جاناتان فریدلند
اتفاقات متحیر کننده ای در خاورمیانه دارد رخ می دهد. از یک سو به نظر می رسد اسرائیل قدم های محافظه کارانه ای را برای آشتی با دشمنان همسایه خود بر می دارد. قرارداد آتش بس شش ماهه را در این اواخر با حماس در غزه امضاء کرده و به گفتگوهای صلح غیر مستقیم با سوریه ادامه می دهد و برای درک متقابل امید ایجاد می کند. پیش تر در ماه جاری بود که اسرائیل اشتیاق خود را برای مذاکرات مستقیم با لبنان نیز اعلام کرده بود.
با این حال، همه علائم صلح تحت الشعاع صدای بلند طبل جنگ علیه کشوری قرار گرفته که اسرائیل از آن بیش از هر همسایه نزدیکی هراسان است: ایران.
هفته پیش بود که بیش از 100 هواپیمای جنگی اسرائیل در یک تمرین نظامی بر فراز مدیترانه شرکت کردند. بدون شک این تمرینی برای حمله به ایران بوده است. پیش تر هم، شائول موفاز وزیر دفاع سابق این کشور، که هنوز در کابینه امنیتی اسرائیل عضویت دارد اعلام کرده بود “حمله به ایران برای متوقف ساختن برنامه های هسته ای آن کشور، اجتناب ناپذیر خواهد بود.“
و حالا هم با گزارشی که در گاردین امروز به چاپ رسیده، حرارت ماجرا چند درجه ای بیشتر می شود: مرکز مشکوکی در سوریه که در سپتامبر گذشته از سوی اسرائیل هدف بمباران قرار گرفت، درواقع یک مرکز هسته ای مشترک میان سوریه، کره شمالی و ایران بوده است. شاموئل بار، کارشناس دفاعی که عضو شورای امنیت ملی اسرائیل است، قاطعانه می گوید: “صد در صد مشخص است ایرانی ها به سمت تولید سلاح هسته ای می روند و صددرصد مشخص است هیچ تلاش دیپلماتیکی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد.“
اسرائیلی ها بیش از هرکس دیگری اعتقاد دارند این خطر قریب الوقوع است. آنها تخمین می زنند ایران زودتر از سال 2010 از “نقطه بی بازگشت” عبور خواهند نمود. آنها کاملاً به تحریم ها بی توجه اند. بارمی پرسد که چه بسته ای می تواند ایرانی ها را متقاعد به دست برداشتن از مناقع ساخت یک بمب بکند؟ “آنها به قدرت برتر منطقه تبدیل می شوند، قیمت نفت را تعیین می کنند و جهان اسلام را رهبری می کنند. ما دربرابر همه اینها چه چیزی را می توانیم پیشنهاد کنیم؟”
ظاهراً همه این موارد اسرائیل را به سمتی برده که حتی اگر لازم باشد، به تنهایی دست به اقدام می زند. تردیدی نیست که آنها می توانند برنامه هسته ای ایران را از آسمان هدف قرار دهند، نظیر آنچه با رآکتور اسیراک عراق در سال 1981 انجام دادند. اما مسأله این است که حمله هوایی آنها تلاش های هسته ای ایران را تنها برای یک تا دو سال با «وقفه» روبرو خواهد کرد.
تهدیدات رئیس جمهور فعلی ایران به انهدام اسرائیل اصلاً کمکی به شرایط منطقه ای نمی کند. در مورد منظور اصلی محمود احمدی نژاد از سخنان ظالمانه اش در پاک شدن اسرائیل از نقشه جهان مناظراتی درگرفته بود، اما با تکرار دوباره اینکه “اسرائیل در آستانه نابودی است و به زودی از صحنه جغرافیا حذف خواهد شد” در ماه جاری، تمام آن مناظرات به کنار رفت.
ممکن است در سمینارهای پاریس و لندن به این سخنان اعتنای چندانی نشود، اما اسرائیل نگاه دیگری به این اظهارات دارد. دیوید لندائو سردبیر سابق هاآرتس می گوید: “ما مسأله هولوکاست را (درحافظه) داریم.” با درنظر گرفتن یک تلاش عملی در گذشته برای پاک سازی (یک نسل) از خاطرات، در ک موضوع آسانتر می شود. او می گوید یهودی ها مخصوصاً وقتی نگران می شوند که یک دشمن قسم خورده شروع به تهدید به محو نمودن آن ها می کند.
اسرائیل می گوید “همین حالا کاری بکنید، زیرا اگر کاری نکنید ممکن است ما دست به یک دیوانگی بزنیم.“
جدی گرفتن این هشدارها به صلاح است زیرا عواقب حمله نظامی به ایران حتی در مقام تصور نیز تأسف باراست. ایران دست به تلافی پیش بینی نشده ای در برابر سربازان آمریکایی مستقر در همسایگی اش خواهد زد. تهران می تواند جلوی انتقال نفت دنیا را از خلیج فارس بگیرد و از نفوذ گسترده خود نه تنها در ناآرام ساختن عراق بلکه تمام دنیا کمک گرفته و نمایش حمله به اهداف غیرنظامی را ترتیب دهد. اولین موج هم ازسوی حماس در اسرائیل به راه خواهد افتاد. محمد البرادعی مدیرکل نهاد ناظر هسته ای سازمان ملل هم هشدار داده است یک اقدام نظامی می تواند منطقه را به “گوی آتش” تبدیل نماید.
دنیای نگران از این حمله دو راه دارد: یا با ایران هسته ای کنار بیایدوجلوی عواقب آنرا بگیرد و یا اینکه از دستیابی تهران به بمب جلوگیری کند. علیرغم تمام اظهارات آتشین اسرائیل، تنها ابزارموجود دیپلماسی و تحریم است.
یک مقام انگلیسی می پذیرد تلاش های فعلی تنها “به کش دادن شرایط” این ماجرا می انجامد. غرب دستیابی به دلار، پوند و یورو را برای ایرانی ها امکان ناپذیر ساخته اما ایرانی ها به شکرانه پول نقد ناشی از افزایش قیمت نفت چندان آزرده نشده اند.
چیزی که لازم است، این است که هویج های آبدارتر و چماق های محکم تر باشند و این شامل شکیبایی در قبال نقش ایران در کشورهای همسایه اش، عراق و افغانستان نیز می شود. وضعیت کنونی غرب- عدم گفتگو پیش از تعلیق غنی سازی- نمی تواند ادامه پیدا کند: ایران با ادامه اقداماتش، چیزی از دست نخواهد داد. هنوز فشاری برای انتخاب یک تصمیم مشکل بر تهران وارد نشده است. این فشار می بایست سریع تر و قبل از آنکه اسرائیل نوع سنگین تر آنرا اعمال نماید، در نظر گرفته شود.
منبغ: گاردین- 25 ژوئن