جنگ، نتیجه صبوری امروز است

بیژن صف سری
بیژن صف سری

برخلاف تصور بسیاری از موافقان تحریم که گمان می کردند دست کم یکی از پیامد های تحریم ها، تحرک جنبش های اعتراضی برعلیه نظام جمهوری اسلامی خواهد بود، و مردم به دلیل افزایش قیمت های کالا های اساسی و سخت شدن تامین معاش خود به خیابان ها خواهند آمد، و در نتیجه حاکمیت مجبور به تغییر رفتار می گردد، امروز بنا بر شواهد موجود نه تنها چنین پیش فرض و گمانه زنی ازنتیجه تحریم ها تحقق نیافته است و نظام بر ادامه خط مشی خود اصرار دارد بلکه مردم نیزخود را با شرایط موجود وقف داده وبا صبوری غیر قابل توصیف همه مصائب را تحمل می کنند.هیچ نشانه ای هم از بیداری جنبش فرو خفته سال ۸۸ دیده نمی شود و این واقعیتی است غیر قابل انکار؛ اگرچه به نظر مغایر با تئوری های علمی و اقتصادی رایج در جهان است که غالبا برای تحت فشار قرار دادن حکومت های غیر دمکراتیک به کار گرفته می شود.

بی گمان با ادامه شرایط موجود، کابوس وحشتناک جنگی که خواب وطن پرستان را آشفته ساخته، تعبیر می یابد، چرا که بنا بر سوابق تاریخی تا کنون هیچ تحریمی از ابتدای پیدایش آن در تصمیم گیری ابر قدرت ها و ایضا جامعه جهانی بر علیه حکومت های غیر دمکراتیک، به هدف های از قبل تعیین شده نرسیده و به جنگ منتهی گردیده است. آنچنانکه هیچ نظام‌ دیکتاتوری در جهان هم در اثر اعمال تحریم ها، مبدل به نظام دموکراتیک نشده ( به استثنای آفریقای جنوبی که در مورد نقش تحریم‌ها در تحولات این کشور بحث بسیار است).برعکس، وجود تحریم ها باعث افزایش قدرت دیکتاتوران و علاوه بر آن عملگان نظام تحریم شده؛ کسانی که به دلیل ایجاد منابع کسب ثروت، مانع ازرفع تحریم ها بودند؛ یعنی درست همان اتفاقی که هم اکنون در نظام جمهوری اسلامی شاهد هستیم، خاصه از این پس که با خبر اعلام تهاتر نفت در قبال کالا های اساسی، امکان مال اندوزی افراد شاغل در مناصب حکومتی تسهیل می گردد ودر کسب ثروت باد آورده، یک شبه ره صد ساله را طی خواهند کرد؛ مانند فرد مورد نظر برادر رئیس مجلس در فیلم ارائه شده از سوی احمدی نژاد در صحن مجلس.

تجربه ی تاریخی “جنگ های بشر دوستانه” در منطقه، خاصه در ده سال گذشته گواه این واقعیت است که در صورت عدم علاج واقعه قبل از وقوع، سرنوشت مشابهی همچون همه مردمان کشور های دارای حکومت هایی نظیر نظام کنونی ایران خواهیم داشت. و به گواه صبوری همه ملت هایی که جنگ های بشر دوستانه از سوی قدرتمندان جهان بر آنها تحمیل گردید، در صورت ادامه وضعیت حاضر و ایضا تحمل آن از سوی مردم، تحمیل چنین پروژه خانمان برانداز در این آب و خاک حتمی خواهد بود.

یکی از نمونه های مشابه با وضعیت امروز ایران، کشور همسایه عراق بود که ابتدا به دلیل حمله به کشور کویت و سپس به اتهام ثابت نشده دسترسی به بمب های هسته ای، شورای امنیت سازمان ملل در سال ۱۹۹۰ باصدور قطعنامه ۶۶۱ این کشور را مشمول تحریم‌ها دانست. در ‌‌نهایت هم با تحریم صادرات نفت این کشور، دولت صدام حسین در سال ۱۹۹۵مجبور به فروش نفت در مقابل غذا شد که تا اشغال نظامی عراق در سال ۲۰۰۳ ادامه داشت.
زمانی که مردم عراق در شرایط مشابهی چون امروز مردم ایران قرار داشتند و دچار تحریم ها و محدودیت ها از سوی جامعه جهانی بودند، فرمانده واحد هوایی امریکا ومسوول بمباران عراق در مصاحبه ای گفت: “آنها( عراق ) می دانند که ما سرنوشت کشورشان را در دست داریم … ما روش زندگی و نحوه ی برخورد آن ها را تعیین می کنیم و این نکته ی اساسی در رابطه با آمریکای امروز است”.

و سرانجام پس از ۱۳ سال اعمال تحریم ها بر علیه عراق، آمریکا و کشورهای هم پیمانش با حمله به این کشور، دولت صدام حسین را ساقط کردند اما ملت عراق اگر چه از شر حکومتی دیکتاتور نجات یافت، اما همچنان درگیر و گرفتارست.

جان پیلجر، نویسنده، مستندساز و روزنامه نگار استرالیایی-انگلیسی یکی از کسانی است که با تالیف و ساختن فیلم مستندی از تبعات ناشی از تحریم های اقتصادی و اثرات برنامه “نفت در برابر غذا” بر زندگی و سلامت مردم عراق، پرده ازحقیقتی بر داشت که اعضای شورای امنیت سازمان ملل وادار به بازنگری سیاست تحریم ها شدند.و آنچنانکه در بخشی از مستند این پژوهشگر آمده است دنیس هالیدی، معاون دبیرکل سازمان ملل پس از سی و چهارسال همکاری با سازمان ملل از سمت خود استعفا می دهد؛ استعفایی که در سازمان ملل با سکوت کامل مواجه شد. چندی بعد فون اسپونک، جانشین هالیدی نیز از سمت خود استعفا کرد. وی در کنفرانس مطبوعاتی از سردمداران سازمان ملل پرسید: “آیا مردم عراق به خاطر کاری که انجام نداده اند، باید مجازات شوند؟!” او نیز مانند هالیدی سی سال در خدمت سازمان ملل بود. چند روز بعد، یوتا بوگارت، رئیس برنامه ی جهانی غذا در عراق نیز از سمت خود استعفا کرد. او هم اعلام کرد که دیگر نمی تواند آنچه را که برملت عراق می گذرد، تحمل کند.

حال با توجه به آنچه گفته آمد آگاهی و اطلاع رسانی از پیامد تحریم ها، یکی از وظایف خطیر کسانی است که در بین احاد ملت دارای نفوذ کلام و قلم هستند و پیش از هر گونه نسخه پیچی برای آینده پس ازتغییر حاکمیت، باید به آن پرداخت و از عواقب فاجعه بار روند تحریم ها و تحمل شرایط آن گفت، و مصداق های قابل استنادی چون شرایط مردم کشور همسایه عراق در زمان قبل از حمله بیگانگان، که همچون امروز ما تن به “تهاتر نفت در قبال غذا” داده بودند؛ که اگر نبود آن همه صبوری ملت عراق، حکما امروز محکوم به چنین سرنوشتی نمی شدند و هنوزهم، آزادی رویای محال آرزو هایشان نبود.