لعل و خزف

میر حمید سالک
میر حمید سالک

‏”(ساوانارولا) مانند جواکینو اعلام کرد که حکومت ضد مسیح( دجال) ظهور کرده است. شیطان دنیا را ‏در چنگ خود گرفته است. مسیح به زودی ظهور می کند و حکومت خاکی خود را می آغازد. و انتقام ‏الهی گریبان ستم گران و زناکاران و ملحدانی را که ظاهرأ بر ایتالیا چیره گشته اند می گیرد” (تاریخ ‏تمدن ویل دورانت جلد پنجم قصل پنجم ص166)‏

بعد از صدور قطع نامه سوم شورای امنیت، جهت اعمال فشار بیشتر بر علیه برنامه هسته ای ایران، ‏بلافاصله مسئله مذاکره با ایران و پیشنهاد مشوق های جدید جهت ترغیب ایران به انصراف از غنی ‏سازی اورانیوم، در دستور کار اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت قرار گرفت. گروه 1+5 به سولانا ‏ماًموریت داد به ملاقات سعید جلیلی برود. نماینده روسیه در سازمان ملل از ایران خواست گذشته را به ‏گذشته سپرده، با رویکردی مناسب به ندای واحد جهانی، توجه به بسته تشویقی جدید و نظرهای جدید در ‏مورد مذاکره با آمریکا، به میز مذاکره باز گردد. رییس جمهوری دولت اندونزی، تنها راًی ممتنع و غیر ‏مثبت قطع نامه 1803، قرار است در سفر آتی خود به تهران در روز دوشنبه در مذاکره با مسئولین ‏ایرانی، آنها را برای آغاز مذاکرات قانع کند. آخرین این اظهار نظرها به کاندولیزا رایس مربوط می ‏شود. ‏BBC ‎‏ اعلام کردکه کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا در جریان یک اجلاس پیمان آتلانتیک ‏شمالی (ناتو) گفته است: کشورهای قدرتمند جهان همچنان به ارائه مشوقهایشان برای راضی کردن ایران ‏به تعلیق غنی سازی اورانیوم، ادامه می دهند. خانم رایس گفت کشورهای موسوم به گروه (5+1) ‏همچنان بر استراتژی دوگانه شان شامل موارد تصریح شده در قطعنامه های شورای امنیت و پیشنهاد ‏مذاکره، پافشاری می کنند.‏

در مقابل دولت ایران از زبان رئیس خود اعلام کرد به جای تعلیق غنی سازی، موضوع مورد درخواست ‏شورای امنیت، مذاکرات خود را با نهادهایی به غیر از آژانس، قطع خواهد کرد. دکتر احمدی نژاد با ‏تاکید بر اینکه ملت ایران حاضر نیست راجع به حقوق مسلم خود با‎ ‎هیچ قدرتی مذاکره کند تصریح کرد ‏‏”ایران اسلامی، آژانس بین المللی اتمی را، تنها مرجع‎ ‎گفت و گو و مذاکره درباره موضوع هسته ای می ‏داند و با هیچ کشور و شخصی درباره حق‎ ‎خود مذاکره نمی کنیم”‏‎.‎‏ ( 15/12/86 مصاحبه با خبرنگاران ‏پس از جلسه هیئت دولت)‏

از زمان روی کار آمدن دولت نهم تا قبل از گزارش آخر آژانس و صدور قطع نامه سوم آقای احمدی نژاد ‏به مناسبت های مختلف، بر لزوم مذاکره تاکید کرده بودند. او در نشست مشترک دولت با مجلس در تاریخ ‏‏20/7/84 پس از تقبیح رفتار قدرت های بزرگ می گوید:‏‎ ‎دولت با توجه به منافع و آرمانهای ملی با ‏تدبیر و حوصله از گفتگو و مذاکره در خصوص‎ ‎پرونده ایران استقبال می‌کند.” رئیس جمهور حتی تا سه ‏ماه قبل ازصدور قطع نامه علی رغم آن که موضوع هسته ای را خاتمه یافته تلقی می کند، چنین می ‏گوید”‏‎. ‎ما عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی هستیم و طبق قوانین و نظارت آن، فعالیت‎ ‎می‌کنیم، با همه ‏دنیا هم به جز رژیم پلید صهیونیستی گفتگو می‌کنیم و از گفتگوی‎ ‎برابر و یکسان، هیچ ابایی نداریم‎. ‎‏” ‏‏(سخنرانی در جمع مردم اردبیل 30/8/86 ) صدور قطع نامه سوم به تنهایی بهانه مناسبی برای قطع ‏مذاکرات نیست. آقای احمدی نژاد در مصاحبه با روزنامه ال پائیس در تاریخ 14/12/86 در پاسخ این ‏سؤال که با قطع نامه سوم چه می کنید می گوید:” همان کاری که با دو قطعنامه قبلی کردیم با‏‎ ‎قطعنامه ‏جدید هم می کنیم‎.‎‏”‏

