خلاصه ای از چهار نقطه ضعف جنبش سبز از دید این بیانیه را به خوانندگان عرضه کرده است. این نقاط ضعف عبارتند از: عدم تدوین اسناد مورد توافق، ضعف در همراه سازی قشرهای پایین جامعه، ضعفهای تاکتیکی و ضعف در ساختار و سازماندهی.
در همین حال یکی از خوانندگان وبلاگ آقای امیری نیز در بخش نظرات مجمع دیوانگان یک نقطه ضعف دیگر را پر رنگ کرده و آن پیرامون بی توجهی جنبش سبز به “مطالبات قومیت های کشور” است: “به نظر من عدم درک صحیح مطالبات اقوام ایرانی و عدم گنجاندن صریح آنها در ذیل خواسته های جنبش سبز باعث شده این اقوام انگیزه کافی برای همراهی با جنبش پیدا نکنند و این مهمترین نقطه ضعف جنبش است که با برطرف شدن آن می توان به پیروزی جنبش امید بیشتری داشت.”
دروغ گویی مثل آب خوردن
اظهارات اخیر رئیس دولت دهم در نیویورک، بهانه به روز شدن وبلاگ چهار دیواری بوده است. در حالی که آقای احمدی نژاد دولت ایالات متحده را مظنون به دست داشتن در عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر کرده است، چنین ادعایی از نگاه مانی.ب یک “دروغ گویی” است که در باب آن می نویسد: “شاید فهم اینکه احمدینژاد مثل آبخوردن دروغ میگوید٬ برای غیرایرانیها روشن نباشد٬ اما ایرانیها دروغگویی او را به معنای واقعی کلمه با پوست و خون حس کردهاند و همین الان که ما با هم حرف میزنیم در زندانها حس میکنند.”
شرق مسرور است
مسعود پیوسته، نگارنده وبلاگ پیوست از عدم دسترسی تلفنی به کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی روزنامه شرق نوشته است. آقای پیوسته قصد داشته است مطلبی در انتقاد از روزنامه مذکور در آن جریده منتشر کند که ترجیح داده است ان را در وبلاگش منعکس کند. او به بهانه مصاحبه اخیر شرق با اسدالله بادامچیان از اعضای شاخص حزب موتلفه می نویسد: “انگار روزنامه شرق، مسرور از این جمله آقای بادامچیان شده باشد که گفت: “مایل به حذف اصلاح طلبان نیستیم”. انگار که لطف کرده باشند همین جمله کوتاهش، تیتر این گفت و گو می شود. یعنی اینکه بالاخره جاهایی، افراد و افکاری از اصولگرایان با پیشینه چهل پنجاه سال فعالیت هیاتی یا حزبی راضی اند نیروهای رقیب و احزاب مخالف شان از صحنه سیاسی کشور حذف نشوند و بمانند.”
آخر
حسن ختام وبگردی امروز اما جمله ای از رئیس سازمان بسیج مستضعفین است که وبلاگ دودینگ هاوس بدون هیچ شرحی آن را منتشر کرده است: “هر کسی که به قانون اساسی اعتقاد دارد، عضو سازمان بزرگ بسیج است.”
یاد
وبگردی امروز به یاد حسین درخشان نوشته شد. پدر بی چون و چرای وبلاگستان ایران که دو سال است در کنج زندان محبوس است. می گویند آقای درخشان با خطر اعدام روبرو است. آقای درخشان وبلاگی داشت به نام صبحانه که روزانه هزاران نفر از آن بازدید می کردند. حالا مدت های مدیدی است که وبلاگ او به روز نشده است و صدها روز است که در اوین روزگار را به سختی سپری می کند. نام وبلاگ نوستالژیک درخشان بود: “سردبیر خودم”. درخشان این وبلاگ را هم به فارسی منتشر می کرد و هم انگلیسی. حالا آن وبلاگ به یاد ماندنی با آن همه پست های بحث برانگیز از فضای مجازی حذف شده است. تو گویی که: “نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.”