شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۷، سه روزنامه پایتخت با تیترهایی منتشر شدند که از درگیری مسلحانه و آشوب در تهران خبر میداد. در شرایطی که بختیار به دلیل کارشکنی برخی اطرافیان آیتالله خمینی، راه مصالحه و پرهیز از خونریزی را بسته میدید، به روایتی خیانت و به تفسیری بیکفایتی ارتش ایران، کار را به آنجا رساند که ۲۲ بهمن ماه پایان نظام شاهنشاهی و آغازی بر اولین جمهوری تاریخ ایران باشد. اما آن جمهوری که خمینی وعده داده بود حکومتی مثل همه جمهوریهای دنیا خواهد بود، جمهوری اسلامی نام گرفت و راهی را درپیش گرفت که حالا در مراسم بزرگداشت سی و ششمین سالگرد انقلاب، نخستوزیر موقت، اولین رییسجمهور، قائم مقام رهبری، نخستوزیر دوران جنگ، یکی از روسای ادوار مجلس و بسیاری از شخصیتهای شناخته شده آن دوران، مغضوب و تبعیدی و محصور شده هستند.
پیشبینی بختیار از سرنوشت مردم و انقلابیون
۲۱ بهمن ماه هنوز نام شاپور بختیار با عنوان نخستوزیر در روزنامهها درج میشد. در آن روز مصاحبهای مهم با او در صفحه 5 کیهان به چاپ رسید که کاظم زرنگار، سردبیر کیهان اینترنشنال انجام داده بود. آخرین نخستوزیر حکومت پهلوی در این مصاحبه اعلام کرد که با تغییر رژیم به جمهوری مخالف نیست: “قانون اساسی اجازه هرگونه تغییری را داده است، من جمله اعلام جمهوری. ولی مردم باید به طور عادی به وسیله مجلس موسسان یا تشکیل مجلس آزاد انتخاباتی اعلام جمهوری کنند.”
او از بازرگان و سنجابی هم انتقاد کرد و مبارزات مشترک شان برای اجرای قانون اساسی و به دست آوردن آزادی را به یادشان آورد. او به بازرگان طعنه زد که نمیتواند مانند او رک و صریح باشد و “نخستوزیر خمینی” در اتخاذ تصمیمات آزاد نیست. بختیار همچنین معتقد بود که تودهایها “زیر عبای آقای خمینی” مشغول فعالیت هستند و اعتصابات را ساماندهی میکنند.
ترجمه مصاحبه بختیار با لوموند هم در همان صفحه به چشم میخورد که لحن تندتری داشت و تهدید میکرد که اگر وزرای کابینه بازرگان بخواهند در وزارتخانهها حاضر شوند، آنها را بازداشت خواهد کرد. او پذیرفت که از هر ۱۰ ایرانی، ۹ نفر طرفدار خمینی است اما این را هم گفت که این وضعیت موقتی است و ۶ ماه دیگر چنین نخواهد بود. بختیار با تاکید بر اینکه “ما نمیخواهیم یک دیکتاتوری جدید و نیرومند را جانشین یک دیکتاتوری کهنه و فرسوده کنیم” پیشبینی کرد که به زودی چشمهای مردم “باز خواهد شد” و درخواهند یافت که آیتالله خمینی “کهنهپرست و غافل” است.
یک صفحه قبلتر هم کیهان از “تظاهرات ۳۰ هزار نفری طرفداران قانون اساسی در امجدیه” خبر داده و افزوده بود که از سوی طرفداران آیتالله خمینی در برگزاری این تجمع، اخلال ایجاد شده و درگیریهای پراکندهای نیز رخ داده است. این عده حامی نخستوزیری بختیار و اجرای کامل قانون اساسی بودند.
اما تیتر هیچ یک از این اتفاقات به صفحه اول راه پیدا نکرد، چرا که روزنامهها همسو با جو غالب آن دوران، به انقلاب و تغییر رژیم متمایل بودند و تیترهای انقلابی را بیشتر میپسندیدند. از جمله تیتر اول کیهان “جنگ خونین لشکر گارد با نیروی هوائی” انتخاب شده بود و خبر میداد که “دهها نفر کشته و صدها نفر بشدت مجروح شدند”. اطلاعات هم تیتر “نبردهای خونین میان واحدهای مسلح در تهران” را انتخاب کرده و تعداد کشتهها را ۶۳ نفر در تهران و ۲۸ نفر در شهرستانها تخمین زده بود اما تاکید داشت که تعداد واقعی بیش از این است. در صفحه یک آیندگان هم این تیتر و روتیتر دیده میشد : “در جنگ خونین لشکر گارد با افراد نیروی هوائی صدها تن کشته شدند؛ در ارتش شکاف افتاد”. تسلط “مردان مسلح” به تهران و سقوط ۷ کلانتری و تسخیر اسلحهخانه پادگان نیروی هوایی از دیگر اخبار آیندگان در این روز بود.
صفحات روزنامهها هم مملو از پیامهای تبریک و حمایت افراد و گروههای مختلف از نخستوزیری بازرگان و رهبری آیتالله خمینی بود که گاهی هم بیربط به نظر میرسید.
تیترهایی از خون و کشتار
بیست و سوم بهمن ماه روزنامه اطلاعات در چاپ دوم خود تیتر زد: “رژیم متلاشی شد” و این روتیتر را انتخاب کرد: “دیروز ملت کاخ ۵۷ سال ظلم را ویران کرد”. از نظر این روزنامه “آخرین سنگرهای فروریخته” رژیم شاهنشاهی، نخستوزیری، شورای سلطنت، مجلس شورا و سنا، پادگانهای ضد خلق، ژاندارمری و شهربانی و رادیو تلویزیون نظامی بود. همچنین از کشته شدن سپهبد بدرهای و سپهبد جعفریان خبر داده شده بود و دستگیری نصیری، “جلاد ساواک”.
کیهان هم که علامت پیروزی را به لوگوی خود اضافه کرده بود از روتیتر و تیتر “سقوط نظام ۲۵۰۰ ساله استبداد؛ ارتش انقلاب شهرها را آزاد کرد” استفاده کرده بود. در سرمقاله حماسی این روزنامه هم با عنوان “این نسیم، از مزار شهدا میآید” نوشته شده بود: “پنجرهها را باز کنید. این ارواح شعلهور هزاران شهید، این سرود انقلاب، این بانگ توفنده آزادی است: “ملت ایران پیروزی خجسته باد. حماسه بزرگ فتح دژ استبداد گرامی باد.”
همان روز رادیو لندن از خودکشی شاپور بختیار خبر داد که کیهان از قول یک مقام مطلع در دفتر بازرگان آن را تکذیب کرد. از دیگر اخبار قابل توجه کیهان در این روز، خبری با این تیتر بود: “مردم خشمگین رشت ۶ ساواکی را قطعه قطعه کردند”. در این گزارش آمده بود که سه گروه اسلامگرا با حمله به ساواک رشت، رییس ساواک و 5 تن از ماموران را قطعه قطعه و جنازههایشان را به درختان “پارک شهر” آویزان کردند.
آتش زدن “بولینگ عبده” در تهران و تصرف مقبره رضا شاه با ۲۶ کشته و ۵۰ مجروح از دیگر اخبار مربوط به سقوط شاهنشاهی و پیروزی انقلابیون بود. این اخبار در روزهای بعد خونینتر شد و هر بار تیترهایی مربوط به دستگیری و اعدام مقامات رژیم گذشته بر صفحه یک روزنامهها نشست.