بنا براین، قاعدتأ سیاست دولت نباید تغییر می کرد. یعنی مذاکرات می توانست ادامه بیابد و حداقل دولت ‏به این هشدار نماینده روسیه که از ایران خواسته بود شرایط جدید را درک کند، واکنشی مناسب نشان می ‏داد. به نظر می آید این واکنش نفر اول قوه مجریه، عکس العملی ناگهانی نبوده و به عنوان تلاشی ‏دیپلماتیک جهت تهدید جامعه جهانی قلمداد نمی شود. آن چه که باعث این تصمیم گیری شده ناشی از یک ‏تحلیل نادرست است که بر دو زیر بنای توهم آمیز و دور از واقعیت شکل می گیرد. یکی از این شالوده ‏های غیر واقعی حساب بیش از حد بر روی قدرت و توانایی کشور بوده، دیگری خرد، ناچیز و گرفتار ‏شمردن صف مقابل است. این دو اساس سست، لاجرم هر کسی را می تواند به این رویکرد غلط برساند ‏که “ ملت ایران به تنهایی بر همه قدرت‌ها غلبه کرد و امروز قدرتی در‏‎ ‎عالم پیدا نمی شود تا ایران را ‏تهدید کند‎.‎‏” ( احمدی نژاد، همایش عاشورا پژوهی 5/12/86) این نظر و سایر نقطه نظریات ایشان، در ‏مورد جهان پیرامون، نقش و اهمیت قذرت های بزرگ، قدر و منزلت سازمان های بین المللی، اهمیت و ‏توان ایران و مواضع کشورها قدرتمند، که او را به نتیجه گیری هایی نظیر قطع مذاکرات می رساند، از ‏مسیر بررسی سخنرانی ها و مصاحبه های آقای رئیس جمهور قابل استحصال است.‏

برای تبیین نظرگاه های رئیس جمهور، نگاه ایشان به جهان می تواند تقطه شروع مناسبی باشد. از دید ‏آقای احمدی نژاد دنیایی که ما در آن به سر میبریم، مکانی مملو از ناراستی ها و ناپاکی ها است. در ‏دیدار با مردم زاهدان در 23/9/86 چنین می گوید “جهان‎ ‎مملو از ظلم و بی عدالتی فقر و فاصله ‏برخوردار با ضعیف است و آرامش و صلح و عدالت‎ ‎در جهان حاکم نیست.” وی در ادامه همین ‏سخنرانی اعلام می کند “به بن بست رسیدن مکاتب مادی الحادی و لیبرالی، گسترش ظلم و بی‌عدالتی و ‏فقر، تنش‎ ‎فزاینده در روابط منطقه‌ای و بین‌المللی، مسابقه بی‌پایان تسلیحاتی، انزوای‎ ‎بی‌سابقه اخلاق از ‏مناسبات سیاسی، خلاء آرامش و صلح پایدار در فضای عمومی جوامع‏‎ ‎بشری و یاس از دستیابی به ‏جهانی سرشار از عدالت، آرام و صلح با ادامه روند کنونی، جهان امروز را منتظر و تشنه دریافت یک ‏الگوی کامل برای برپایی دنیایی سعادتمند کرده‎ ‎است که در آن، کرامت انسانی بر پایه عدالت، صلح و ‏معنویت حفظ شود.” این نقطه نظر احمدی نژاد تاکنون ثابت بوده است. او بسان مصلحی اجتماعی در ‏تمام این مدت نگاره ای تیره و تار از دنیا می دهد که نیاز به اصلاح در همه امور دارد. در 21/11/86 ‏در گفتگو با خبرنگاران چنین تصویری از دنیا رسم می کند “همه واقف هستند نظام‎ ‎فعلی بین‌المللی، ‏بخصوص حاکم بر سازمان ملل و شورای امنیت، میراث جنگ جهانی دوم و‎ ‎نسخه‌ای است که فاتحان ‏برای تسلط بر منابع فرهنگ و اقتصاد دنیا ترسیم کرده‌اند و از‎ ‎آنجا که بر پایه بی‌عدالتی و تبعیض است ‏هرگز نمی‌تواند درباره حقوق ملت‌ها، بر پایه‎ ‎عدالت و درست تصمیم بگیرند.” در ادامه، تابلوی خود را ‏از جهان، در زمان پیروزی انقلاب، این چنین کامل می کند: “ در عصری که یأس و سیاهی بر همه جای ‏عالم غلبه پیدا کرد و مارکسیسم‎ ‎و سرمایه داری که اساس آنها بر نابود کردن هویت و شخصیت انسان و ‏کرامت انسانی است، همچون دو تیغه یک قیچی از دو طرف بنیان های اندیشه و ارزش های انسانی و ‏زندگی‎ ‎سعادتمند انسان را قطعه قطعه می کردند و هیچ کس امیدی به نجات از این مهلکه نداشت، امام آمد ‏و فریاد رهایی انسان معاصر را سرداد”. به کلام دیگر از نظر آقای احمدی نژاد اگر انقلاب اسلامی اتفاق ‏نمی افتاد بشریت هم چنان در مسیر قهقرایی خود به پیش می رفت.‏

