خط لوله صلح در پنج قدمی قله اتمی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

براساس برنامه های اعلام شده توسط رئیس جمهور م.ش.نگ.( ر.ک. شورای نگهبان) تا پنج روز دیگر ایران به قله های اتمی می رسد. همگی منتظریم که خبرهای خوش هسته ای را بشنویم. البته همانطور که آگاهان پیش بینی کرده بودند، فعلا رئیس جمهور در شرایط افسردگی بعد از ملاقات به سر می برد. احمدی نژاد در دیدار با حکیم گفت: « باید هوشیاری بیشتری به خرج دهیم.»( احتمالا مسوولان کشور به احمدی نژاد گفته اند: آقا جان! این حرف هایی که می زنید درست نیست، شما باید هوشیاری بیشتری به خرج بدهید.)، احمدی نژاد در مراسم اهدای جایزه کتاب سال گفت: « تعامل فرهنگی زیباترین تعامل بین انسانهاست.» همین احمدی نژاد در همین مراسم گفت: « بشر بیش از استراتژی سیاسی به اندیشه و فرهنگ نیاز دارد.»( احتمالا مسوولان در ملاقات به احمدی نژاد گفته اند که دیگر از این حرفها نزنید، احمدی نژاد هم گفته: آقا! این استراتژی ماست. مقامات هم گفته اند: حالا وقت استراتژی نیست، ما الآن به اندیشه نیاز داریم.) همچنین احمدی نژاد با مشرف دیدار کرد و گفت: « احداث خط لوله صلح در راستای تقویت ثبات منطقه است.»

چرا نگران نیست؟

دیروز رسول منتجب نیا نماینده سابق مجلس در مورد خطر جنگ این سووال را پرسید که: « چرا همه نگرانند، جز احمدی نژاد؟» آگاهان این جواب ها را دادند.

اول: آدمی که خودش عامل نگرانی است که نگران نمی شود.

دوم: مردم نگران هستند، چون ممکن است ایران نابود شود، احمدی نژاد چرا باید نگران باشد؟

سوم: اگر جنگ شود، هرج و مرج بوجود می آید، یعنی همان کاری که احمدی نژاد انجام می دهد.

چهارم: اگر جنگ رخ بدهد، اولین اقدام دولت احمدی نژاد به نتیجه می رسد.

پنجم: اگر جنگ بشود، دیگر از هیچ سیاستمدار عاقلی کاری ساخته نیست، در نتیجه کسی در کاردولت دخالت نمی کند.

سوء استفاده از کودکان

دیروز رفتم به دیدن فیلم « الماس خون» که ماجرای استفاده از بچه های نوجوان را در سیرالئون بخوبی نشان داده بود. فیلم وحشتناکی است. کمی که دقت کنید موضوع بسیار تکان دهنده ای است که تقریبا بخش اعظم کشتارهای میلیونی در آفریقا در دهه گذشته توسط بچه های نوجوانی که اسلحه دست شان گرفته اند و براحتی می توان آنها را برای کشتن خودشان و دشمن فرضی قانع کرد و تعلیم داد، صورت گرفته است. به اینها اضافه کنید کشتارهای آلمانی ها را با استفاده از بچه های نوجوان در ارتش آلمان در جنگ دوم جهانی و استفاده امنیتی و نظامی از بچه ها در شوروی با استفاده از کمسومول( سازمان جوانان حزب کمونیست، یا همان بسیج دانش آموزی حزب کمونیست) و استفاده از بچه های نوجوان سیزده چهارده ساله که پدر و مادر خودشان را هم می کشتند، توسط خمرهای سرخ در کامبوج. گاهی اوقات وقتی می گویند جمهوری اسلامی در سال 1360 دختر پانزده ساله طرفدار مجاهدین را اعدام می کرد یا در جبهه، گروهی از بچه های نوجوان به شهادت می رسیدند و اسیر می شدند، همه آدمها قاتلین و اعدام کنندگان را محکوم می کنند، ولی هیچ کس نمی گوید که بسیج و سازمان مجاهدین خلق از بچه های زیر سن قانونی سوء استفاده نظامی می کردند. دو روز قبل گفته شد که ظاهرا انگلیس بخاطر اعزام 15 سرباز زیر هجده سال تحت فشار جهانی قرار گرفته است. دیروز هم گفته شد که کنفرانس مبارزه با سربازان کودک در پاریس برگزار می شود. همزمان با این موضوع دیروز، سوء استفاده نظامی و تبلیغاتی از بچه های زیر سن قانونی در تهران صورت گرفته است. وزارت آموزش و پرورش 1600 پسر و 1600 دختر نوجوان را برای بستن زنجیره انسانی در دفاع از انرژی هسته ای به میدان آزادی فرستاد. عکس های این بچه ها را نگاه کنید. فکر می کنید اگر فردا جنگی اتفاق بیفتد، دوباره از بچه ها سوء استفاده نخواهد شد؟

