الهنان میلر
اگر امکانش را داشتید، چه آرزویی برای رئیس جمهور جدید ایران می کردید؟ این سئوالی است که به شکلی غافلگیر کننده از تعداد زیادی زن و مرد، پیر و جوان، اسرائیلی و فلسطینی پرسیده شد و دستمایه فیلم کوتاهی با عنوان “یک آرزو برای ایران، با عشق اسرائیل” . این فیلم در اسرائیل تولید شده و همزمان با مراسم تحلیف روحانی در روز 4 اوت پخش شد.
آیا مردم این منطقه نظری در مورد رئیس جمهور جدید ایران، دارند؟ بله، به نظر می رسد که داشته باشند. این جملات آنهاست: “خدا کمک ات کند، زیرا این تنها چیزی است که به آن نیاز داری” یا “ دست از غنی سازی اورانیوم بردار”.عده ای از او می خواهند که سکولارتر باشد و عده ای امیدوارند مذهبی تر باشد. اما در همه آرزو ها یک چیز مشترک است: این آرزوها دلسوزانه و عاری از نفرت اند.
نزدیک شدن به مردم عادی در خیابان های اورشلیم با پوستر سیاه و سفید روحانی در دست، کاری است که دل و جرات می خواهد، اما پاسخ های انسانی مردم باعث شد که ساختن این فیلم یک تجربه آگاه کننده و تاثیر گذار باشد.
تاثیر این فیلم مدیون فیلمبرداری پویای جف هندل و کلمات شاعرانه و دکلمه اندرو لوستیگ است.
جوزف شاماش، کارگردان و تدوینگر این فیلم می گوید که این فیلم را از فیلم کوتاهی که کارگردان ایران علی مولوی در ایران ساخته و در یوتیوب گذاشته بود، الهام گرفته است. نام این فیلم “پنجاه نفر و یک پرسش” بود.
شاماش می گوید: “وقتی من این فیلم را دیدم مورد پسند بخش ایرانی هویتم قرار گرفت. من یک پسر یهودی متولد تکزاس از پدر و مادری ایرانی هستم، یک کابوی یهودی. من همیشه با این هویت پیچیده ام مشکل داشتم.”
اما اولین تلاش شاماش برای رقابت کردن با فیلم مولوی بر روی ایران متمرکز نشده بود؛ او مثل مولوی از رهگذران یک سئوال مستقیم پرسید: “اگر یک آرزو برای امروز داشتی، آن آرزو چه بود؟” این بدل به فیلم “یک آرزو در اورشلیم” شد که به مدت یک روز در بازار مخنه یهودا و دروازه دمشق در تعطیلات عید پسح گرفته شد. این فیلم در کمتر از چهار ماه، 140 هزار بیننده داشت.
شاماش امیدوار است که فیلم جدیدش کاری بکند که فیلم قبلی موفق به آن نشد: ایجاد گفتگوی مستقیم با ایرانی ها. در پایان فیلم، مصاحبه شوندگان اسرائیلی ابراز امیدواری می کنند که یک روز مشکلات سیاسی بین دو کشور با خوردن یک فنجان قهوه حل شود.
شاماش می گوید: “خوشبختانه با رئیس جمهور شدن روحانی این امید بیشتر شد.”
یک روز بعد از گذاشته شدن این فیلم بر روی یوتیوب، انگار که این اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از بازدید کنندگان ایرانی این ویدئو را “لایک” کرده و نوشته اند که عمیقا تحت تاثیر آن قرار گرفته اند.
یک بیننده ایرانی نوشته است:“من بعنوان یک ایرانی تحت تاثیر این پیام پر از عشق قرار گرفتم! من دلم می خواهد همه کسانی که در این فیلم بودند را در آغوش بگیرم.”
داریوش مزدک، می نویسد: “با عشق از ایران. زنده باد ایران و اسرائیل.”
شاماش می گوید که این واکنش های مثبت تاکیدی است بر آنچه که او در مورد رفتار ایرانیان در برابر اسرائیلی ها به آن اعتقاد دارد.
آیا چیزی در طول ساخت این فیلم او را غافلگیر کرد؟ شاماش زمانی که فیلم را در خانه پسرعمویش در تل آویو بازبینی می کرد متوجه صحنه ای شد که سه یهودی آمریکایی با یک رفتگر عرب در میدان رابین در تل آویو مصاحبه می کنند و از آنها در مورد سیاست در ایران سئوال می کنند.
شاماش می گوید: “از پسر عمویم پرسیدم، این صحنه خوب است یا بد است؟”
او در جواب گفت: “جالب است.”
تایم اسرائیل، 6 اوت