اقدامات دولت در حوزه آی تی نابلدی است

نویسنده

‏‏

سید محمد مهدی شهیدی


سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور، که بر اساس قانون حمایت از پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای و آیین ‏نامه اجرایی مواد 2و 17 آن با برگزاری یک انتخابات آزاد در تهران و مراکز استان های کشور در ماه های ‏پایانی دولت هشتم در اجرای ماده 12 قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزار های رایانه ای و به منظور ‏حمایت عملی از حقوق یاد شده در آن و نظم بخشی و سامان دهی فعالیت های تجاری رایانه ای مجاز تشکیل شد، ‏توانست طی 2 سال روند ایجاد سازو کارهای درونی خود را به نحوه مطلوبی طی کند. بر اساس ماده 4 اساسنامه ‏این سازمان، عضویت در این نظام صنفی برای کلیه فعالین صنف الزامی است و کسانی که بدون اخذ مجوز ‏فعالیت از این نظام صنفی به فعالیت بپردازند، مشمول مجازات های مربوط به تخلفات صنفی مذکور در قانون ‏امور صنفی مصوب اسفند 1382 خواهند شد. شاخه های نظام صنفی، شرکت ها، فروشگاه ها و مشاوران را در ‏برمی گیرد.‏

این سازمان که تشکیل آن متکی به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است و حکم ریاست آن را رئیس جمهور ‏امضاء کرده، ، یکی از نادرترین نهادهای غیر دولتی صنفی پس از انقلاب 57است، با تغییر دولت در سال 1384 ‏و به موجب رویکرد سلبی دولت نهم نسبت به امور آی تی و علاقه مندی وزارت آی سی تی به متمرکز کردن نهاد ‏های مرتبط با آی تی در درون نهاد های دولتی، از ابعاد گوناگون مورد هجوم قرار گرفت. آخرین نمونه از این ‏دسته تلاش های برای تضعیف و از میدان بدر کردن استوارترین نهاد صنفی پس از انقلاب، ایجاد یک نظام ‏مهندسی فناوری اطلاعات توسط شورای عالی فناوری اطلاعات به دبیری مهندس عبدالمجید ریاضی بود، خبر ‏تشکیل این سازمان موازی طی چند ماه گذشته موجب پدید آمدن مناقشات و چالش هایی شد که عمدتا از دبیر خانه ‏شورای عالی آی تی مستقر در وزارت آی سی تی و برای مطیع ساختن این نهاد صنفی با بیش از 3500 عضو، ‏نشأت می گرفت.‏

برگزاری الکامپ سیزدهم توسط شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی و میدان دادن به افرادی محدود تحت ‏عنوان جعلی “مجمع تشکل ها” حربه جدیدی بود که از طریق ان کوشیده شد تا در کنار تشکیل نظام مهندسی آی ‏تی، با ایجاد نهادی موازی درون دولت، این نهاد صنفی به حاشیه رانده شود.‏

مجموعه این رویدادها در کنار تحریم ضمنی الکامپ سیزدهم از سوی سازمان نظام صنفی که بر اساس بخشنامه ‏وزیر سابق بازرگانی – شریعتمداری- برگزاری الکامپ طی 3 سال به آن واگذار شده بود، ضرورت شفاف سازی ‏اقدامات وزارت آی سی تی و شورای عالی آی تی در حذف نهادی قانونی و یکدست کردن امور آی تی درون ‏وزارت آی سی تی، موجب شد که در گفت و گویی یک ساعته با نایب رئیس سازمان نظام صنفی، مهندس مظلوم ‏مسایل پیش آمده را به بحث بگذاریم. متن کامل این گفتگو را در زیر می خوانید. ‏

‎ ‎طی روزهای اخیر شاهد اقداماتی از سوی نهادهای دولتی در جهت تضعیف جایگاه قانونی سازمان ‏نظام صنفی رایانه ای کشوردرقالب تشکیل یک سازمان موازی و برگزاری الکامپ سیزدهم توسط یک شرکت ‏دولتی بوده ایم. شما این اقدامات دولت نهم را چگونه تحلیل و ارزیابی می کنید؟‎ ‎

به نظر من آنچه دولت نهم با آن مواجه شده است در حقیقت نابلدی کارِ آن مدیرانی است که در حوزه آی تی ‏هستند. خود آقای دکتر سلیمانی‎]‎‏ وزیر آی سی تی ‏‎[‎‏ بارها در جلسات مختلف این بحث را عنوان کرده اند که “من ‏با آی تی کاری ندارم و آی تی‎ ‎‏ حوزه من نیست. من ‏communication‏ دارم و در واقع سرو کار من بیشتر با ‏کاربران است و دیگران مسوول کارهای دیگر مرتبط باآی تی‎ ‎‏ هستند” و این را بارها صراحتا بیان کرده اند. ‏حرکت و عملکرد ایشان در حوزه آی سی تی دولت نهم نشان می دهد که ایشان روی اصل ارتباطات تمرکز کرده ‏اند، و فعالیت های آنها کاملا قابل دفاع است. نوع نگاه و جهت گیری ای که ایشان در حوزه آی تی‎ ‎‏ تا این زمان ‏داشته اند مهم است.از سویی آقای ریاضی‎]‎‏ معاون وزیر ودبیر شورای عالی آی تی ‏‎[‎‏ نگاه نرم افزاری به قضیه ‏ندارند و طی چند سال گذشته این نقد جدی ایی بوده که همیشه به ایشان وارد بوده است. نگاه ایشان به آی تی‎ ‎‏ یک ‏نگاه سخت افزاری بوده و اگر قرار باشد به این شیوه پیش بروند با مشکل مواجه می شوند.در حال حاضر هم ‏اثرات بروز این مشکلات به عینه دیده می شود و اگر گزارش سازمان بازرسی کل کشور را در مورد وضعیت ‏آی تی بررسی کنیم، متوجه مشکلات و معضل های موجود در این حوزه می شویم.‏

سازمان بازرسی کل کشور یک نهاد حاکمیتی است و نظری که ارایه می دهد سوای نظر های دیگر سازمان ها و ‏یا آحاد دیگر جامعه یا بخش خصوصی است. ‏

‎ ‎شما به این نکته اشاره کردید که وزارتخانه ها تا به حال کلیه هم وغم خود را گذاشته اند روی ‏مخابرات، با فعال شدن شورای عالی فناوری اطلاعات که مسوول سیاستگذاری آی تی است، آیا مسوولیت ها ‏ادغام می شود یا اینکه مستقل عمل می کنند؟‏‎ ‎

دبیرخانه و بحث شورای عالی فناوری اطلاعات در قانون مصوبه وزارت آی سی تی موجود است، و شورای ‏عالی فناوری اطلاعات خود بیان کرده و خواسته که آن تشکیل شود.‏

