دوازده دلیل برای رهبر بی بدیل

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

حجت الاسلام رحیمیان به نقل از هاشمی رفسنجانی گفت: “ برای مقام معظم رهبری هم بدیلی وجود ندارد….” ما هم گشتیم دوازده دلیل بی بدیل پیدا کردیم برای اینکه چرا برای این رهبر بدیلی وجود ندارد؟

اول، به رهبران جهان توجه کنید، استالین، هیتلر، لنین، مائو، موسولینی، ماندلا، جمال عبدالناصر، مصدق، خمینی…. همه این رهبران، رهبر بودند، فقط لازم بود اسم شان را ببری تا همه بدانند با یک رهبر طرف هستند. تنها رهبری که باید دائما تاکید کنید و قسم بخورید که ایشان رهبر است، خامنه ای است.

دوم، اکثر رهبران بزرگ جهان را از روی کارهای بزرگ شان می شناسند، ولی خامنه ای را از روی اشتباهات بزرگش می شناسند.

سوم، اکثر رهبران بزرگ دنیا، بخاطر تغییراتی که در کشورشان ایجاد کردند جاودانه شدند، مثلا هیتلر تمام اروپا را گرفت، استالین جنگ جهانی را برد، مائو انقلاب فرهنگی کرد، خامنه ای تنها رهبری است که بخاطر کارهای بزرگی که دیگران کرده اند، معروف شده است، اکثر این افراد یا زندانی اند یا تحت تعقیب.

چهارم، معمولا اکثر رهبران بزرگ در همان یک سال اول می درخشند، بعد ده سالی عظمت دارند، بعد بیست سالی حضور دارند، بعد تا آخر عمرشان آینه دق مردم می شوند. خامنه ای از رهبرانی است که تا ده سال لازم بود یادآوری شود که ایشان رهبر است، ده سال هم طول کشید تا خیالش راحت شود که واقعا رهبر است، و از وقتی مردم یقین کردند که او رهبر کشور است، تازه شروع کردند به تعجب کردن در مورد اینکه آیا واقعا این آقا رهبر است؟

پنجم، رهبران جهان یا اینقدر مردم دوستشان دارند که می گویند “ الهی برات بمیرم” یا اینقدر از او متنفرند که می گویند “ الهی زودتر به زمین گرم بخوری.” در مورد خامنه ای همه چیز فرق می کند، افرادی که از او متنفرند می گویند “ بابا، این که خیلی بدبخته”، افرادی که هم عاشق او هستند می گویند “ آقا خیلی خوبی داره، ولی کسی نمی فهمه.”

ششم، رهبران جهان وقتی می خواهند بمیرند، همه کشور نگران نبودن رهبر می شوند، در مورد خامنه ای هیچ فرقی نمی کند، مجتبی، میثم، مصطفی، مصباح، حسن آقا، حسن رسائی، یکی از همین طلبه ها که از جوب های قم به جمکران می روند، هر کدام رهبر بشود، مملکت از اینکه هست بدتر نمی شود.

هفتم: چیزی که رهبران جهان را متمایز می کند، وجوه مشخصه آنهاست، مثل سرعت تصمیم گیری، قدرت اراده، توانایی سخنوری، شهامت در مقابله با دشمن، پایداری و چیزهای دیگر. چیزهایی که خامنه ای را مشخص می کند کارهایی است که نمی تواند بکند، او نمی تواند تصمیم بگیرد که تندروست یا میانه رو، نمی داند راست است یا چپ، نمی داند روشنفکر است یا دشمن روشنفکران، نمی داند دستور قتل عام بدهد یا با عفو عمومی موافقت بکند.  

هشتم: وقتی یک رهبر در جهان زاده می شود، بسرعت عکس اش در همه جا پخش می شود، همه مجلات عکس او را منتشر می کنند، همه عکس او را پنهان و آشکار تکثیر می کنند، همه از تصویر او پوستر می سازند و هر جا را نگاه کنی تصویر او را می بینند. عکس هایش را همه به دیوار خانه شان می زنند. آیت الله خامنه ای اولین بار عکس اش زمانی منتشر شد که یک روز بعد همه آنها را آتش زدند.

نهم: معمولا تصویر همه رهبران را روی پول منتشر می کنند، تصویر آیت الله خامنه ای هرگز روی پول منتشر نشده است، چون احتمال دارد اگر منتشر شود، مردم ایران پول کشور را هم جدی نگیرند.

دهم: رهبران بزرگ کسانی هستند که مسیر تاریخ را تغییر می دهند، آیت الله خامنه ای مدتی مسیر تاریخ را به چپ می برد، مدتی به راست می برد، دو سه سال دور می زند و بعد وقتی خسته شد، متوقف می کند.

یازدهم: معمولا رهبران بزرگ بسرعت هوادارانی پیدا می کنند که تا پای جان از او دفاع می کنند، در مورد آقای خامنه ای هواداری وجود ندارد، یک کسی باید رهبر باشد، عده ای هم باید از او تبعیت کنند، آب می گردد گودال را پیدا می کند.

دوازدهم: رهبران بزرگ در ارتفاع رشد می کنند؛ خیلی قدرت دارند، خیلی نفوذ دارند، خیلی اراده دارند، خیلی هوش دارند، آقای خامنه ای در سطح رشد کرده؛ یک کمی شعر می فهمد، یک کمی فقه می فهمد، یک کمی کوهنورد است، یک بار سوار اسب شده، یک کمی ادبیات می داند، دو سه تا فیلم دیده، با چند شاعر رفیق بوده، چند ماه زندان رفته، دو سه کلمه هم ترکی بلد است.

 

نتیجه گیری عرفانی: نوبت به اولیا که رسید آسمان تپید

نتیجه گیری سرخپوستی: رهبر خوب رهبر مرده است.

نتیجه گیری داستانی: چون به درد هیچ کاری نمی خورد شد رهبر.