گزارشی از وضعیت چاپ و انتشار کتابهای جیبی
ادامه نوستالژی کتابهای جیبی
لیلا مقدمفر
بیشک برای نسلی از مردمان کشور ما،برای کسانی که زندگی را فراتر از آنچه خودشان میفهمند، لمس میکنند، برای کسانی که فرهنگ را از گذشتههای دور به آیندههای نیامده پیوند میزنند کتابهای جیبی بخشی از حافظه تاریخی است.این کتابها مانند همراهان همیشگی، آنها را در کوچه و خیابان در تئاتر و سینما همراهی کردهاند تا داستانهای شگفت را از زبانشان بشنوند تا فرهنگهای دیگر را دریابند و زندگی را طولانیتر از آنچه از آن سهم میبرند، کنند.
کتابها همیشه مهم بودهاند اما قشر کتابخوان ایرانی از کتابهای جیبی خاطرهای دیگر دارد.کتابهایی که هم اکنون ممکن است به وفور چاپ شوند اما قرار گرفتنشان در لابهلای انبوه کتابهای دیگری که چاپ میشوند آنها را تا حد زیادی از صدر توجه پایین آورده است.اما نسل جدیدتر شاید خودش کتاب جیبی را از نزدیک ندیده باشد اما به یمن برنامههای کودک این نوع کتابها را دیده، کتابهایی به نسبت کوچک که دست گرفتنشان به خواننده حس خوبی میدهد.
اولین کتابهای جیبی
میگویند اولین بار فرانسویها در قرن بیستم مجموعه داستانهای پلیسی به اسم ماسک را در قطع جیبی منتشر کردند شاید پیش از این هم کارهایی در زمینه چاپ کتاب جیبی انجام شده باشد اما هانری فیلیپاچی باعث شد سهم زیادی از تولیدات بازار کتاب در این قطع چاپ شود. او عنوان جیبی را برای این کتابها انتخاب کرد، کارهای فیلیپاچی قیمت کتاب در قطع جدید را به یک چهارم قیمت پیشین رساند. موضوعی که افزایش تیراژ کتابهای جیبی را تا ۳۰ درصد در پی داشت. البته ایده فیلیپاچی بیشتر به این دلیل گرفت که مردم اروپا پس از جنگ جهانی دوم به خاطر مشکلات زیادی که در زمینه مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیدا کرده بودند رغبت کمتری به خواندن کتاب نشان میدادند اما انتشار کتابهایی در قطع کوچک و ارزان قیمت اشتیاق آنها به مطالعه را دوباره زنده میکرد.
البته کتابهای جیبی را تنها یک ناشر چاپ نمیکرد و ناشران مختلف پذیرفته بودند کتابهای خود را در این قطع چاپ کنند تا دوستداران کتاب بتوانند مجموعه کاملی از بهترین کتابها با کیفیت بالا به لحاظ طرح روی جلد و چاپ داشته باشند شاید یکی از مهمترین ویژگیهای این کتابها خوش دست بودنشان بود که رغبت خوانندگان را دوچندان میکرد. ارزان بودن و حمل ساده این کتابها باعث شد ناشران دیگری وارد صحنه تولید کتابهای جیبی شوند، مهمترین این انتشارات، پنگوئن انگلستان بود که در نتیجه ورود به این بازار در دهه هفتاد میلادی نزدیک به ۱۲۰ میلیون نسخه کتاب جیبی در انگلستان به فروش رساند. اما ورود همه ناشران به خوبی ورود پنگوئن به این عرصه نبود چون ناشرانی که اقدام به چاپ کتابهای جیبی با محتوای عاشقانه یا حادثهای یا بیمایه و با کیفیت پایین کردند عرصه را بر دیگر ناشران تنگ کردند، چون این ناشران حاضر به چاپ کتابهای سخیف نبودند. نویسندگان خوب هم حاضر نمیشدند کتابهایشان با کیفیت پایین چاپ شود در نتیجه تیراژ کتابهای جیبی به مرور کم شد.
کتابهای جیبی در ایران
سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ همایون صنعتیزاده سازمان کتابهای جیبی را در ایران تاسیس کرد. این موسسه به عنوان بخشی از انتشارات فرانکلین شروع به کارکرد اما در سال ۱۳۴۰ ورشکسته شد اما مجید روشنگر که مدت کوتاهی در انتشارات پنگوئن انگلستان کارآموزی کرده بود مدیریت آن را به عهده گرفت و توانست این موسسه را به رونق برساند. او سعی کرد همچون انتشارات پنگوئن چاپ کتابهای جیبی در تیراژ زیاد و با قیمت پایین را راهی برای کتابخوان کردن مردم در نظر بگیرد. در دوران مدیریت او بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب چاپ شد که تعدادی از آنها به چاپ چهارم و پنجم رسیدند. پس از روشنگر اختیار این موسسه به انتشارات فرانکلین بازگشت. فرانکلین سازمان کتابهای جیبی را به شرکت سهامی تبدیل کرد و در نهایت سهام آن را به انتشارات امیرکبیر فروخت.
