قدرت در دانشگاه ها به حراست واگذار شده

نویسنده
حسین محمدی

» فرید هاشمی در مصاحبه با روز:

با فرید هاشمی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مورد وضعیت دانشگاه ها و پیسوتن دانشگاه آزاد به اعتراضات اخیر سخن گفته ایم.او می گوید: “دانشگاه ها امسال در میانه ی انقلاب فرهنگی نرم و در وضعیتی که انقلاب فرهنگی نرم شدت می گیرد باز شده اند، متولیان امور حلقه ی محاصره را علیه فضای آکادمیک تنگ تر کرده اند، به اسم کنترل فضای علمی دانشگاه و برای آرام سازی فضای دانشگاه، فضای امنیتی در دانشگاه تشدید شده، فعالین دانشجویی با شدت بسیار بیشتری نسبت به قبل محروم از فضای رفاهی خوابگاه های دانشگاه ها می شوند، فعالیت کمیته انضباطی تشدید و قدرت در دانشگاه ها به حراست واگذار شده است.”

هاشمی با اشاره به اعتراضاتی که در سطح جامعه وجود دارد و کشیده شدن این اعتراضات به دانشگاه ها و تلاش مسوولان برای مهار آن چنین گفت: “پیش از آنکه اعتراضات طبقه ی متوسط به دانشگاه ها وارد شود و شاهد آن در میان دانشجویان باشیم، متولیان با استفاده از توان بوروکراتیک خود در تلاش برای جلوگیری از هرگونه تحرک در فضای دانشجویی هستند.”

اما آیا این رفتارها قابلیت کنترل فضای دانشجویی را دارد؟ “امسال فضای دانشجویی با همیشه متفاوت است، فضایی که حتی در سال های اوج گیری و شکوفایی اصلاحات نیز دیده نشد. دانشگاه و دانشجو متأثر از فضای کلی کشور بیش از همیشه سیاسی است و محتملا تشدید فضای امنیتی و رعب و وحشت نخواهد توانست در بلند مدت منجر به جلوگیری از اعتراضات دانشجویی شود، جالب است شاهد نوعی پختگی فعالیت های دانشجویی هم هستیم و نوع و نحوه ی اعتراضاتی که تاکنون رخ داده به صورتی است که گویا دانشجویان انرژی خود را یک جا خرج نمی کنند.”

این عضوشورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره برخوردهای امنیتی ـ قضایی با دانشجویان و تاثیر آن بر فعالیت های دانشجویی اما چه نظری دارد؟ “مسلما تشدید فضای امنیتی برای تحت تاثیر قرار دادن فضای دانشگاه و فعالین دانشجویی بوده است تا در پناه این فضای امنیتی تشدید شده امواج اعتراضات دانشجویی کنترل شود و همینطور برنامه های انقلاب فرهنگی نرم پیش برده شوند، بررسی ها حاکی از این است که برخورد با فعالین دانشجویی کاملا سیاستگذاری شده و در سراسر کشور همسان با هم در سه سطح پیگیری می شود: سطح اول برخوردهایی است که در فضای خود دانشگاه و وزارت علوم انجام می شود؛ برخوردی راکه با دانشجویان در دانشگاه می شود می توان در دو دسته کلی برخوردهای خشن و مستقیم مثل احضار دانشجویان به حراست و کمیته انضباطی، محروم کردن دانشجویان از تحصیل و امکانات رفاهی بخصوص خوابگاه ها ـ محروم کردن تعداد زیادی از دانشجویان از خوابگاه واقعا یکی از بزرگترین تحدید هاست ـ تبعید و اخراج دانشجویان، تعطیلی تشکل ها و نشریات دانشجویی و برخوردهای فریبکارانه مثل افزایش برنامه های تفریحی و ورزشی در دانشگاه ها گنجاند. برخورد سطح دوم احضار دانشجویان به دفاتر پیگیری وزارت اطلاعات در سراسر کشور و دادگاه های انقلاب است و برخورد سطح سوم بازداشت فعالین دانشجویی است. این برخورد ها هم به منظور پیشگیری و هم برای جلوگیری از تشدید و ادامه اعتراضات انجام می شود و اینکه تا چه میزان موفقیت آمیز باشند هنوز تاثیر خود را نگذاشته اند چرا که احتمالا حتی اگر میزان فضای امنیتی صفر هم می بود اعتراضات فراتر از آنچه تاکنون صورت گرفته نمی بود، هرچند معتقدم امنیتی کردن فضا بلاخره تاثیر خود را خواهد گذاشت و در کوتاه مدت موثر خواهد بود ولی تنها می توانند بصورت مُسَکِن عمل کنند و اثرگذاری آنها در میان مدت و بلند مدت به شدت کاهش می یابد و تقریبا کم اثر می شوند و علی رغم هر تمهیدی که اندیشیده شود اعتراضات ادامه خواهد یافت و دلیل آن نیز بیش از هر چیز، ویژگی های خاص جنبش سبز امروز است، امروز افراد بسیاری وارد فرایند اعتراضات شده اند که پر انرژی و تازه نفس هستند و برخورد امنیتی با این تعداد کاری محال است.”