‎ ‎این هم به خاطر خواسته خود آقای جهانگرد بوده است؟…‏‎ ‎

بله، به هرحال همواره دعواهایی بین آقای دکتر معتمدی و آقای جهانگرد بوده است، که در اینجا کاری به آن ‏نداریم. ما در دولت نهم یک مسأله داریم که به هر حال در قانون تشکیل شرح وظایف وزارت‎ ‎آی سی تی هم آمده ‏است که خواستار تشکیل یک شورای فناوری در آن است. این کار هم انجام شد. حالا اگر جهت گیری این بود، و ‏قرار بود که وزارت آی سی تی وجناب آقای دکتر سلیمانی به جِد به این قضیه نگاه کنند، کسی که تخصص این کار ‏را داشت، مسوول این کار می کردند. همچنانکه در بحث ارتباطات و آی سی تی این کار را کردند. بنابراین این ‏نقص نیست. وقتی این کار را انجام نداده اند، یعنی اینکه در جهت رفع تکلیف قانونی که برای آن تعریف شده ‏است عمل کرده اند، شورای عالی فناوری اطلاعات، شورایی که رئیس جمهور در آن شرکت می کند…‏

‎ ‎ایشان دو بار شرکت کردند؟‎ ‎

نه برای بار سوم هم رفتند وقتی رئیس جمهور برای چندمین بار در یک جایی حضور پیدا می کنند توقع تحول از ‏آنجا دارند، انتظار این نیست که از کاه کوه ساخته شود ولی وقتی توان اجرایی یک مملکت وارد یک جلسه می ‏شود انتظار تحول در آن مجموعه می رود در حالیکه هیچ خروجی در آن دیده نشد بلکه…‏

‎ ‎آیا خروجی ایی هست که دیده نمی شود یا اینکه اصلا خروجی وجود ندارد؟‏‎ ‎

به هر حال جلسه شورا جلسه تصمیم گیری است. این برمی گردد به اینکه چه ورودی به آن داده شده است و چه ‏پروسه ای در آن طی شده است و نهایتا چه خروجی می تواند داشته باشد. پس خروجی به اینکه چه تصمیم گیری ‏در آن جا صورت می گیرد و به ورودی و پروسه ای که در آنجا انجام می شود، بستگی دارد. از آنجا که ورودی ‏های شورای عالی آی تی انتزاعی بودند و اصلا ربطی به موضوعات روز جامعه نداشتند بدون خروجی شد.‏

‎ ‎حتی این ورودی ها علمی هم نبودند؟!‏‎ ‎

حالا من مثال هایی را در این زمینه می آورم و قضاوت را برعهده خود مخاطب می گذارد. تصمیم گیری در مورد ‏ورودی های انتزاعی طبعا خروجی ای در برندارد. تشکیل نظام مهندسی فناوری اطلاعات مثال بارزی دراین ‏زمینه است. هنوز دو سال از تشکیل سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور نمی گذرد، سازمانی که تازه دارد ‏مراحل رشد و بلوغ خود را طی می کند. به تدریج ایرادات این سازمان در می آید، اصلاحاتی در جهت بهبود ‏انجام می گیرد، این سازمان هنوز مراحل رشد خود را طی نکرده است و در مرحله اجراست. اگر یک سازمان ‏موازی در کنار این سازمان شکل بگیرد در کار این سازمان اختلال ایجاد می کند. به اضافه مشکل عمده دیگری ‏که دراین زمینه به نظر من وجود دارد، بحث نظام مهندسی فناوری اطلاعات است که جا دارد در مورد آن ‏صحبت کنیم. مهمترین انحرافی که در تشکیل این موازی کاری وجود دارد لایحه ای است که دارند برای آن ‏تصویب می کنند. و آن تشکیل “سازمان” است. بحث نظام یعنی مجموعه یک قواعد، مقررات، استانداردها و ‏چیزهایی که می خواهد شکل بگیرد و یک سازمانی وجود دارد که می خواهد اینها را شکل دهد و سازماندهی کند، ‏این اصل موضوع است. نظام مهندسی فناوری اطلاعات بحث بسیارخوبی است زیرا اِلِمان های بسیار خوبی دارد. ‏وقتی ما ادعا می کنیم که می خواهیم نظام مهندسی فناوری اطلاعات تشکیل دهیم یعنی اینکه می خواهیم یک ‏پروژه تعریف کنیم، یک پروپُزال تهیه کنیم، یعنی اینکه چگونه می توانیم یک ‏R&D‏ تهیه کنیم؟ چگونه کار کند؟ ‏چگونه آموزش دهد؟ سخت افزار و شبکه آن چگونه باشد؟ چگونه می توان کار را تحویل داد؟ با چه شرایطی می ‏توان کار را تحویل گرفت؟ و هزاران کاری که بایستی در این زمینه انجام داد. یکسری رویه ها، استاندارها و ‏قواعد از اینها شکل می گیرد و سپس این قواعد و مقررات که می خواهد شکل بگیرد، ارگان و مجری ناظر آن ‏تعیین می شود. وقتی از “نظام” حرف می زنیم منظور ما مجموعه قواعد و مقررات و استانداردهایی است که ‏وجود دارد و در کنار آن یک سری تشکیلاتی هم وجود دارد.‏

‎ ‎این در اساسنامه سازمان نظام صنفی هم آمده است؟‎ ‎

بله اصلا همین است. به نظر من اتفاقی که افتاده است انحراف و به بیراهه رفتن است. و همین است که آقای ‏ریاضی دارد نظامی را تشکیل می دهد به نام نظام سازمان مهندسی، یعنی همه هدف خود را برای سازمان گذاشته ‏است. حالا این سازمان چه کاری قرار است انجام دهد؟ واقعیت امر این است که هیچ تعریف روشنی برای آن داده ‏نشده است، زیرا سند های بالا دستی، یعنی تشکیل نظامات و رویه آن هنوز دیده نشده است و این به این معنی ‏است که هنوز بزرگترین انحراف های آن روشن نشده است. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد که بسیار ‏محل تردید دارد و همانگونه که گفتم بزرگترین ایراد آن است، این است که این اصلا یک “نظام” نیست. خواسته ‏است یک سازمان تشکیل دهد اما با چه هدفی؟ این خودش ابهامی است که در این زمینه وجود دارد.‏

‎ ‎در حقیقت در فرایند حقوقی و قانونی آن اختلال وجود دارد؟‎ ‎

بله، هنوز معلوم نیست، چون سازمان برای یک کار مشخصی تشکیل می شود و این مورد هنوز معلوم نیست. ‏برای تشکیل سازمان یک سند های بالادستی لازم است که در این مورد تمام اینها نامشخص است. در اینجا ‏ایرادات کاملا منطقی و اصولی وجود دارد. چنانچه این اشکالات منطقی و اصولی رفع شود و اصول درست شود ‏و این سازمان بخواهد تشکیل شود، و اصلا اینکه کدام سند بالادستی را می خواهد درست کند و در دست بگیرد ‏که این مسأله ای است که خیلی مهم است و اصلا وجود ندارد. نکته مهم دیگر این است که خود این نظام مهندسی ‏رایانه ای کشور دقیقا کپی برداری از سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور است.‏

‎ ‎گزارشی در دست است از هیات دولت که اصلا مشخصا گفته اند این کار یک کپی برداری از سازمان ‏نظام صنفی است.‏‎ ‎