از منظر آقای احمدی نژاد هنگامی که جهان را فساد و تبعیض پر کرده باشد، طبیعی است که سازمان ها ‏و نهادهایی که جهان را رهبری می کنند، در این امر شریک باشند. فارغ از تعارفاتی که گاهأ از سوی ‏رئیس جمهور با آژانس هسته ای دیده می شود، (مصاحبه با شبکه یک سیما تاریخ 21/6/86 و در دیدار ‏با البرادعی در22/10/86)، مجموعأ او نظر مثبتی به مجامع جهانی به ویژه سازمان ملل و شورای ‏امنیت ندارد. وی از ابتدای در دست گرفتن دولت، شورای امنیت را فاقد مشروعیت جهانی قلمداد کرده ‏است (مصاحبه با ‏CNN‏ 25/6/84) و در مصاحبه با خبرنگاران در28/10/84 شورای امنیت را ابزار ‏دست قدرت های بزرگ ارزیابی می کند. تصور او از شورای امنیت نهادی برای تضمین حقوق ملت ها ‏ست” (مصاحبه با تایم 25/6/84) چون بعد از گذشت دو سال از حکومت دولت نهم چنین اتفاقی نمی ‏افتد، طبیعی است، رئیس آن در مصاحبه با خبرنگاران جمهوری آذربایجان مورخ 21/5/86 ادبیات ‏گذشته را تکرار کند “ایران در چارچوب قانون حقوق خود را دنبال کرد و به همین دلیل آنها هیچ‎ ‎بهانه‌ی ‏حقوقی نداشتند بلکه تنها بهانه‌گیری‌های سیاسی مطرح می‌کردند و متاسفانه با‎ ‎استفاده از سلطه خود در ‏مجامع بین‌المللی تلاش کردند تا ایران را از حق خود محروم‏‎ ‎کنند و برای رسیدن به هدف غیرقانونی خود ‏از همه ابزارها از جمله تهدید نظامی، تحریم‎ ‎اقتصادی و حتی تبلیغات روانی استفاده کردند”. وی در ‏مصاحبه با روزنامه لوموند مورخ 16/11/86 آمریکاییان را متهم می کند که با دخالت در شورای امنیت ‏باعث از بین رفتن حیثیت آن شده است. از دیدگاه رئیس جمهور شورای امنیت همیشه نهادی فاقد وجاهت ‏بوده است. نهادهایی چون سازمان ملل تا زمانی که در انقیاد قدرت های بزرگ باشد عملأ کمکی به بهبود ‏اوضاع نخواهد کرد و تعامل با تشکیلاتی از این دست برای کسانی که در فکر تغییر جهان هستند، ‏مطلوب نخواهد بود.‏