وضعیت کنونی کتابهای جیبی در ایران
با توجه به پیشینه کتابهای جیبی در ایران و انتشارات امیرکبیر به عنوان اولین انتشارات فعال در زمینه کتابهای جیبی با مدیرعامل شرکت سهامی کتابهای جیبی این انتشارات، “محمد خودسوز” صحبت کردیم. “خودسوز” با بیان اینکه تاریخچه کتابهای جیبی در ایران به دهه ۲۰ و فاصله سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۵بر میگردد گفت:اولین کتابهای جیبی موسسه امیرکبیر کتابهایی با عنوان “چه میدانم؟” بود که از انتشارات گالیمار فرانسه ترجمه و در قطع جیبی چاپ کرد.خودسوز درباره فلسفه چاپ کتابهای جیبی گفت: چون کتابهای جیبی حجم کوچکی دارند، بنابراین در هر زمان و در هر مکان قابل استفاده هستند و به خاطر قیمت مناسبشان آحاد جامعه توانایی خرید و استفاده از آن را دارند،برخلاف کتابهای قطع رحلی و وزیری که نمیتوان آنها را هر جایی با خود برد.به گفته مدیرعامل شرکت سهامی کتابهای جیبی محتوای مناسب این کتابها در کنار تیراژ بالای آن میتواند مخاطبان زیادی را در بربگیرد ضمن اینکه برخی از این کتابها چکیده کتابهای حجیم معروفی هستند که احتمالا خوانندگان فرصت خواندن اصل اینگونه کتابها را به طور کامل ندارند،کتابهای جیبی در این حالت شاکله اصلی کتاب را دارند هرچند محتوای کامل آن را عرضه نمیکنند.
از محمد خودسوز درباره استقبال مردم ایران در دهههای گذشته از کتابهای جیبی پرسیدیم، او در این باره به تهران امروز گفت: شاید آمار دقیقی وجود نداشته باشد اما بر اساس اسنادی که در موسسه امیرکبیر وجود دارد در سالهای دهه ۳۰ و ۴۰ عناوین زیادی کتاب در قطع جیبی چاپ شده و مورد استقبال عموم مردم جامعه قرار گرفته است که این روند در دهه ۲۰ شروع میشود و در دو دهه بعدی با استقبال عالی مردم مواجه میشود.
خودسوز درباره دلایل سپری شدن دوران اوج توجه مردم به کتابهای جیبی افزود: وقتی عنوان کتاب جیبی میآید یعنی ناشر میخواهد از کاغذهای موجود استفاده کامل را ببرد همچنین تنوع کاغذ به گونهای بود که دست ناشر برای چاپ کتابهای جیبی باز بود، از طرفی چون سیستمهای برش در آن زمان پیشرفته نبود کاغذ پرتی بیشتری برای به کارگیری جهت چاپ کتابهای جیبی وجود داشت. اما دستگاههای برش امروزی پیشرفته هستند و در قطع دلخواه میتوانند کاغذ را برش بدهند به همین دلیل پرتی کمتری داریم. خودسوز علاوه بر عوامل فنی تاثیرگذار بر کاهش کتابهای جیبی درباره شرایط مردم در اوایل دهه ۶۰ صحبت کرد و افزود: شرایط جنگ یکی از مواردی بود که باعث شد توجه مردم به مسائل دیگری معطوف شود همچنین تجربه چنین شرایطی باعث شد بسیاری از صنایع فعالیتشان دگوگون شود که صنعت چاپ هم از این قاعده مستثنا نبود. اما با اتمام جنگ صنایع مختلف فعالیت خود را دوباره شروع کردند. خودسوز با بیان اینکه تولید کتابهای جیبی به نفع ناشر است، گفت: کشور ما در زمینه صنعت چاپ و نشر و صحافی رشد خوبی داشته مثلا شرکت چاپ واژهپرداز اندیشه مدرنترین شرکت چاپ و نشر در خاورمیانه است.
مدیرعامل شرکت سهامی کتابهای جیبی درباره تیراژ کنونی کتابهای جیبی در ایران بیان کرد: برخلاف آنچه ممکن است به نظر برسد تولید کتابهای جیبی در ایران کم نشده است برای مثال تنها موسسه ما ظرف هفت سال گذشته بیش از ۷۰۰ عنوان کتاب جیبی چاپ کرده و اگر در دهههای ۳۰ و ۴۰ به خاطر استفاده از پرتی کاغذ کتابهای جیبی چاپ میشد اکنون اینگونه نیست و ما با هدف ارتقای سطح کتابخوانی در کشور اقدام به چاپ کتابهایی در این قطع میکنیم تا ضمن ارزان بودن به راحتی قابل استفاده باشد. خودسوز ادامه داد: برای رسیدن به این هدف ما از سال ۸۵ برنامه ۱۰ ساله خود را برای افزایش سطح فرهنگی جامعه تدوین کردهایم.وقتی از محمد خودسوز درباره نوع کتابهایی که موسسهاش در قطع جیبی چاپ میکند میپرسیم، میگوید: “مجموعه ۱۰ جلدی خلاصه رمانهای برجسته جهان و دیگری مجموعه کتابهایی با عنوان “آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران” جزو کتابهایی است که چاپ کردهایم” با توجه به نوع کتابهای جیبی که اکنون چاپ میشود و در مقایسه با کتابهایی که در ایران پیش از انقلاب درژانر عشقی و جنایی چاپ میشد ممنوعیت چاپ این دسته کتابها پس از انقلاب یکی دیگر از دلایل کاهش رونق کتابهای جیبی در ایران به حساب میآید چرا که تعدادی از انتشاراتی که اقدام به چاپ کتابهای جیبی با چنین محتواهایی میکردند بسته شدند.به نظر میرسد در این زمینه کشور ما با کشورهای پیشرو در زمینه چاپ کتابهای جیبی هماهنگی دارد. چون در آن کشورها نیز ناشرانی که اقدام به چاپ کتابهای جیبی با محتوای سخیف کردند گوی سبقت را از سایر ناشرانی که کتاب با محتوا و کیفیت بالا چاپ میکردند، ربودند و درنهایت سبب کاهش کتابهای جیبی شدند.
منبع : تهرانامروز