زکام سیاسی

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

روز شاه رفت است و “قدرت مطلق مرموز که وارث خمینی در جمهوری اسلامی محسوب می شود” و “قدرت مطلق اش را از خدا گرفته است”، در قم بردشمنی آمریکا پا می فشارد و عکس مذاکره رئیس تیم مذاکره کننده اش با دیپلمات موطلایی آمریکا در ژنو منتشر می شود که نهایی شدن توافق را اعلام می کند.

 ال پائیس گزارش می دهد: “توافق اتمی از ۲۰ ژانویه اجرا می شود”. باراک اوباما چند دقیقه پس از اعلام خبر توافق توسط کاترین اشتون، بیانیه رسمی می دهد: “از ۲۰ ژانویه به بعد، ایران برای اولین بار خنثی سازی ذخایر اورانیوم غنی شده خود به میزان بالا را آغاز و بخشی از زیرساخت های خود را که در آنها غنی سازی به میزان بالا پیش بینی شده، پیاده خواهد کرد.”

مقام معظم رهبری، طبق معمول، برطبل پیروزی می کوبد. به قدرت‌های جهانی هشدار می دهد که تحریم‌های آنها باعث تسلیم ایران نمی‌شود و پذیرش مذاکره با آنها نیز به معنای آن نیست که “ملت مستاصل شده است.” رهبر سازش ناپذیر و ساده زیست، از بازبودن راه مذاکره ای که خودش صلاح بداند، خبر می دهد:“دشمنان خیال می‌کنند که تحریم کردند و ایران مجبور به مذاکره شد. نه! ما قبلا هم اعلام کرده‌ایم درموضوعات خاصی که مصلحت بدانیم با این شیطان برای رفع شرش مذاکره می‌کنیم.”

مردم ایران از آنچه “دشمنان” ودر راس آنها “شیطان” با جزئیات کامل می داند، کمترین اطلاعی ندارند. رضا تقی زاده- تحلیگر سیاسی- هزینه این “مصالحه اتمی” را برآورد می کند: “مصالحه بخش‌های حساس برنامه اتمی جمهوری اسلامی پس از ۲۰ سال صرف وقت و تحمل هزینه‌هایی که بر اساس محاسبات منابع اسراییل بیش از ۱۷۰ میلیارد دلار برآورد می‌شوند، درمقابل آزاد ساختن اقساطی ۴.۲ میلیارد دلار ذخایر بلوکه شده ایران .”

لوریان لوژورکه حتما از مذاکرات پنهانی تهران – واشنگتن بی خبر نیست، می نویسد: “منافع «مشترک» دو کشور رو به افزایش است.”

وزیرخارجه رهبر از اطلاع رسانی به مردم کارمهمتری دارد . او که ازدیدار پادشاه اردن برمی گردد، بر مزار “سردار شهید اسلام عماد مُغنیه” از رهبران ترور شده حزب الله لبنان تاج گل می گذارد. شورای امنیت ملی آمریکا ادای احترام محمد جواد ظریف به “مسئول اعمال تروریستی وحشتناک و کشته شدن صدها نفر، از جمله شهروندان آمریکا” را محکوم می کند: “اعمال ضدبشری عماد مغنیه وادامه آن توسط حزب الله لبنان در منطقه با حمایت مالی و مادی ایران، تاثیری عمیق بر بی ثَباتی واقدامات مخرب درلبنان و منطقه داشته است واینگونه رفتار تنها سبب افزایش تنش در منطقه می شود.”

عماد مغنیه تروریست، دست پایوران نظام را دردست دیکتاتور دمشق می گذارد.ژنو، انتظار کنفرانس دیگری را می کشد. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل می گوید: “از حدود ۳۰ کشور، از جمله، اعضای دایم شورای امنیت دعوت شده است. موضوع حضور ایران در کنفرانس ژنو ۲ هنوز در دست بررسی است.” تحلیل شرق الاوسط منظری بر موضع نظام درسوریه می گشاید.عربستان سعودی و روسیه که درکار “معامله” کلان دیگری باجمهوری اسلامی است، چشم انداز را کامل می کنند.

درست روزهایی است که جک استراو- وزیر خارجه پیشین انگلستان ورئیس کنونی گروه پارلمانی دوستی ایران و انگلستان – بالقب جدید “آیت اله استراو” از تهران بر می گردد تا همه تحریم ها را خنثی کند.