بله یک کپی برداری است و هیچ شکی در آن نیست.‏

‎ ‎در اساسنامه سازمان نظام صنفی رایانه ای همه چیز تعریف شده است و اینها هیچ چیز دیگری نمی ‏توانند به آن اضافه کنند.‏‎ ‎

به این مطلب هم می پردازم. نکته مهمی که وجود دارد این است که نظام مهندسی آقای ریاضی کپی برداری از ‏نظام مهندسی ساختمان هم است. در آنجا اصالت با افراد و مهندسان است.در حالی که خود نظام مهندسی ساختمان ‏الان به اینجا رسیده اند که حالا دیگر اصالت را نمی توانند به افراد و مهندسان بدهند، بلکه باید به موسسات و ‏شرکت های حقوقی که می توانند کارهای بزرگی انجام دهند، بسپارند. یک مهندس خیلی متبحر و متخصص هم ‏باشد، یک نفر است و مگریک نفر چقدر کار می تواند انجام دهد. درحالی که مسایل و بحث هایی که وجود دارد و ‏نوع قراردادهایی که الان دارد انجام می شود بسیار مهم و زیاد است. پس اگر شما بخواهید که یک نظام تشکیل ‏دهید که فقط به فرد بپردازد، حتما یک نظام باید تشکیل بدهی که به شرکت ها بپردازد، یک نظام باید تشکیل بدهی ‏که به فروشگاه ها بپردازد، این می شود” یک مویزو چهل قلندر”؛ پس ایراد دوم این است. بنابراین با فرض ‏براینکه سازمان نظام مهندسی فناوری اطلاعاتِ آقای ریاضی با همه ایرادات بالادستی، تازه اگر هم در بیاید، ‏قضیه مهندسین را هم باید حل کند یعنی قضیه ای که خود نظام مهندسی ساختمان هم به این نتیجه رسیده است که ‏این هیچ مساله ای را حل نمی کند. اما اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم تازه یک مساله دیگر هم وجود دارد، یک ‏سازمان نظام صنفی رایانه ای موجود است که بر اساس یک سری اسناد بالادستی تشکیل شده است و آمده است ‏برای اولین بار در نظام های مملکت ترکیب همه اینها را در نظر گرفته است یعنی در نظام صنفی رایانه ای…‏

‎ ‎یعنی تک است. مشابه ندارد.‏‎ ‎

نظامی است که حاصل تجربه همه اینها را در نظر گرفته است. هم شرکت ها را دارد، هم فروشگاه ها را در نظر ‏گرفته است، هم مهندسان را دارد. هر کدام از اینها مطابق سهم خودش از بازار دارای ترکیب است. مثلا درنهایت، ‏در شورای مرکزی 5 نفرازفروشگاه ها هستند، 3 نفر از مهندسین هستند و 15 نفرازشرکت ها که به نسبت نقش ‏پذیری که در بازار دارند حضور دارند. نکته مهمی که ما با آن مواجه هستیم، این است که آقای ریاضی به جای ‏اینکه این اتفاقی را که افتاده است، این نهادی که تشکیل شده است را حمایت کند؛ سازمانی که قانون نامه و ‏اساسنامه آن حداقل 20 سال از سازمان نظام مهندسی رایانه ای جلوتر است. به جای حمایت، کمک، و تقویت آن و ‏به جای اینکه ایرادات آن را بگویند و کمک به اصلاح آن کنند، تازه 20 سال عقب گرد دارند. وقتی سیاست های ‏دولت و اصلا سیاست نظام این است که همه کارها، بر اساس بخش خصوصی تعریف شود، ساختاری تعریف می ‏شود که در هیات مدیره 15 نفره آن 5 نفر دولتی باشند، این سازمان قطع یقین در مراحل بعدی حتی اگر هم ‏پیشرفتی در کار صورت بگیرد، اگر در نهایت اتفاق هم بیافتد -که من مطمئن هستم اتفاق هم نخواهد افتاد- چون با ‏سیاست های کلی نظام نمی خواند، خود به خود محل اشکال است و هیچ خروجی برای آن متصور نیست، اما ‏سوالی که مطرح است، این است که چرا چیزی که این همه ایراد دارد، آقای ریاضی این همه مصراست که این ‏کار را انجام دهد. من باید با کمال تاسف این نکته را بگویم که اینجا فقط برخوردهای شخصی متصور است، یعنی ‏چون آقای ریاضی با برخی از مدیران نظام صنفی رایانه ای کشور مشکل دارد، آن مشکل را به جای اینکه حل ‏کند تا مساله به تفاهم برسد و اصولا ببینند که مساله چیست و به آن فکر کنند، می خواهند یک سازمان موازی ‏درست کنند که در واقع نقش سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور را ضعیف جلوه دهند و این به نظر من اشکال ‏بزرگی است و صدماتی که کشور از این کارمی بینند، بسیار زیاد است. مطمئنم که این اتفاق نمی افتد اما چنانچه ‏متحقق شود صدمات و آسیب های زیادی به همراه خواهد داشت و هزینه های زیادی برای نظام جمهوری اسلامی ‏به همراه خواهد داشت. مضافا اینکه حتی اگر تحقق هم پیدا نکند هزینه های بسیار زیادی را تحمیل می کند. هزینه ‏برای اینکه طرح پیش برود و اینکه سازو کارهای تصمیم گیری و اجرایی کشور را درگیر می کند. این همه برای ‏کاری است که هیچ آینده و نفعی برای آن متصور نیست. ای کاش به جای اینکه ایشان با این قضیه اینچنین برخورد ‏کنند، می آمدند و مشکلاتی را که آی تی کشور دارد، - آی تی که در بزنگاه تحول بود و می توانست ظریب ‏رشدش را بالا ببرد، - به بلوغ آن کمک کنند.‏

مضافا به اینکه به هرحال دولت نهم بزرگ ترین حسنش این است که ‏‎]‎‏ چون یک دولت نظامی است‏‎[‎‏ یک دولت ‏عملگرا است. و اگر به این نتیجه برسد که بخواهد کاری را انجام بدهد آن کار را بایستی انجام بدهد. و یک ‏مشخصه و شعاراصلی دیگری که این دولت دارد عدالت محوری، بحث مهرورزی و خدمت به بندگان خدا است. ‏در قرن 21 و در روزگار امروز تنها ابزاری که می تواند به تمامی اینها جامعه عمل بپوشاند آی تی است. چگونه ‏می توانید شما از عدالت حرف بزنید و بخواهی آن را اجرا کنی، در حالی که برابری فرصت ها را ایجاد نکنی. ‏چگونه می توان خدمت رسانی و مهرورزی کنی بدون اینکه مردم با حداقل مشقت بتوانند به امکانات دسترسی پیدا ‏کنند. ابزاری به جز آی تی نمی تواند در جامعه امروز اینها را فراهم کند. پس دولتی که عطش این کار را دارد، ‏اولا که دولت اجرایی است و هدف رسیدن به اینها را دارد اما متاسفانه ما هنوز در بخشآی تی نتوانسته ایم هیچ ‏کمکی به دولت بکنیم تا بتواند در این جهت به اهداف بلند خود برسد. دلیلش را هم اگر بررسی کنیم برخوردی ‏است که بین دولت و حوزه آی تی وجود دارد. متاسفانه این رویارویی، برخورد خوبی نبوده است و عملا این مسیر ‏کور شده است. من مطمئنم اگر جهت گیری طور دیگری بود یا حداقل از این به بعد صورت دیگری به خود ‏بگیرد، کمک می کند تا خیلی از شعارهای دولت متحقق شود. ‏