گرد و خاک خارجی

من نمی فهمم ما ملت ایران بوق هستیم؟ یعنی هرکاری در کشور می شود، تقصیر خارجی است؟ یعنی ملت ایران هیچ نقشی در مشکلاتش ندارد؟ مسوول نیروی انتظامی سیستان و بلوچستان هفته پیش گفت: مشکل قاچاق این استان، بخاطر پاکستان است و تا وقتی کشورهای همجوار وجود دارند، قاچاق هم وجود دارد. قرار است سیستان را به یک جایی منتقل کنند تا این استان کشور همجوار نداشته باشد و ماموران انتظامی بتوانند جلوی قاچاق را در این استان بگیرند. از طرف دیگر آلودگی آب و هوا به 20 برابر میزان مجاز رسید و باعث تعطیلی مدارس خوزستان شد. سیروس کریمی کارشناس محیط زیست خوزستان گفت: « علت این موضوع انتقال گرد و خاک از کشورهای همجوار به ایران است.» قرار است عراق را هم از مرز خوزستان به یک جای دیگر منتقل کنند که مشکل آب و هوای این استان حل شود. البته معلوم نیست در مشکل آلودگی هوای تهران کدام یکی از کشورهای همسایه نقش دارند؟ البته مشکل خارجی های اجنبی چشم چپ انگلیسی به همین دو موضوع ختم نمی شود. اخیرا یک حسنی جدید در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری پیدا شده و حرف های بامزه ای زده است. ذاکر اصفهانی، رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری گفت: « دشمنان در خارج از کشور به دنبال غیرکارشناسی نشان دادن کارهای دولت هستند.» به نظر می رسد این دشمنان که در خارج از کشور هستند، صد تا نماینده هم در مجلس دارند. اخیرا، یکی از دشمنان جمهوری اسلامی که در خارج از کشور زندگی می کند، به نام اسدالله بادامچیان گفته است: « ضعف مدیریت در کشور از نگرانی های مهم است.»

لاریجانی به مونیخ می رود

در فاصله پانزده روز مانده به پایان مهلت شورای امنیت، علی لاریجانی قرار است دقیقا چهارده روز دیگر به مونیخ برود تا مشکلات را در دقیقه 93 در وقت اضافی آیا حل بکند، یا نکند. لاریجانی گفت: « به مونیخ می روم، اما با آمریکا مذاکره نمی کنم.» آقای حکیم هم که فعلا در دیدار با رهبران کشور بسر می برد، گفت: « مذاکره ایران و آمریکا به نفع منطقه است.» آگاهان توضیح دادند که آقای حکیم مثل هر کسی که برای مذاکره با مسوولان ایرانی می آید، باید حداقل با پنج نفر که هر کدام شان یک نظر دارند، ملاقات کند. آیت الله خامنه ای در دیدار با حکیم گفت: « سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از دولت عراق است.» نخست وزیر عراق دیروز از ایران خواسته بود مشکلش را با آمریکا در خارج از عراق حل کند، به همین دلیل آیت الله خامنه ای برای حمایت از دولت عراق، اعلام کرد که « آمریکا باید از این کشور خارج شود.» در عربستان هم همه چیز به بهترین نحو در حال پیشرفت است. ملک عبدالله در دیدار با مرکل گفت: « ایران کشور دوست و همسایه ماست، اما آنچه در حال حاضر دولت این کشور انجام می دهد، اشتباه است.» مرکل که هیچ کاری به جنگ و این چیزها ندارد، دو روز قبل برای بازدید از اهرام مصر به این کشور رفته بود، دیروز هم برای زیارت حج عمره به عربستان رفته و قرار است فردا برای شرکت در کنسرت جواد یساری به دبی برود و روز بعد هم برای خرید از بازار کویتی ها با سران کویت دیدار کند. فعلا همه چیز روبه راه است.

