حمایت جمهوری اسلامی از سوریه استمرار خواهد داشت

نویسنده
جلال یعقوبی

» توافق همه جناح‌های حکومت

حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی در دیدار با نخست وزیر لبنان که به تهران رفته بود، گفت: “ایستادگی و پایداری ارتش و ملت سوریه در برابر تروریست ها به همه مخالفان محور مقاومت در برابر صهیونیست ها و کسانی که مخالف استقلال و حاکمیت ملی این کشور هستند این درس را داد که نمی توان با کمک های مالی و نظامی، خط مقاومت را شکست و یا یک دولت مشروع را سرنگون کرد.”

اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی هم اعلام کرد که حمایت جمهوری اسلامی از سوریه استمرار خواهد داشت. به گزارش خبرگزاری فارس، او در مذاکرات مشترک هیات‌های ایرانی و سوری که به همراه نخست‌وزیر سوریه در ایران به سر می‌برند، تاکید کرد: “امروز همه طرف‌های منطقه‌ای و بین المللی به این واقعیت پی برده اند که سوریه با تروریسم می‌جنگد.” او با بیان اینکه امکان همکاری میان دو کشور در همه زمینه‌ها فراهم است اضافه کرد: “حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران از سوریه در زمینه‌های اقتصادی و مشارکت در روند بازسازی این کشور استمرار خواهد یافت.”

وائل الحلقی نخست وزیر سوریه نیز طی سخنانی با اشاره به روابط میان دو کشور اعلام کرد: “این روابط توسط امام خمینی و رییس جمهور فقید سوریه حافظ اسد بنیان نهاده شد و امروز نیز در پرتو تاییدات مقام معظم رهبری و روسای جمهور دو کشور روز به روز مستحکم‌تر می‌شود.”

سایت رسمی ریاست جمهوری اسلامی نیز در خبری از “نشست مطبوعاتی” مشترک معاون اول رئیس‌جمهوری و نخست وزیر سوریه از قول جهانگیری نوشت: “در دوران دفاع مقدس سوریه حمایت کاملی از ایران انجام داد. امروز که سوریه که در شرایطی سخت قرار دارد، ما باید از این کشور حمایت کنیم.”

در برابر جنگ داخلی سوریه که موجب کشتار ده‌ها هزار نفر شده است، جریان‌های سیاسی داخل حاکمیت ایران، مواضع مشابهی دارند. آنان بدون اشاره به ریشه‌های این بحران و جنایت‌های دولت سوریه و همچنین بدون توجه به نقش جمهوری اسلامی در تداوم و گسترش این بحران، به حمایت مطلق از سیاست‌های حکومت ایران در سوریه ادامه می‌دهند.

بحران داخلی سوریه که از بهمن ماه ۱۳۸۹ آغاز شد، تاکنون بیش از دویست هزار کشته، یک میلیون زخمی و میلیونها آواره بر جای گذاشته است. جنگ داخلی سوریه در ماه‌های آغازین خود، تظاهراتی شهری و مسالمت‌آمیز بود که با سرکوب خونین توسط نیروهای نظامی وابسته به حکومت سوریه، تبدیل به جنگی بزرگ و منطقه‌ای شد و با گذشت زمان، به بحرانی جهانی تبدیل گردید. گفته می‌شد که نظامیان وابسته به سپاه پاسداران در نحوه سرکوب اعتراض‌های مردمی سوریه در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ نقشی اساسی داشته‌اند.

در تمام این سال‌ها، جمهوری اسلامی از بشار اسد به عنوان متحد منطقه‌ای خود حمایت کرد و با ارسال کمک‌های مالی بی‌سابقه و نیروهای نظامی و شبه نظامی و تسلیحات سبک و سنگین، از سقوط حکومت سوریه جلوگیری کرد. از نیمه‌های سال ۱۳۹۰ تا کنون و با حضور هزاران نفر از نیروهای بنیادگرای اسلامی در سوریه که تحت نام‌های گوناگونی سازماندهی شده‌اند، جنگ داخلی سوریه به جنگ نیابتی قدرتهای جهانی و منطقه‌ای تبدیل شده است.