‎ ‎جناب مظلوم لطفا گزارشی اجمالی دررابطه با مجمع تشکل ها و بساطی که قبل از الکامپ راه ‏انداختند، بفرمائید.‏‎ ‎

واقعیت آن است که بحث مجمع تشکل ها و چیزی که شما در مورد آن حرف می زنید، یک بحث انحرافی است ‏چرا که هیچ موسسه یا سازمانی که شماره ثبتی در این زمینه داشته باشد وجود ندارد، یا حداقل من نشنیده ام و از ‏هر کس هم که پرسیده ام اطلاعی نداشته است.‏

‎ ‎صحبت هایی هست که مدیران عامل آن…‏‎ ‎

من اصلا در این زمینه خبر ندارم. چرا که اصلا وجود خارجی ندارد. بحث اصلی فردگرایی است و متاسفانه در ‏این زمینه خیلی ضعیف عمل می کنیم و به هیچ وجه به بحث های حقوقی مرتبط با آن نمی پردازیم. این داستان ‏برمی گردد به دی ماه 1384. قبلا یکسری بحث هایی در این زمینه ها مطرح شده بود. بعد از تشکیل سازمان ‏نظام صنفی ما یک جلسه ای رفتیم پیش آقای خاموشی که آن موقع رئیس اتاق بازرگانی بودند. بعضی از دوستانی ‏که آن موقع در اتاق بازرگانی حضور داشتند، مشخصا دو نفراز آنها‎]‎‏ مجمع تشکل ها‏‎[‎‏ در جلسه حضور داشتند. ما ‏بحث را که مطرح کردیم آقای مهندس خاموشی با تغیر به ایشان تَشر زدند که این کار نباید صورت بگیرد- آن دو ‏نفر، آقایان طلایی و انتظاری بودند که جناب مهندس خاموشی به آنها تَشر زد- آنها هم رفتند و دیگر سرو صدایی ‏از آنها در این مدت نبود. منتها بعد ها که آقای خاموشی از اتاق بازرگانی رفت و آقای نهاوندیان به جای ایشان ‏آمد، چون آقای نهاوندیان – احتمال می دهم- وتیم جدیدی که با ایشان آمد آشنا به مباحث قبلی نبود، اینها ‏‎]‎‏ مجمع ‏تشکل ها‎[‎‏ از این خلاء استفاده کردند و دوباره این سرو صدا را عَلم کردند که البته من باید با کمال تاسف بگویم که ‏جعل عنوان و استفاده از عبارات غیر قانونی همه خلاف قانون است. مثلا یکی می آید واعلام می کند که من رئیس ‏مجمع ناشران الکترونیکی هستم. بعدا کشف می شود که مثلا این آقا 5 ماه پیش از آنجا خلع شده و اصلا در این ‏سمت نیست. من اصلا فلسفه این کاررا نمی فهمم! شما فرض کنید که من امروز نایب رئیس سازمان نظام صنفی ‏رایانه ای کشور هستم ولی فردا اتفاقی می افتد که من دیگر در این سمت نیستم، من چه اصراری باید داشته باشم ‏که از این عنوان استفاده کنم. البته این مساله بسیار ساده و ابتدایی است کسی که این کاررا انجام می دهد، یکسری ‏سود و مزایا عایدش می شود، به همین دلیل حاضر نیست کنارگیری کند چون منافع شخص اش در این میان دخیل ‏است. این اتفاق در مجمع هم مصداق دارد. چیزی که اصلا وجود خارجی ندارد، ارزش بحث هم ندارد. اما در ‏پاسخ به سوال شما باید بگویم که این برمی گردد به منیت های افراد که به هر قیمت خودشان را مطرح کنند ‏درحالی که همین افراد در انتخابات نظام صنفی رایانه ای استان تهران حضور داشته اند و رأی نیاورده اند.‏

‎ ‎انتخاباتی که کاملا آزادانه برگذار شد.‏‎ ‎

بله انتخاب آزادانه، و بعد ازآن هم این افراد از تمام روش های نظارتی رفتند و پیگیری کردند، و هیچ جوابی ‏نگرفتند. رعایت قوانین دموکراسی حکم می کند که وقتی 3 سال دوره مدیریتی تمام شد و افراد رای نیاوردند، ‏حالا بعد تلاش کنند که دوره بعد رای بیاورند، وقتی ما ظرفیت این را نداریم، این دیگر مساله جداگانه ا ی است.‏

‎ ‎این مجمع چند نفرند؟‏‎ ‎

به نظر من 3، 4 نفری بیشتر نیستند. اما نکته ای که بسیار مهم است این است که به نظر من نگاه از این آدم ها ‏نیست، چون اینها همه به دنبال منیت های خودشان هستند و حتما برایشان منافعی دارد که می آیند و می روند دنبال ‏این کار. نگاه در دولت است، دولت است که می خواهد یک وحدت را بپذیرد. این فلسفه ای است که “تفرقه بیانداز ‏و حکومت کن”. چون اقتدار بخش خصوصی و اقتدار صنف برای آنها گران تمام می شود و نمی توانند با آن کنار ‏بیایند ناچارند تا نوچه پروری کنند، ناچارند تا اینها را مانند یک بادکنک، مثل فیل های باذکنکی باد کنند و بعد ‏بگویند که بله تشّتت وجود دارد و ما فلانیم. در حالی که اصلا این حرف ها وجود ندارد. اگر اینها را جمع کنیم ‏تعدادشان به 5 نفر هم نمی رسد. حالا سوال این است: به 5 نفر که می خواهند یک تشکل راه بیندازند، چگونه یک ‏معاون وزیر، یک مدیر دولتی‎]‎‏ رییس شرکت سهامی نمایشگاهی‎[‎‏ به خودش اجازه می دهد که این را مطرح کند.‏

‎ ‎جناب مظلوم با توجه به تأکیدی که آقای قوام شهیدی روی مجمع داشته اند ومستندات آن طی چند ‏گزارش در دسترس است؛ چنانچه ممکن است شما تحلیلی ارایه دهید مبنی بر اینکه اگر ما سه ضلع دولت، ‏نمایشگاه و مجمع را در نظر بگیریم، یعنی پیوندی که کار رسانه ای قوی ای هم روی آن شد - آقای شمشایی در ‏عرض 4 روز 19 تا مصاحبه منتشر کردند- اگر کلان تر به قضیه نگاه کنیم با توجه به اینکه سیاست های دولت ‏نهم برای آی تی عمدتا رویکرد محدود کننده و کنترل شده است و از این طرف هم زور خود دولت به سازمان نمی ‏رسد و سازمان هم کار حرفه ای خودش را می کند، حالا چه خوشایند باشد چه نباشد. از آن طرف هم می بینیم آقای ‏قوام شهیدی تاکید می کنند روی مجمع، و سازمان و مجمع را در یک کفه قرار می دهند؛ آیا این تحلیل درست ‏است؟ یعنی این اقداماتی که در الکامپ سیزدهم صورت گرفت، تنها مقوله ای انفرادی نیست. آیا فکر نمی کنید یک ‏پروژه برنامه ریزی شده باشد؟‎ ‎