کمیسیون اعصاب و روان قاط زد

مهدی کوچک زاده عضو کمیسیون اعصاب و روان مجلس، باز هم یادش رفت قرص های اعصابش را به موقع بخورد. کوچک زاده مورد نظر، دیروز به حضور کریستین امانپور که برای زیارت یو سی اف اصفهان به این شهر مشرف شده بود، اعتراض کرد و با عصبانیت کامل گفت: « دادن اجازه ورود به افرادی که عناد و دشمنی اربابان آنها با نظام مقدس جمهوری اسلامی بسیار روشن است، هیچ توجیهی در پیشگاه ملت ایران ندارد.» کوچک زاده که قبلا همراه با یک نماینده دیگر مجلس در حال هجمه به خبرنگاران رویت شده بود، گفت: « خبرنگاران باید در اعتراض به حضور وی اقدامی انجام دهند.» آگاهان توضیح دادند که اگر خبرنگاران می توانستند اعتراض کنند، به حضور کوچک زاده در مجلس اعتراض می کردند.

زیتون 2 یا ماجرای سفر سلطان حسین دوم به اسرائیل

چند ماه قبل در یک داستان چند قسمتی به نام « پروژه زیتون» به معمای شبکه عنکبوت پرداختم. اخیرا جانی دالر با همکاری حسن و حسین و هرکول پوارو ماجراهای جدیدی را از این پروژه کشف کرده است و به همین دلیل از فردا داستان بازگشت زیتون را در این ستون خواهید خواند. در این نوشته به افشای آخرین رازهای خانه عنکبوت خواهم پرداخت و به این سووالات پاسخ خواهم داد:

چگونه محفل روزنامه نگاران خودفروخته تبدیل به محفل اطلاعاتی در فرانسه شد؟

حسین ب چگونه توسط حسین د افشا شد و راز سفر دال مذکور به محل صندوقچه اسرار چه بود؟

ولادیمیر ناباکوف چگونه از آن گذار گذر کرد و لولیتا در تهران چه می کرد؟

چگونه محفل گذار در عرض یک ماه زیر نظر شبکه عنکبوت قرار گرفت و هر دو زیر نظر م.ش. رفتند؟

از چه زمانی و توسط چه کسانی بودجه دولت آمریکا توسط هلندی های مزدور نئوکان های اداره کننده دموکرات های وابسته به القاعده تامین شد؟ در بندر آنتورپن چه کسانی الماس ها را به هیلاری کلینتون دادند تا او نئوکان بشود؟

تا فردا منتظر باشید….


صلح، نان، آزادی

دیروز براساس پیشنهاد عماد بهور در وب سایت ادوار نیوز، پیشنهاد کردم که در راهپیمایی 22 بهمن گروهی از نیروهای دانشجویی با شعارهای آزادیخواهی و صلح خواهی در راهپیمایی شرکت کنند و حرف خودشان را در مقابل دهها دوربین خبرنگاران خارجی و داخلی بزنند. البته فکر می کنم این موضوع به فکر نیروهایی مثل دفتر تحکیم وحدت یا جبهه مشارکت یا نهضت آزادی ایران هم رسیده باشد. شاید هم نیروهای دفتر تحکیم وحدت به این نتیجه برسند که به سرعت با نهضت آزادی و جبهه مشارکت تماس بگیرند و در این مورد اطلاعیه ای بدهند و یک گروه منسجم با شعارهای مشخص و پلاکارها و نوشته های مشخص علیه جنگ و برای آزادی و مشکلات اقتصادی، چنین کاری را بکنند. از همه دوستان می خواهم در همین ساعات آینده در این مورد نظر بدهند. فرصت بسیار خوبی است که بهتر است از دست نرود. احتمالا شعارهایی مانند صلح، نان، آزادی هم نباید برای چنین برنامه ای نامناسب باشد. به نظر شما من خیلی زیادی سیاسی شدم یا دارم درست فکر می کنم؟ یا فکر می کنید اگر هیچ واکنشی نشان ندهیم بهتر است؟