مرعشی، سخنگوی کارگزاران گفت: خاتمی برگ برنده انتخابات است، مواظب باشیم نسوزد.
حالت اول: سانوار تحریم
خاتمی، گنجی، احمدی نژاد، شریعتمداری، کروبی، لاریجانی و قالیباف دور میز نشسته اند. هنوز سه ماه به انتخابات مانده است….
خاتمی دستش را می بیند، سه آس دارد: پارول….
گنجی دستش را نگاه هم نکرده است: سانوار تحریم….
شریعتمداری سه تا هفت کثیف دستش دارد: تحریم رو دیدم، ما جا می رم
کروبی دو پر هشت و شش دارد: پنجاه هزار تومن به هر کدوم می دم برین کنار
احمدی نژاد سه تا سرباز دارد و بلوف می زند: هشتاد میلیارد باضافه تمام ذخیره ارزی….
لاریجانی در دستش چهار تا شاه دارد: هشتاد میلیارد رو دیدم، ذخیره ارزی هم بهت نمی دم، بودجه سال آینده هم روش….
قالیباف سه تا ده لو خوشگله در دست دارد، ناامید می شود: من جا می رم( پرواز می کند و می رود.)
خاتمی بلوف می خورد: من جا می رم.
گنجی دستش را رو نمی کند: پول منو بدین می خوام برم.
شریعتمداری اظهارات گنجی را منتشر می کند.
کروبی با لگد می زند زیر میز و می رود بیرون.
لاریجانی می ماند و احمدی نژاد، برای دور دوم ورق می دهند.
حالت دوم: کارت سوخته
خاتمی، احمدی نژاد، شریعتمداری، لاریجانی دور میز نشسته اند. یک ماه به انتخابات مانده است.
لاریجانی فول ده دارد: پارول…….
شریعتمداری زیر زیرکی دست خاتمی را نگاه می کند: پارول با چراغ خاموش…..
خاتمی در دستش فول آس با دو بی بی دارد، می خواهد دستش را جور کند که دستش به یکی از بی بی ها می خورد…..
شریعتمداری: خاتمی دستش به بی بی خورد، کارتش سوخته، بره بیرون….
خاتمی را بیرون می کنند….
شریعتمداری جا می رود، بازی لاریجانی و احمدی نژاد به دور دوم می کشد.
حالت سوم: بازی بزرگان
احمدی نژاد، کروبی، هاشمی، خاتمی، لاریجانی و قالیباف دور میز نشسته اند، پانزده روز به انتخابات مانده است…..
کروبی ( سه تا ده دارد و یک بی بی که از او می ترسد و یک پنج که فکر می کند سرباز است، بلوف می زند): پنجاه هزار تومن سرراست….
خاتمی( چهار تا آس دارد، با این حال دستش می لرزد): 24 میلیون رای داشتم، همه شو می ذارم…..
هاشمی رفسنجانی( دو پر شاه دارد): من به مصلحت نیست بمونم، جا می رم و پشت دست آقای خاتمی می مونم….
احمدی نژاد( چهار تا سرباز دارد و یک دولو خوشگله): دویست میلیارد دلار می ذارم با هفت تا شبکه تلویزیونی….
قالیباف( دستش را چند بار نگاه می کند و با عصبانیت): به من رکب زدن، من سه تا سرباز داشتم، نیست…. من جا می رم.
لاریجانی( فول ده دارد): من جا می رم، وای می ایستم پشت دست احمدی نژاد…
نوبت کروبی می شود، ولی حاج آقا خواب رفته است…. از بازی بیرونش می کنند.
خاتمی می ماند و احمدی نژاد….
خاتمی: من با تمام وجود آمده ام…. چهار تا آس…..
باد می آید و هاله نوری ظاهر می شود و امدادی از غیب می رسد و احمدی نژاد دستش را رو می کند: بفرما، پنج تا سرباز….
خاتمی و هاشمی: آقا این بداخلاقی یه، اصلا پنج تا سرباز نداریم…..
شورای نگهبان اطلاعیه می دهد و وجود و ضرورت پنج سرباز را تائید می کند
سپاه پاسداران نیز اعلام می کند ما بیست میلیون سرباز داریم، فقط پنج تا نداریم.
رهبری حکم حکومتی می دهد و وجود پنج سرباز را یک نوآوری در نظام می خواند.
نتیجه گیری اخلاقی: تقلب بخشی از قمار است.