من همان ابتدا عرض کردم، اینکه کلیت دولت روی آی تی نظر منفی دارد را موافق نیستم.‏

‎ ‎نه کلیت دولت، بلکه قسمت های مرتبط نظیر وزارتخانه.‏‎ ‎

نه من این را قبول ندارم.همین پروژه کارت هوشمند سوخت که بزرگترین پروژه فناوری اطلاعات است در همین ‏دولت اجرا شد. از حق که نباید گذشت. حالا روی شیوه آن و این که چرا بخش خصوصی درگیر نشد، اینها مباحثی ‏است که در جای خود با دقت قابل بحث است.‏

‎ ‎بحث تاریخی دارد.‏‎ ‎

بله. بالاخره پروژه کارت سوخت در همین دولت اجرا شد، اینکه بگوییم نگاه دولت به آی تی یک نگاه محدودکننده ‏است، من این ایده را قبول ندارم. اما در مورد مسأله نمایشگاه ها من مسأله نمایشگاه ها را صرفا یک مساله مربوط ‏به آی تی نمی بینم.‏

مساله نمایشگاه را من از بعد دیگری می بینم. به گفته دوست و دشمن و به تایید خود آقای قوام شهیدی، نمایشگاه ‏الکامپ دهم یک نقطه عطف در صنعت نمایشگاهی کشور بود. زیرا در نمایشگاه دهم از ابزار آی تی استفاده ‏کردند، حالا اینکه الکامپ یک نمایشگاه کامپیوتربود، اگر اینها را بگذاریم کنار، در خود فرایند برگزاری نمایشگاه ‏و نوع نگاه هایی که بر آن حاکم بود از ابزار آی تی برای برگزاری نمایشگاه استفاده شد. یعنی مرحله ثبت نام، ‏رزرو جا و همه کارها بر اساس آی تی بود و همه چیز شفاف و روشن بود.‏

من استدلال می کنم اگر الکامپ دهم به نتیجه رسید و اگر الکامپ یازدهم هم بر سیاق الکامپ دهم اجرا می شد، ‏امروز دیگر در کشور همه نمایشگاه ها اعم از فرش، خشکبار و پتروشیمی و… از ابزار آی تی استفاده می کردند ‏که موجب شفافیت روند اجرا و برگزاری می شد، به همین دلیل چون نمی خواستند این اتفاق بیافتد، سر خط را که ‏الکامپ دهم بود قطع کردند. ‏

‎ ‎چه کسانی نمی خواستند؟‏‎ ‎

بزرگ ترین موضوع این است که ما در الکامپ دهم چوب شفافیت، چوب به کارگیری تکنولوژی نو را خوردیم، ‏و اینکه این الگو مبادا در الکامپ یازدهم تکرار شود و این خود تبدیل به یک سنتی شود که دیگر قابل تغییر نباشد. ‏

‎ ‎اینکه شما را در الکامپ دهم دستگیر کردند خیلی جالب بود.‏‎ ‎

‏”گفت آن یار کزاو گشت سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد”. ما اگر در الکامپ دهم دستبند ‏خوردیم فقط به این دلیل بود که قرار نبود در نمایشگاه های کشور شفافیت حاکم شود.اگر الکامپ یازدهم مثل ‏الکامپ دهم شفاف صورت می گرفت این به تمام نمایشگاه ها تسری می یافت. یعنی موضوع فقط الکامپ نبود، کل ‏قضیه 52 نمایشگاهی بود که سالانه برگزار می شود.‏

‎ ‎چون الکامپ دهم از جهت فرایند برگزاری کاملا متفاوت بود.‏‎ ‎

بله متفاوت بود، چون همه به دنبال حق و عدالت هستند. بعد از الکامپ یازدهم ما رفتیم پیش وزیر بازرگانی وقت ‏که آقای شریعتمداری بودند، و برایشان توضیح دادیم. بعد به این نتیجه رسیدند که حق با ما بوده است. نامه ای ‏نوشتند و پرونده هایی که برای ما ساخته بودند، مختومه اعلام شد. و تا سه سال حق برگزاری نمایشگاه الکامپ را ‏به ما محول کردند. انتظار ما از سیستم جدید که آقای دکتر قوام شهیدی و آقای دکتر میر کاظمی آن را به دست ‏گرفتند این بود که به تصمیم وزیر قبلی احترام بگذارند. ‏

‎ ‎آقای قوام شهیدی چند سال است روی کار آمده اند؟‎ ‎

ایشان با دولت نهم آمدند. انتظار ما این بود که به حکم وزیر قبلی احترام بگذارند و حکم ایشان اجرا شود. منتهای ‏مطلب همان بدنه ای که از روند شفاف الکامپ دهم نگران شده بود و می ترسید که با نامه شریعتمداری 3 سال ‏دیگر هم این روند تمدید شود؛ همان افراد همان حرف ها را دوباره عَلم کردند. به هر صورت سالی 52 نمایشگاه ‏بین المللی در ایران برگزار می شود که عده ای در این نمایشگاه ها بیزینس می کنند و منافعی دارند و چنانچه ‏قاعده بازی تغییرمی کرد بیزینس آنها نیز تغییر می کرد. همه مردم به طور طبیعی از تغییر می ترسند، وقتی ‏الکامپ دهم می آید و منادی تغییر می شود، یعنی این تغییر می تواند بر بیزینس هایی که در حال حاضر در جریان ‏است تاثیر بگذارد- حالا خوب یا بد، فاسد یا نافاسد کاری به آن نداریم- بنابراین همان کسانی که بساط بیزینس خود ‏را در آستانه تغییر دیدند، دوباره شرایطی فراهم کردند که آقای قوام شهیدی و شرکت سهامی نمایشگاه به بهانه ‏اینکه اختلافاتی در صنفآی تی وجود دارد، خودشان برگزار کننده شدند. الکامپ دوازدهم که برگزار شد معلوم شد ‏که شرکت سهامی نمایشگاهی این کاره نیست و نمی تواند نمایشگاهی برگزار کند که در سطح بین المللی باشد. با ‏ابزار های سنتی نمی توان کاری در سطح بین المللی انجام داد. شما فرض کنید در صنعت هواپیمایی ابتدا یک ‏موتور ملخی درست شد که می توانست تا 450 کیلومتر حرکت کند. بعد برای حرکت با سرعتی بالای صوت ‏موتور جت درست شد. بعد گفتند اگر می خواهید در بالستیک باشید و ظرف 5 دقیقه از این سر دنیا به آن سر دنیا ‏بروید بایستی هواپیمای دیگری درست شود و بایستی بروید توی سیستم های موشکی و این ابزارهای قدیمی دیگر ‏جوابگو نیستند. حالا اگر شما بخواهید نمایشگاهی در سطح منطقه ای داشته باشید با این راهبردها جواب نمی دهد. ‏حتما بایستی ابزارهای نویی برای آن فراهم کرد. الکامپ دهم جلوه ای از آن بود. الکامپ دهم حرکت از موتور ‏ملخی به سمت موتوری بالاتر بود. دست اندکاران نمایشگاهی پذیرش این نوخواهی را نداشت و می خواست با ‏همان موتور ملخی کار را پیش ببرد. پس ناچار بود سیستم جتی که آنجا ‏‎]‎‏ در الکامپ دهم ‏‎[‎‏ تعریف شده بود را بزند ‏نابود کند. این کار را کردند و الکامپ دوازدهم درست شد. و نشان داد که این کار شدنی نیست. در الکامپ ‏دوازدهم شرکت نمایشگاهی به این نتیجه رسید که نمی تواند با ابزار دولتی با بخش خصوصی درافتد، پس گفت با ‏ابزار خصوصی بروم سراغ بخش خصوصی و این اتفاق در الکامپ سیزدهم افتاده است.( آنچه باعث تاسف است ‏این است که “چون نیک نظر کرد پر خود در آن دید / گفت از که نالیم که از ماست که بر ماست”). در آن موقع ‏یک تحلیل نوشتم با عنوان “مارشال دوگل و ژنرال پتن” و نشان دادم اینجاست که خیانت آنها خودش را نشان می ‏دهد.درظاهر، قضیه این است که آقا ما 13 درصد تخفیف بگیریم، ولی از این حرف ها نتایج باطلی گرفته می ‏شود. من بحثم در اینجا این است که ما در شرایطی هستیم که الکامپ سیزدهم برگزار شد، اینکه بد بود یا خوب، از ‏الکامپ دوازدهم بهتر بود یا از یازدهم، به اینها کاری ندارم. مساله ای که وجود دارد این است که الکامپ سیزدهم ‏مثل الکامپ دوازدهم مثل الکامپ یازدهم و مثل الکامپ های قبلی به عنوان یک نمایشگاه محلی مطرح شد و نه به ‏عنوان یک نمایشگاه بین المللی. ‏