ملاحسنی معروف که می‌خواست برای فتنه ۸۸ حکم بدهد واجرا بکند، بازنشسته می شود. علی مطهری که هنوز سرگرم دادن اره وگرفتن تیشه بر سر “فتنه ۸۸” است، هم زمین های “جناب آقای محمد جواد لاریجانی” دردماوند رابیادش می آورد وهم اینکه “هوا سرد است ودچارزکام سیاسی شده اید.” و محمود کریمی بجای بابک زنجانی، چهره هفته “نظام” می شود وآش چنان شور که روزنامه جمهوری اسلامی که مهر ونشان رهبر را دارد، می نویسد: “آیا این مظلومیت اهل بیت علیهم السلام و مهجوریت قرآن و احادیث نیست که برای توجیه کار خلاف عرف و خلاف قانون فلان مداح مشهور که در یک دعوای ساده خیابانی دست به سلاح برده و اقدام به تیراندازی کرده است، تمام مقدسات به یاری طلبیده می‌شود، آیات قرآن و احادیث مورد تحریف قرار می‌گیرند، پیامبران و انبیاء الهی با یک فرد عادی مقایسه می‌شوند و در نهایت هرگونه انتقاد به این ماجرا «نشانه گرفتن هیات‌های عزاداری و اصل و فلسفه قیام عاشورا» تلقی می‌گردد؟!”

هفته ایست که دولت یازدهم، اعلام می کند “در دولت دهم سه هزار دانشجوی دکترا «بدون آزمون» پذیرفته شده اند.” شاید روزی معلوم می شود چند هزار نفر به همین شیوه در جمهوری اسلامی “دکتر” شده اند . یکیشان- معروف به دکترحسن رحیم پور ازغدی – در این هفته از سوی پیامبر حکم قتل شاعران مخالف را می دهد.

و در این بازارداغ فروش پیامبر وائمه بر سر بازاریکی یادش می افتد: “ایران خشک، خشک‌تر می‌شود.”

عیسی کلانتری- وزیر اسبق کشاورزی- و دبیرکل کنونی خانه کشاورز هشدار داده بود: “در صورت ادامه برداشت بی‌رویه از منابع آب، تا ۲۵ سال دیگر، ۶۰ میلیون نفر از جمعیت در اثر تشنگی می‌میرند.”

دیماه دیگری که “شاه رفت” تا کسی گرسنه نماند وهیچکس از تشنگی نمیرد، رو به پایان است. رئیس جمهور “تدبیر و امید” که از سینما گران خواسته است، فیلم های خوشبینانه بسازند، همین روش رادر باره توافق ژنو بکار می برد . حسن روحانی روز سه‌شنبه در سفر به خوزستان توافق‌نامه ژنو را به معنای “تسلیم قدرت‌های بزرگ در برابر ملت ایران” می داند و فریاد شادی بر می کشد که این توافق‌نامه به شکستن سد تحریم‌ها منجر شده است.

کاخ سفید بلافاصله واکنش نشان می دهد: “این سخنان تنها مصرف داخلی دارد، نه ما. تعجب‌انگیز نیست که رئیس جمهور ایران توافق‌نامه ژنو را به فراخور مخاطبان داخلی خود تفسیر کند.آن‌ چه مقامات ایران می‌گویند، اهمیتی نخواهد داشت، بلکه آن‌ چه انجام می‌دهند مهم است.”

 خانم ها! آقایان!

هفته تنها با “پیروزی” بر “قدرت های بزرگ” تمام نمی شود. درهای زندان را بروی دوشاعر جوان می گشایند که با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده اند. مهدی موسوی، فاطمه اختصاری با این آگاهی که “سرنوشت درختان باغ‌مان تبر است” تنها شعر سروده بودند. یکیشان این است:

نماندست چیزی به جزغم … مهم نیست

گــرفته دلـــم از دو عالم … مهـــم نیست

تـــو را دوست دارم قسم به خدا که…

اگر چه پس از تو خدا هم مهم نیست

فقــــط آرزو مـــی کنم کــــه بمیرم

پس از آن بهشت و جهنمّ مهم نیست

همان وقت رانده شدن به زمین … آه !

بـــه خود گفت حوّا که آدم مهم نیست

بیا تا علف هــــای هرزه بکاریم

اگر مرگ گلهای مریم مهم نیست

ببین! مرگ هم شانس می خواهد ای عشق

فقط خوردن جامی از سم مهـــم نیست

نماندست چیزی به جز غم، مهم نیست،

گرفته دلـــم از دو عالم، مهم نیست,

بمانم، بخوانم، برقصم، بمیرم …

دگر هیچ چیزی برایم مهم نیست

یکی را هم شاهین نجفی خوانده است:هیچ، هیچ، هیچ