والریو ونتوری
درحالی که تهران همچنان برای جهان شاخ و شانه می کشد، احمدی نژاد که موقعیتش را در خانه در خطر می بیند، خود را شکننده نشان می دهد تا توسعه طلبان نا رضایتی خود را از سیاست کاملا خود محور وی ابراز نکنند و با احتیاط اما بی آنکه کوتاه بیایند، منتظر آینده شوند.
خبر امروز آزمایش موشک های میان برد و دور برد توسط ایران بود تا هشداری باشد برای آمریکا و اسرائیل که بدانند اگر این دو کشور به دلیل برنامه های اتمی ایران، به این کشور حمله کنند، ایران آماده مقابله است. عکس موشک ها در سرتاسر جهان منتشر شد؛ اگرچه این شک وجود دارد که ایران برای اینکه نشان بدهد که موشک هایش تا چه اندازه توانایی دارند، عکس ها را دست کاری کرده است.
احتمال این امر زیاد است، زیرا این بار اولی نیست که سپاه برای قدرتمند نشان دادن ابزار جنگی شان بزرگ نمایی می کنند. بعنوان مثال در ماه فوریه، اعلام کردند که موشک شهاب 3 قادر است ماهواره ای را در مدار قرار بدهد. اما تعدادی از کارشناسان آمریکایی، بعد از بررسی تصاویر به این نتیجه رسیدند که این موشک چنین توانایی را ندارد. در پی آزمایش های موشکی جدید ایران، واشنگتن بلافاصله از طریق کاندولیزا رایس اعلام کرد که اگر ایران می خواهد اعتماد جهانیان را جلب کند، باید دست از هرگونه آزمایش موشکی بردارد و در صورت حمله به هر یک از متحدان آمریکا، بلافاصله پاسخ حمله، داده خواهد شد.
تنش شدیدتر شده است اما از گوشه و کنار شنیده می شود که اعتماد به احمدی نژاد در داخل کشور، رو به افول است. برای ثبات این گفته، وزیر امور خارجه ایتالیا، فرانکو فراتینی درباره سقوط اعتبار رژیم که حتی از خارج از کشور هم قابل رویت است، توضیح داد: “اگر تحریم ها ادامه پیدا کند، بخصوص در مورد بانک ها که تاثیر زیادی دارد و اگر به این تحریم ها علامت هشدار دهنده روشنی درباره جدی بودن مجامع بین المللی در تصمیم شان داده شود، گمان نمی کنم احمدی نژاد بتواند مدت زیادی بر قدرت بماند. امروز حکومت ایران با نارضایتی فزاینده ای در داخل کشور روبرو است، ما باید از این موقعیت استفاده کنیم”.
حمید صدر، نمایشنامه نویس و نویسنده مخالف حکومت که در اطریش زندگی می کند، برای ما توضیح داد که به چه دلیل حکومت دیکتاتوری ایران از درون فرو خواهد پاشید. ستاره احمدی نژاد، رو به افول و در خطر سقوط و از هم پاشیدن است. “مردم جهت و قطب نمایشان را گم کرده اند: اعضای رژیم دلایل اتحادشان را با یکدیگر گم کرده اند و دیگر فادر نیستند تصور کنند که چگونه می توان بر تنش ها و تجزیه داخلی غلبه کنند. اما مشکل مهم این است که نه تنها این رژیم نمی داند که چه آرزو یی دارد، بلکه این را هم نمی داند که دستکم به کدام سو می خواهد برود”.
مشکلات فوری مردم کدام است؟
مشکلات مردم بسیار و در همه سطوح است، زیرا این نظام فقط عامل وجود آوردن مشکلات است، بلکه مخصوصا کاری می کند که راه حلی برای این مشکلات بوجود نیاید.یک مثال می زنم: در تهران تعداد زیادی پارک وجود دارد که یکی از آنها را به زنان اختصاص داده اند. در این مکان هیچ چیز دیده نمی شود و مخصوص همسران، مادران و دختران است تا بتوانند آزادانه و بدون حجاب ورزش کنند. به عقیده بسیاری این اقدام خوب است. اما بر عکس، این راه حل جدا سازی جنسیتی را در جامعه ایرانی تقویت می کند، درست مثل اتوبوس های جداسازی شده و مدارس غیر مختلط. این راه حل، اگرچه در ظاهر به نظر عملی می رسد، اما فاصله بوجود آمده بین زن و مرد را عمیق تر می کند. هرگاه که رژیم تلاش می کند تا مشکلی را از پیش رو بردارد، مشکلات دیگری را بوجود می آورد. و این معضل در همه زمینه ها وجود دارد: اجتماعی، اقتصادی، مطبوعات.
آیا مداخله جدی فعالان بین المللی را لازم می دانید؟
مردم ایران بر این باورند که هرکونه راه حلی از خارج از کشور به سود ملت های دیگر و علیه آنهاست. تبلیغات رژیم در این مورد خاص موفقیت آمیز بوده است. من آزادم هر چه که دلم می خواهد بگویم، اما حرف هایم تاثیری بر افکار عمومی نمی گذارد. من بعنوان یک روشنفکر گمان می کنم که بهتر است بطور همزمان یک پروژه ایجاد دموکراسی و صلح را اجرا کرد: به گفته ساده تر، در حال حاضر بهتر است که ثبات حفظ شود تا اینکه نظام خودش به سوی خودویرانگری برود و از درون متلاشی بشود. من معتقدم که هر گونه عملیات نظامی علیه ایران، روند دموکراتیک شدن را کند تر می کند و این درحالی است که نظام دارد انسجامش را از دست می دهد.
نقش زنان چیست؟
نقش زنان مهم است: آنها با زیر سووال بردن تضاد های قدرت به بحران دامن می زنند. وظیفه آنان وظیفه ای دشوار و طراز اول است. به همین دلیل از جداسازی جنسیتی مثال آوردم. خواسته های زنان، نظام را تحت فشار قرار می دهد. برای کسی که افکار بنیادگرایانه دارد، هر نوع اشاره ای به آزادی و مدرن گرایی، امکان پذیر نیست. زنان به پایه های نظام نفوذ کرده اند.
مذهب چطور؟ آیا مذهب وسیله سازندگی است یا ویرانگری؟
مذهب در ایران باعث تفکیک می شود زیرا تا حد زیادی در ساختار اجتماعی نفوذ کرده است. مذهب یک مسئله بومی است، اما باعث اتحاد نمی شود. این چیز خوبی نیست، زیرا فضاهای خالی همیشه خطرناک و محل توطئه هستند. این خلا با طبیعت در تضاد است. ما بهای سنگینی پرداختیم، اما ملت فهمید و همچنان در تلاش است که تا درخودش تحول ایجاد کند تا آنجا که مسلمان بودن بخشی از زندگی است و نه همه آن. این اتفاقی است که در بقیه کشور ها افتاده است.
منبع: سایت فولیو، 16 ژوئیه