‎ ‎یعنی از ظرفیت های موجود استفاده نمی شود؟‏‎ ‎

بله، هیچ کس فکر نمی کند که برای نمایشگاه بیاید و مشارکت کند. ‏

‎ ‎گویا تعرفه های خارجی ها را هم خیلی ارزان تر حساب کرده بودند.‏‎ ‎‏ ‏

من بحثم این است که حتی اگر مجانی هم داده باشند، باید لیست شرکت ها را می دادند. حالا من اصلا نمی خواهم ‏وارد بحث شوم. ان شاء الله اینها را نهاد های نظارتی تحت نظر دارند، باید این قضیه را تجزیه و تحلیل کنند و ‏نتایج آن را به صورت شفاف اعلام کنند. به هرحال ما که دستمان به شرکت نمایشگاهی دولتی نمی رسد که بگویم ‏آقا لیست و تراز مالی بدهید؛ چی داشته اید و چه کار کرده اید؟ امیدوارم که نهاد های نظارتی در این قضیه دقت ‏کنند. واقعا روند تغییرات را از الکامپ هشتم تا الکامپ سیزدهم بررسی کنند، ورودی و خروجی های این 5 سال ‏را بررسی کنند و ببینند چقدر پول وارد و خارج شده است.‏

‎ ‎هم کیفیت و هم کمیت؟‎ ‎

بله هم کیفیت و کمیت را ببینند و بررسی کنند. اگر یک سازمان نظارتی این کاررا بکند ما هم هر کمکی که لازم ‏باشد می کنیم. می توانند به یک جمع بندی برسند. اگر به نتیجه ای که گفته بودند رسیدند ما قبول داریم، اما اتفاقی ‏که دارد می افتد این است که با این داستان، بار دیگر الکامپ سیزدهم نشان داد که با روش های موتور ملخی نمی ‏توان به جنگ سبیت و نمایشگاه های جدید رفت.‏

تحلیل من این است که تا این لحظه آنها که در بیزینس داخلی نمایشگاه ایران بودند، مقاومتشان باعث شد که روند ‏الکامپ دهم استمرار نیابد. ولی این به عنوان یک سوال و تئوری مطرح است که اگر الکامپ ما یک نمایشگاه ‏منطقه ای می شد، جیتکس آسیب می دید یا خیر؟ با توجه به اینکه ما در یک مملکت 70 میلیونی به سر می بریم و ‏اقتصادی داریم که بزرگترین اقتصاد آی تی منطقه ای است، و از آنجا که اکثریت بازدیدکنندگان جیتکس ایرانی ‏هستند، و کلیه صادرات درجه یک رایانه ای دبی به ایران است. با این تفاسیر اگر الکامپ ما یک الکامپ منطقه ‏ای می شد، آیا جیتکس استفاده می دید یا ضرر می کرد. اگر بگویید ضرر می کرد، من سوال می کنم آیا نمی توان ‏گفت که برگزارکنندگان سعی کرده اند که الکامپ ما ضرر ببیند تا جیتکس همچنان مهم ترین رویداد نمایشگاهی ‏منطقه باشد؟ این در حد یک فرضیه است هر چند من هیچ مستندی هم ندارم.‏

‎ ‎غرض این است که از نظر نشانه ها می شود روی آن کار کرد؟‏‎ ‎

بله این یک فرضیه است. ان شاءالله نهادها نظارتی کشور بتوانند روی آن کار کنند و ببینند این فرضیه قابل اثبات ‏است یا خیر. آیا الکامپ روند رو به رشد هشتم تا دهم خودش را طی کرده است یا خیر. آیا جیتکس از رشد الکامپ ‏آسیب می دید یا خیر؟ آیا می توان فرض کرد که یک کسانی آمدند و یک شرایطی فراهم کردند که با آسیب زدن ‏به الکامپ، جیتکس را تقویت کنند. ‏

‎‎یعنی در واقع یک موضوع امنیتی- اقتصادی است.‏‎ ‎

شما هر اسمی می خواهید رویش بگذارید. من می گویم یک فرضیه است.‏

‎ ‎هیچ نشانه ای برای اثبات آن دارید؟‎ ‎

من قاطعانه با دیدن آن شرکتی که سیستم نمایشگاهی داخلی ما نمی خواست بیزینس آن را تقبل کند، به یقین رسیدم. ‏ولی اینکه آیا این خود جوش بوده است یا نه؛ و. آیا تحریک های برنامه ریزی شده ای وجود داشته است؟ همگی ‏قابل تامل است. من سندی برای آن ندارم، قرائنی هم ندارم، ولی اینها همه ارزش بررسی کردن را برای نهاد های ‏نظارتی و کسانی که به سلامت اقتصادی کشور بها می دهند، دارد.‏

بحث من این است که بالاخره الکامپ سیزدهم تمام شد، اما آنچه توی ذهن ها و یاد ها می ماند این است که، زمانی ‏که صنف نیاز به همبستگی دارد کسانی هستند برای اینکه خود را مطرح کنند و تنها به خاطر منافع اندک مادی یا ‏غیر مادی حاضرند مسایل صنف را قربانی کنند.‏