بر اساس گزارشی که روزنامه لیبراسیون فرانسه در شهریورماه سال ۱۳۹۲ منتشر کرد، هزینه مالی جنگ سوریه برای ایران تا آن زمان بالغ بر ۱۷ میلیارد دلار بود. رئیس بانک مرکزی سوریه نیز در بهار سال سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که ایران خط اعتباری یک میلیارد دلاری به این کشور داده است. گفته می‌شود که بعد از پیشروی گروه موسوم به داعش در عراق، ایران میلیاردها دلار نیز در این کشور هزینه کرده است.

در این سال‌ها، گروهی از اصلاح‌طلبان ازسیاست خارجی جمهوری اسلامی در سوریه انتقاد کرده اند، اما در میان نیروهای درون حاکمیت و بازیگران اصلی صحنه سیاسی، اتفاق نظر کاملی برقرار بود.

برای نمونه در بهمن ماه سال ۱۳۹۱، مصطفی تاج‌زاده طی نامه‌ای سرگشاده که از داخل زندان نوشته بود، نسبت به تبعات سیاست ایران در سوریه هشدار داد و خطاب به سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نوشت: “بزرگترین خطای دو سال اخیر حکومت، دفاع مطلق از بشار اسد و عملکرد جنایت بارش بوده است. رژیمی که به اعتراف مقامات روس، از حمایت یک سوم مردم خود، عمدتا اقلیت‌های علوی و مسیحی و … برخوردار است و با سرکوب خونین تظاهرات مسالمت آمیز مخالفان، راه کاربرد گسترده سلاح را به روی آنان و نیز البته به روی افراطی‌ترین نیروهای سلفی – تکفیری گشود تا آگاه یا ناآگاه، دوگانه حکومت استبدادی – مردم آزادی‌خواه را به دوقطبی شیعی –ـ سنی تبدیل کند. نمی‌دانم که آیا ایران اسد را به سرکوب خشونت بار اجتماعات مسالمت آمیز سوریان، به بهانه مقابله با انقلاب مخملی و یا دفاع از مقاومت، تشویق کرد یا خیر؟ ولی یقین دارم که پشتیبانی کامل و مستمر از رژیم دمشق، نقش مهمی در گسترش تخاصم شوم شیعی-سنی در آن سرزمین ایفا می‌کند.”

تاج‌زاده در همان نامه به خامنه‌ای یادآوری کرده بود که “جنابعالی با دفاع از شعار تشکیل حکومت اسلامی و اجرای اجباری احکام شرعی (احکام متعارف فقهی) هم زمان هم مسلمانان دموکرات را در این جوامع از هم دردی اسلامی دور کردید و هم به تقویت جریان سلفی ـ– تکفیری در میان اهل سنت پرداختید که در حال حاضر پرچم دار این شعار هستند و در صددند تا به هر قیمت که شده خلافت و امارت اسلامی را احیا کنند. باید مطلع باشید که این جریان ستیزه جو و خشونت طلب، در هر دو شکل وهابی و طالبانی خود، شدیداً ضد شیعه است و با ایران خصومتی تاریخی دارد و آن را بزرگترین پایگاه فرقه ای می داند که از صفویه تاکنون، هم چون خنجری از پشت و پهلو بر پیکر جهان اسلام (یعنی اکثریت اهل سنت) فرود آمده است.”

با اینکه همه این پیش‌بینی‌ها و هشدارهای مشابه دیگر، به وقوع پیوست، جمهوری اسلامی حاضر به تغییر مسسیر خود نبود. این میان انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری و امید به قدرت گرفتن میانه‌روها در ایران، که زمینه تغییر سیاست خارجی را فراهم کند، نیز با گذشت چند ماه از ریاست‌جمهوری روحانی رنگ باخت. اکنون به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از جناح‌های داخلی حکومت در ایران حاضر به تجدید نظر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیستند و حتی معتقدند که این مسیر از همان ابتدا مسیری درست بوده است.

چندی پیش فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به جنگ داخلی در عراق و سوریه گفته بود: “به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و جنگ هشت ساله، مردم سوریه و عراق به خوبی راه مقابله با دشمنان را آموخته‌اند و این کار بسیار بزرگی بود.” او اضافه کرده بود: “امروز به برکت نظام و انقلاب اسلامی و اتفاقات روی داده، در عراق شیعه حاکمیت می‌کند و آمریکایی‌ها این موضوع را تحمل نکرده و با مزاحمت‌هایی مانند داعش در صدد تضعیف حکومت شیعی در عراق هستند.”