از رفاقت تا وزارت‎ ‎کیمیاهای سعادت‏

سروش فرهادیان
سروش فرهادیان

ما ایرانی ها ملت رفیق بازی هستیم و آنقدر در رفیق بازی افراط می کنیم. ترجیحمان بر این است که همراه “روزهای ‏شادی” و شریک” شبهای غمناک” رفیقمان باشیم و باشند. این خصوصیت شاید ریشه در گذشته هایمان دارد شاید هم در ‏یکی از ژن هایمان که هنوز کشف رمز نشده است نهاده شده؛که البته فرقی هم نمی کند. بی دلیل نیست که حافظ هم به یکی ‏از همین سبب ها می گوید:” که کیمیای سعادت رفیق بود، رفیق”.‏

با وزیر شدن” صادق محصولی”، احمدی نژاد بالاخره توانست یکی از نزدیکترین”مشاور- رفیق” هایش را به ساختمان بلند ‏فاطمی – وزارت کشور- برساند. ساختمانی که هر چه به زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم نزدیک شویم به طول و ‏شاید هم عرض آن در نظرها افزوده می شود.‏

صادق محصولی فرصت یافت رفیق شبهای غمناک و تنهایی بودنش را در زمان انتخابات ریاست جمهوری نهم به احمدی ‏نژاد ثابت کند؛ آن زمان که محافظه کاران سنتی یا برادران بزرگتر محافظه کار حاضربه پذیرش احمدی نژاد به عنوان ‏کاندیدای جدی نبودند ودر تمام محاسباتشان از روی او به راحتی می گذشتند و قاطی گزینه های جدی حسابش نمی کردند. ‏اما “رفیق میلیاردر” در آن روزها که احمدی نژاد کاندیدایی کم اقبال می نمود رفاقتش را نشان داد و پای احمدی نژاد ایستاد ‏و نشان داد همان گونه که شم اقتصادی خوبی دارد و می داند که کی وکجا سرمایه گذاری کند در سرمایه گذاری های سیاسی ‏هم دستی بر آتش دارد.‏

‏ البته احمدی نژاد هم در این 3 سال ثابت کرده است که رفیق بازی تمام عیار است و از “کیمیاهای سعادت” دور و برش ‏دست بردار نیست که نیست.‏

چند شغله بودن بعضی از افراد حلقه رفقا (زریبافان و الهام ) به رغم مخالفت صریح قانون، بر کنار نکردن اسفندیار رحیم ‏مشایی پس از اظهار دوستی با ملت اسرائیل به رغم خط قرمز نظام بودن و درخواست مراجع تقلید برای برکناری او، بر ‏کناری بعضی از اعضای هیات دولت به دلیل اختلاف عقیده با مشاور- رفیق های ریس جمهور (دانش جعفری، مظاهری و ‏‏…) را در راستای ارج و قرب خاصی که احمدی نژاد برای این کیمیاهای سعادت قائل است می توان ارزیابی کرد.‏

مجلس هفتم با ندادن رای اعتماد به سعیدلو برای وزارت نفت باعث شد که احمدی نژاد به افتخار شریک کردن او در ‏روزهای شادی، معاونت اجرایی رییس جمهور را راه اندازی کند. در همین راستا، رییس جمهور مشایی را به عنوان دیگر ‏معاونش به سازمان کمتر در دسترس میراث فرهنگی فرستاد، و بهبانی -استاد سابق خود- را از وزیر قبلی سالها بزرگتر ‏است، در راستای جوانگرایی به وزارت راه برد. به علاوه، جوانفکر و کلهر همیشه متفاوت و شمقدری- سازنده فیلم ‏انتخاباتی احمدی نژاد- هر کدام عنوان مشاور – رفیق های خیلی تخصصی گرفتند. احمدی نژاد، همچنین زریبافان را – به ‏رغم عضو شورای شهر تهران بودن و چند شغله بودن - دبیر هیات دولت کرد، الهام را در چندین و چند پست همزمان قرار ‏داد، مهرداد بذرپاش را به عنوان نماد جوان گرایی دولت به صورت روزانه ارتقا داد، و محصولی را با تلاش دوباره به ‏وزارت رساند؛ هر چند با 3 سال و چهار ماه تاخیر.‏

با این حساب فقط می ماند یک نفر: مرتضی ثمره هاشمی .آن که از او به عنوان صحنه گردان اصلی دولت و حلقه رفقا ‏یادمی کنند و می گویند که در دوران جوانی و دانشگاه احمدی نژاد و سایر اعضای حلقه ارومیه در علم و صنعت در فکر و ‏نماز به او اقتدا می کرده اند. پس شان او اجل تر از آن است که با معرفی به مجلس در چالش رای های سفید و کبود ‏نمایندگان بیفتد و برای گرفتن رای اعتماد به او چانه زنی شود، چرا که او خود چانه زن اصلی است.‏

به این ترتیب، تمام رفقای” شبهای نمناک” انتخابات ریاست جمهوری ِ نهم، در” روزهای شادی” تشکیل و استقرار دولت ‏شریک شده اند. چه آنکه احمدی نژاد رفیق باز است و معلوم نیست این رفیق باز بودن او ریشه تاریخی دارد یا در یکی از ‏ژنهای او نهفته است. اما هر سببی که دارد نتیجه این است که او از این کیمیاهای سعادت دست بردار نیست؛ حتی اگر گاف ‏های آنان به خطوط قرمز نظام پهلو بزند.‏

به هر روی انتخابات دهم در راه است واحمدی نژاد بر این باور سخت معتقد است که: “کیمیای سعادت رفیق بود، رفیق”.‏