‎ ‎مسایلی که دربردارنده منافع ملی است.‏‎ ‎

تنها می توانم بگویم که این ننگی ابدی برای کسانی است که در این قضیه دست داشته اند.‏

‎ ‎آقای مهندس در این جریان، چقدر شباهت میان بلایی که سر آقای شهریاری، دبیر شورای عالی اطلاع ‏رسانی، در جشنواره تسما آمد (با خبری که آقای الهام اعلام کردند و پیرو آن از 400 شرکتی که ثبت نام کرده ‏بودند تنها 40 شرکت در تسما شرکت کردند)، و پدیده الکامپ می بینید؟‎ ‎

از آنجا که از این قضیه هیچ اطلاعی ندارم نمی توانم در این زمینه اظهار نظری بکنم.‏

اما برای اینکه الکامپ دهم بشود الکامپ دهم، ( که دوست و دشمن بر موفقیت آن صحه می گذارند)، سیصد تا ‏پروژه انجام شد. البته این پروژه ها ریزو درشت دارند، 80 تای آن واقعا درشت بودند، به گونه ای که ما برایشان ‏کنترل پروژه و زمانبندی داشتیم. یکسری پروژه های ریز هم بود که اگر آدم اجزای آن را نگاه کند هر کدام یک ‏برنامه بودند. برای اولین بار بود که توانستیم درالکامپ دهم مهمان خارجی داشته باشیم. آن هم به صورتی که ‏شرکت خارجی بیاید ایران و هزینه های آن را ما تامین کنیم. بعد از تمام شدن زمان بازدید، سرویس دهی حمل و ‏نقل به شکلی باشد که کمترین ازدحام، اختلال و ترافیک راداشته باشیم. زمان بازدید موسسه ها، دانشگاه ها و ‏مدارس منظم باشد. یا اینکه وقتی قرار است آقای رییس جمهور نمایشگاه را افتتاح کنند، کلیه تمهیدات اندیشیده ‏شود. انبوهی از عملیات پشتیبانی ساماندهی شود. بحث ثبت نام الکترونیکی، رزرو جا، آنلاین بودن و انتخاب ‏غرفه ها همگی در الکامپ دهم با بهتربن نظم و در شفافیت کامل انجام شد. ‏

ماجرای ثبت نام یکی از چیزهای پرهزینه و حتی فساد آور در نمایشگاهها است. ما در الکامپ دهم فرایندی را ‏طی کردیم و امنیتی برقرار کردیم که طی 4 ساعت اول ثبت نام، 9 هزار متر مربع با عدالت کامل ثبت نام کردند.‏

‎ ‎‏9 هزار متر در 4 ساعت اول یک رکورد نمایشگاهی است.‏‎ ‎

رکوردی که دیگر تا حالا تکرار نشد، بدون تراکم، خلاف و حق حساب. هیچ کدام از اینها نبود و چون در ‏لحظه‎ ]‎آن لاین‎[‎‏ هم بود، هر کسی فورا می توانست انتخاب کند. یکی از اولویت های مهم این است که بازدید کننده ‏قدرت انتخاب داشته باشد. یکی از بلاهایی که نمایشگاه ها با آن روبه رو هستند بحث بازدیدکننده است، برای اینکه ‏رفتن به نمایشگاه برای عده ای از مردم پیک نیک نباشد، وافراد شرکت مورد نظرشان را پیدا کنند، برای آن بلیط ‏تعیین شد. برای اینکه خودش به ضد ارزش تبدیل نشود از طریق الکترونیکی سایت نمایشگاه را ثبت کردیم، تا ‏اسامی الکترونیکی ثبت شود. این خودش یک پروژه بود. نمایشگاه 3 تا در ورودی داشت در هر ورودی 10 تا ‏کامپیوتر بود. جمعا 30 کامپیوتر متصل به شبکه بود که هر کسی از هر دری که وارد می شد نامش ثبت می ‏شد.این شاید ظاهرش ساده به نظر برسد اما ساماندهی کلیه این امور از نوشتن نرم افزارها، اطلاع رسانی و ثبت ‏نام الکترونیکی 80 هزار نفر بازدید کننده کار ساده ای نبود. ما کلا 300 پروژه داشتیم و تمام نمایشگاه یک تحول ‏بود.‏

‎ ‎در حال حاضر شرکت دولتی سهامی نمایشگاه ها هم مجری و هم ناظر نمایشگاه ها هستند این از نظر ‏قانونی اشکالی ندارد؟‏‎ ‎

وقتی صحبت از یک اقنصاد دولتی است، شرایط با وضعیت اقتصاد خصوصی محور فرق می کند.‏

‎ ‎این در قانون موضوعه کشور درج شده است؟‎ ‎

شرکت سهامی نمایشگاه ها اساسنا مه اش به گونه ایتدوین و تایید و بیان شده که خودشان هم برگزار کنند و هم ‏نظارت کنند. قوانینی که مربوط به سال 1365 است و با مباحث مرتبط با سال 1386منافات دارد. اشکال ما این ‏است، در حالی که در فضای نسبیتی هستیم می خواهیم با جدول و مختصات نیوتنی مسایلمان را حل کنیم. نه اینکه ‏فضا یا مختصات نیوتنی جواب نمی دهد، جواب داده اند و کلی از مسایل بشر را حل کرده اند، ولی با آن فقط در ‏فضای نیوتنی می توان حرکت کرد. در حالی که قوانین نیوتنی امروز در مباحث ذره ای کاربرد ندارند.‏

‎ ‎باید رفت در فیزیک کوانتوم.‏‎ ‎

بله در کوانتوم می توانی رو به جلو حرکت کنی.‏‎ ‎ما در شرکت سهامی نمایشگاهی یک اساسنامه ای داریم که در ‏سال 1365 نوشته شده است و با آن می خواهیم با اصل 44 قانون اساسی و غیره و ذالک در سال 86 کار کنیم و ‏کارمان را تمام کنیم.‏

‎ ‎تازه آقای قوام شهیدی می گویند‎ ‎‏”خصوصی می کنیم ولی مدیریت آن را در دست خودمان نگه می ‏داریم”…‏‎ ‎

بله، حرف هایی از این مباحث در می آید که در قوطی هیچ عطاری یافت نمی شود.‏

‎ ‎در الکامپ سیزدهم و در سالن دولت الکترونیکی به جز وزارت بازرگانی که ورودی های خوبی ‏داشت و آن هم نتیجه کارهایی بود که دکتر نهاوندیان انجام داده بودند، خروجی داشت و هیچ نهاد دیگری نبود. با ‏اینکه دولت به وزارتخانه ها الزام کرده بود. شما این مساله را چگونه تحلیل می کنید؟‎ ‎

عرض کردم، یکی از پروژه هایی که ما در نمایشگاه دهم داشته ایم این بوده است که دولتی ها چگونه می توانند ‏در نمایشگاه شرکت کنند، اجرای آن به این سادگی ها نیست.‏

