حرف های نا صواب شمقدری ادامه دارد
بازگشایی یک پرونده ی بسته شده…
جواد شمقدری وهمراهانش دردولت که روزهای پرکاری را درطراحی وتدوین امور مدیریتی کلان سیستم سینمایی ایران تجربه می کنند این بار و در کنفرانس مطبوعاتی روزچهارشنبه هفته گذشته دردانشکده مهندسی مشهد که با موضوع بررسی 30 سال سینمای پس از انقلاب برگزارشد باز هم خبرساز شدند.
شمقدری در این نشست به دفاع از صدا وسیمای ایران پرداخت و با حمله به شبکه هایی همچون صدای آمریکا و بی بی سی سیاست های خبری آنان را به چالش کشاند، سینمای جهان را فاسد و بی اخلاق خواند، اظهار نظردرباره موضوعات سینمایی را در سخنرانی های ائمه جمعه تایید نمود، تشکیلات خانه سینما را کم اهمیت و بی مصرف خطاب کرد، تدوین شیوه های ارزشی و نظارتی سینمادردوران نخست وزیری میرحسین موسوی را به عنوان “الگوی غلط” توصیف نمود، ادامه حیات سینما و سینماگران را در گرو حمایت های دولت تعریف کردو گفت: “بدون کمک دولت نه فیلمی ساخته میشود، نه فیلمی اکران میشود و نه فیلمسازان میتوانند دوام بیاورند.”
اما مهم ترین بخش های سخنان شمقدری که درهفته جاری با عکس العمل هایی نیز همراه بود درباره اصغر فرهادی بود.
سکانس اول: مقدمه و گره افکنی
اصغر فرهادی پیش از این و در مراسم چهاردهمین جشن خانه سینما ایران به هنگام دریافت تندیس بهترین کارگردانی گفته بود: “امیدوارم وضع مملکت طوری شود که گلشیفته بتواند برگردد، امیدوارم بهرام بیضایی برگردد. امیر نادری بتواند در ایران فیلم بسازد و امیدوارم جعفر پناهی هم بتواند در ایران فیلم بسازد و امیدوارم سالهای آینده مجبور نباشیم اعلام کنیم که ما عضوی از خانه سینما هستیم و به زودی وضع، وضع بهتری باشد.”
سکانس دوم:اوج گیری درام
این سخنان فرهادی با واکنش های متعددی از سوی معاونت وشورای نظارت بر تولیدات آثار سینمایی روبرو شد که درپی آن حکم توقف فیلمبرداری تازه ترین اثر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)را به همراه داشت. شمقدری اما درباره سخنان فرهادی گفت: قرار نیست کارگردانی اصل و اساس یک نظام را زیر سؤال ببرد و از تریبونهای رسمی سرنگونی آن را آرزو کند و آن وقت از همان نظام مجوز ساخت فیلمسازی هم دریافت کند. او سپس با انتشار نامه ای با لحن تند از امام زمان تا مردم جنگ دیده ایران و رهبر انقلاب بابت سخنان فرهادی عذرخواهی کرد.
سکانس سوم:گره گشایی و آشتی!
اما مدتی از توقیف فیلم فرهادی وجنجال های رسانه های داخلی و خارجی نگذشته بود که پس از جلسات متعدد میان کارگردان و معاونت سینمایی خبررفع توقیف این فیلم به نقل از دیباجی، مدیرروابط عمومی معاونت سینمایی دربرنامه “هفت” اعلام شد. دراین خبر آمده بود: از موضع رسمی معاونت سینمایی اعلام میکنم، به دلیل احترام به عوامل، مشکلی در روند تولید فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی وجود ندارد و عوامل این فیلم میتوانند از ۱۱مهر۸۹کارخودرا اغازکنند.
سکانس چهارم:نتیجه گیری
اما شمقدری درواپسین کنفرانس مطبوعاتی خود درمشهد درباره فرهادی گفت: اصغر فرهادی یکی از فیلمسازان خوب ماست و حتی در نامهای به دبیر جشنواره کن وی را به عنوان یکی از فیلمسازان خوب کشور برای داوری معرفی کردم. من احساس کردم فیلم وی بدون دیده شدن درحال توقف است و به همین دلیل موضوع را با رییس جمهور مطرح کردم. فوراً دستور نامهای برای رفع توقیف دادند. به این ترتیب با نامه به صفارهرندی موضوع برطرف شد. دو سه روزی که این موضوع پیش آمد من در ایران نبودم و تصمیمی گرفته شد که کاری به درست یا غلط بودن آن ندارم اما حرکتی که اتفاق افتاد حرکت قشنگی نبود. حتی وقتی فیلمنامه مجوز گرفت به ما اعتراض شد که چرا مجوز گرفته و او میخواهد این فیلم را بسازد. به همین علت فیلمنامه را خواندم، فیلمنامه چیزی شبیه دربارهی الی است هرچند از آن ضعیفتر بود و انشاالله در اجرا قویتر درآید. فرهادی هم در دیدار با من گفت که من اشتباه کردم و به شما نیز حق میدادم سختتر از این نیز برخورد شود و من نیز گفتم موضوع از نظر ما حل شده است و قرار بر توقف فیلم نبود؛ چون دستور توقف را من نداده بودم؛ بلکه بحث ما موضوع دیگری بود. با همکاری وی و 24 ساعت صبر، مساله حل شد و فیلمش را ساخت که امیدوارم فیلم خیلی خوبی هم باشد.
سکانس پنجم:دوباره اوج گیری؟
تنها 48 ساعت پس از سخنان معاون سینمایی ایران، فرهادی با انتشار نامه ای خطاب به شمقدری پاسخ وی را این گونه داد: در اظهار نظری که اخیرا در مورد اینجانب داشتهاید در کمال تعجب دوباره پروندهی صحبتهای من در جشن خانه سینما را گشوده و نقل قولی از من ذکر نمودهاید. فارغ از انگیزه و نیت این نقل قول در چنین زمانی و پس از گذشت چند ماه از آن اتفاق، لازم میدانم نکتهای را تصریح کنم.
در آن روزهای توقف فیلم ترجیح دادم تا به جای هر واکنش و عکسالعملی سکوت اختیار کنم، مطمئنا اگرمسوولیت آن صحبتها تنها متوجه شخص خودم بود، این سکوت ادامه پیدا میکرد. هنگامی این سکوت را شکستم که دریافتم تبعات آن صحبتها آرام آرام باعث آسیب دیگر همکارانم هم شده و خواهد شد. سکوت را در آن برهه رسم اخلاق ندیدم و همهی توضیحاتم را در دو مصاحبهای که دراین رابطه داشتم، بیان کردم. امروز هم تصریح میکنم هرگونه نقل قول و برداشتی خارج از آن توضیحات که در مصاحبههایم آمده، مورد تایید اینجانب نیست.”
ادامه دارد…
به نظر می رسد با توجه به حواشی وتحریم جشنواره فیلم فجر توسط کارگردانان صاحب نام، اختلافات میان سیاست های معاونت سینمایی و بدنه ی اصلی سینمای ایران وحضورپررنگ مقامات دولتی در تدوین برنامه های خانه سینما وتنظیم تصمیات غیرکارشناسی درباره اهالی هنرهفتم، اختلافات وچالش های جناح های هنری وارد مرحله جدیدی شده است که تنها قربانی آن “سینمای ملی” است.