وی با اشاره به ظهور و بروز جنش سبز در سطح جامعه اضافه کرد: “مرحله ی جدیدی در حیات جنبش سبز با دانشگاه آغاز می شود و متولیان امور در مراکز تحصیلی زمین گیر می شوند. دانشگاه بالذات روح منتقد و معترضی دارد که ناشی از همزیستی آن با عقل مدرن است. علم با سوال آغاز می شود و سوال ناشی از شک است؛ بعلاوه دانشجویان نیز از دو مولفه ی بسیار مهم جوانی ( انرژی، انگیزه، نشاط و احساس ) و کمترین میزان وابستگی به محیط اطراف برخوردارند، دانشجویان کمترین چیزها را برای از دست دادن دارند. موج سبز با اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات آغاز شد، با اعتراضات حقوق بشری به وضعیت بازداشت گاه ها و زندانیان ادامه پیدا کرد و امروز وارد دانشگاه شده است. دانشجویان و دانشگاه بزرگترین همراه موج سبز هستند چون اصولا موج سبز نتیجه ی نارضایتی طبقه ی متوسط از وضع موجود است و دانشگاه نیز بخشی از طبقه ی متوسط است.”

وی درباره تفاوت های میان اعتراضات در دانشگاه و سطح جامعه گفت:“موج سبز در دانشگاه با دو تغییر همراه خواهد شد : بدلیل متمرکز بودن تعداد زیادی انسان معترض در یک محیط ( دانشگاه ) آن هم بصورت دائمی، اعتراض کردن بصورت یک روند دائمی در خواهد آمد و موج سبز از حالت سلبی در دو مرحله ی اول خود ( اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات و اعتراضات حقوق بشری ) بصورت ایجابی در خواهد آمد.”

اما اکنون وضعیت دفتر تحکیم وحت به عنوان بزرگ ترین تشکل دانشجویی چگونه است؟ “دفتر تحکیم پیش از این در سال هایی که کمتر کسی حاضر به فعالیت می شد رسالت خود را انجام داده است، دفتر تحکیم وحدت بدلیل شناخته شده بودن اعضای آن و فعالیت علنی، شفاف و آشکار آن بشدت درفضای امنیتی امروز کنترل می شود ولی ویژگی مثبت جنبش اجتماعی کلانی که تحت عنوان موج سبز تغییر شناخته می شود غیر متمرکز بودن آن است. این جنبش علی رغم کلان بودن متمرکز نیست و دارای هسته های خود بنیاد بسیار زیاد و عمدتا ناشناخته است که با یکدیگر ارتباطی ندارند، همدیگر را نمی شناسند ولی در یک مسیر گام بر می دارند.”

وی با اشاره به نقش مهم تشکل ها در اعتراضات اخیر، افزود: “در چنین فضایی تشکل هایی مثل دفتر تحکیم وحدت کارایی و ثمر بخشی شان به حداقل ممکن می رسد. اتحادیه ای مانند دفتر تحکیم وحدت که پیش از این سخنگوی خواسته ی دانشجویان معترض برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بود، امروز تنها بدلیل سبقه ی فعالیت هایش احتمالا باید دارای احترام بیشتری باشد وگرنه این مجموعه احتمالا تماشاچی ای در میان اعتراضات دانشجویی خواهد بود.”