‎ ‎یعنی اینجا تنها با مساله اجرایی مواجه بودید، آن هم در بی تفاوتی دولت نسبت به مقوله آی تی.‏‎ ‎‎ ‎

مهمترین موضوع برای دولت این بود که کارش را انجام دهد و خیلی هم برایش مهم نیست که خودش را در ‏معرض بگذارد.‏

‎ ‎دولت اعتقادی به این کار ندارد.‏‎ ‎

من اعتقادم این است که دارد. در الکامپ دهم این کار را کرد. رئیس جمهور که عوض شد، کارشناس ها و معاون ‏مدیر کل تغییری نکردند. سیاست ها که عوض نشد. حتی اگر در سطح کلان هم نگاه نکنیم.اگر برای استانداری ‏تهران توجیه می شد که حضورش در آنجا مفید است، می تواند خدمات و محصولاتش را معرفی کند، بازدید کننده ‏ها از نزدیک با کار آنها آشنا می شوند و این برای بیزینس آنها مفید است. اگر نهاد های دولتی به این نتیجه می ‏رسیدند که با حضورشان توانمندی های خود را در معرض نمایش می گذارند و با کار استانداری استان های دیگر ‏نیز آشنا می شوند، حتما انگیزه حضور را به دست می آوردند.‏

‎ ‎یعنی شما این را برنامه ریزی شده از قبل نمی دانید؟‎ ‎

نخیر، برعکس، می گویم چون برنامه ریزی برای جذب نبوده است شرکت نکردند. اگر برای دولتی ها برنامه ‏ریزی می شد حضور پیدا می کردند.‏

‎ ‎چون دولتی ها تنبل هستند.‏‎ ‎

انگیزه می خواهند. باید به آنها انگیزه داد. در نمایشگاه ها وزیر کشور شرکت می کند و بازدید می کند شما می ‏توانید علاوه بر مواردی که در بالا ذکر کردم، اگر کمبودی داری به اطلاع او برسانی ایشان از نزدیک می بینند و ‏اعتبار می دهند اگر خوب کار کرده باشید تشویق می شوید. ولی خوب وقتی تا دقیقه 90 معلوم نیست که چی به ‏چی هست. خوب طرف هم هیچ انگیزه ای برای شرکت در نمایشگاه ندارد. اینها مطالبی هستند که اگر در سطح ‏کلان به قضیه نگاه کنید، جای بحث دارند.‏

‎ ‎خلق و خوی دیوانسالاری بر آنجا حاکم بوده است.‏‎ ‎

بایستی برنامه ریزی کنند تا شرکت کنند.‏

‎‎چه کسانی باید برنامه ریزی کنند؟‏‎ ‎

مجری

‎ ‎یعنی سازمان؟‎ ‎

هر کسی که برگزار کننده باشد.‏

‎ ‎پس باید یقه شرکت سهامی نمایشگاه ها را چسبید‎ ‎که چرا نتوانسته اند برنامه ریزی کنند تا دولتی هارا ‏جذب کنند. آنها باید پاسخگو باشند.‏‎ ‎

نمایشگاه فرصتی است که دولت در کنار بخش خصوصی قرار می گیرد. وزارتخانه، شرکت ها، استانداری و این ‏تفاهم در بین آنها ایجاد می شود.این یک رخداد ملی است که باب مذاکره، تفاهم و همکاری را باز می کند. ما باید ‏از این رخداد ها نهایت استفاده را بکنیم. برای پنج روز برگزاری نمایشگاه، مردمی که به نوعی مرتبط با فرآورده ‏های این نمایشگاه هستند، کار و کاسبی خودرا رها می کنند، وقت می گذارند و در این نمایشگاه شرکت می کنند. ‏اگر به نحوی برنامه ریزی شود که افرادی که مرتبط هستند از این پنج روز حد اقل سه بار در این نمایشگاه ‏شرکت کنند، شما برنده این بازی هستید. ما در الکامپ دهم با این دیدگاه پیش رفتیم و مفید فایده بود.‏

‎ ‎آقای قوام شهیدی گفته اند در بخش خصوصی کسی که بیاید و مجری گری این کار را برعهده بگیرد، ‏پیدا نکردیم. آیا سازمان نظام صنفی می تواند از نظر قانونی مجری الکامپ باشد؟‎ ‎

طبق اساسنامه و آئین نامه مصوب (سازمان نظام صنفی )، یکی از منابع در آمدی برگزاری نمایشگاه است.‏

‎ ‎شما تا به حال برای این کار اقدام کرده اید؟‎ ‎

عرض کردم ما یک نامه به وزیر دادیم که 3 سال بایستی برگزاری نمایشگاه را به ما بدهید. ما که دیگر نمی توانیم ‏برویم جلوی صف بایستیم.‏

‎ ‎آقای قوام مشخصا گفتند‏‎ ‎‏”ما اعلام کردیم اما بخش خصوصی نبوده است”.‏‎ ‎

ما چند جلسه رفتیم و با آنها صحبت کردیم و گفتیم که ما فقط به دنبال برگزار کردن هم نیستیم. اول اینکه وزیر ‏قبلی گفته اند تا 3 سال برگزاری نمایشگاه با ماست. شما اگر به ما نمی دهید دارید خلاف می کنید. دوم اینکه وزیر ‏جدید می گویند حکم وزیر قبلی باطل است، ما قبول می کنیم. وقتی به ما اعلام نشده و مطمئن هم هستیم که مکتوب ‏هم نشده است، همه چیز روشن است. در ثانی ما آمدیم و به اینها نامه نوشتیم و دراردیبهشت ماه اعلام کردیم که ‏اگر شما بخواهید نمایشگاه برگزارکنید خوب برگزار کنید، ما هم به شما کمک می کنیم. تا خرداد ماه که 6 ماه هم ‏وقت داشتیم، رفتیم جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم. اما جوابی ندادند. بعد ما اعلام کردیم از آنجا که این نمایشگاه ‏یک نمایشگاه بین المللی است وقتی که تعیین کرده بودیم دیگر تمام شده و شما پاسخی نداده اید و این دیگر از نظر ‏ما تمام شده است. اگر شما تا اخر تیر ماه و تا اول مرداد ماه رویه های خودتان را به ما اعلام کنید و رویه ها ‏شفاف باشد، ما هم به شما کمک می کنیم، شرکت ها را تشویق می کنیم و در این زمینه عمل می کنیم. ما یکبار هم ‏در ماه رمضان در خدمتشان بودیم. به ما گفتند بیایید 2، 3 هزار سالن بگیرید، ما(شرکت سهامی نمایشگاه ها) به ‏شما 30 درصد تخفیف می دهیم. ما گفتیم که اگر قرار به گرفتن بود که ما از شما 50 هزار متر می گرفتیم. اما ‏شرایط ما برای حضور در نمایشگاه مهیا نیست. ما که می آییم الکامپ دهم را برگزار می کنیم، نمی آییم خودمان ‏را خراب کنیم. ما در آنجا 22 هزار غرفه داشتیم، 300 پروژه داشتیم، 80 پروژه سنگین بود که خیلی خوب اجرا ‏شدند. ‏

‏ ‏