اگر چه به نظر رئیس جمهور جهان از فساد و تباهی انباشته شده و سازمان های بین المللی اسیر دست ‏مفسدین است، وی معتقد است سرنوشت دنیا از صد سال پیش به این طرف دستخوش تغییراتی گردیده ‏است. در مصاحبه با ‏CNN‏ مورخ 25/6/84 اذعان می کند “هم امریکا و هم سه کشور‎ ‎اروپایی باید هم ‏نگاهشان را به دنیا عوض کنند و هم ادبیاتشان را با ملت ما عوض‎ ‎کنند. این نحوه حرف زدن امریکا و ‏اروپا ادبیات صد سال قبل و دوران استعماری است.” هم چنین در پی سخنرانی در جمع مبلغان و طلاب ‏علوم دینی در مدرسه فیضیه قم به تاریخ 6/7/84 به این نتیجه می رسد که “آنها خواستار تسلیم شدن ملت ‏ایران هستند و تصور می‌کنند دوران‎ ‎یکصد سال قبل است”. احمدی نژاد معتقد است، ثمره تغییراتی که در ‏طی صد سال شکل گرفته، از 15 سال پیش رخ نشان داده است. وی در جمع مردم اردبیل در ‏‏30/8/86 اعلام می کند که “15 سال قبل سران‏‎ ‎آنها اگر اراده‌ای می‌کردند دنیا تغییر می‌کرد اما امروز ‏اراده آنها وتصمیمات آنها‎ ‎حتی در داخل کشور خودشان هم، جاری و حاکم نیست‎ ‎‏ هر چند توجیه مبادی ‏تاریخی آقای احمدی نژاد برای این دگرگونی ها مشخص نیست، اما تغییرات مد نظر ایشان، که او را به ‏آینده امیدوار می کند تا به راه خود جهت برچیدن بساط کفر و ظلم از عرصه جهان ادامه دهد، معین ‏است. وی می گوید” امروز ملت ها سرنوشت دنیا را رقم می زنند و دوران استفاده از زور در مناسبات ‏سیاسی به پایان رسیده”.(فرودگاه مهرآباد در جمع خبرنگاران 27/6/84) وی به قدرتمندان هشدار می ‏دهد “اگر در خواب هستید بیدار شوید، یکصد سال از آن زمان که شما مالک بوده‌اید و به انسان‌ها به دیده ‏برده نگاه می‌کردید، گذشته است و امروز ملت‌ها به شما اجازه نمی‌دهند که مدعی حقوق بشر و نظارت و ‏رفتار علمی و تحقیقاتی ملت‌ها باشید”.(در جمع بسیجیان تهران 5/9/84) او معتقد است” امروز ادبیات ‏سلطه، زور، اتکا به سلاح هسته‌ای، شیمیایی و میکروبی گذشته و در معادلات سیاسی جهان تاثیر‎ ‎ندارد….. ملتها بیدار شده‌اند و امروز اراده ملتهاست که تحولات آینده را رقم خواهد زد‎. ‎‏” ( مصاحبه با ‏خبرنگاران 24/10/84) رئیس قوه مجریه از خبر نگاران می خواهد منادی این نکته باشند “بشریت در ‏حال بازگشت و گرایش‎ ‎به سمت صداقت، پاکی و عدالت است،… به همین دلیل است که می‌بینیم ملت‌ها از‎ ‎بی‌عدالتی‌ها، فریب و نیرنگ، دوری کرده و در مقابل آن موضع‌گیری می‌کنند. آرام آرام‎ ‎همه متوجه ‏شده‌اند که رسیدن به یک جامعه آرمانی و سعادتمند و زندگی آرام‌بخش، نیازمند پاکی و صداقت و دوست ‏داشتن است، لذا گسترده‌تر از همیشه تاریخ، از حاکمان‎ ‎خود، صداقت و راستی و عدالت، مطالبه می‌کنند ‏و این نشانه آغاز یک تحول بزرگ در‎ ‎جامعه بشری است و ما این تحول را به فال نیک ‏می‌گیریم‎.‎‏”( مصاحبه مطبوعاتی 20/9/86) رییس جمهور در جمع مبلغین روحانی با بیان اینکه امروز ‏بشر در پیچ تند سرنوشت خود قرار گرفته است، می گوید “دنیا هم اکنون به سرعت در حال تحول است ‏و ملت و روحانیت ما پرچمدار آن هستند”(15/6/86) رییس جمهور با اشاره به سفر مبلغان به سایر ‏نقاط کشور ادعا می کند‏‎”‎‏ در آینده نزدیک علما‏‎ ‎و روحانیون باید به اقصی نقاط جهان و کشورهای مختلف ‏هجرت کنند و ما باید خودمان را‎ ‎برای این رسالت و ماموریت بزرگ و تبلیغ خوبی ها تجهیز کنیم.” ‏‏(15/6/86) رییس جمهور با‏‎ ‎تاکید بر اینکه اگر سختی ها را تحمل می کنیم برای این است که زمینه را ‏برای آن روز‎ ‎بزرگ فراهم کنیم، اضافه می کند” گمان من این است که آن روز خیلی نزدیک است.‏‎ ‎‏(15/6/86) آن چه که از مجموع این سخنان حاصل می شود امید به تغییرات اساسی در طی مدتی ‏نزدیک است. بالطبع تنها کسانی می توانند در این تغییرات نقش داشته باشند که با تمایل و تفکری ‏روحانی، کمر به نابودی هر آن چه غیر خدایی است بسته باشند.‏

می بینیم که از دیدگاه آقای احمدی نژاد، تا صد سال گذشته تیرگی و تاریکی بر جهان مسلط بوده است. در ‏طی این صد سال گذشته حرکت هایی، به سوی روشنی، آغاز شده که بعد از انقلاب اسلامی، به عنوان ‏یک نقطه عطف تاریخی، شتاب بیشتری پیدا کرده، تا این که توانستیم از پانزده سال پیش شاهد ثمراتش ‏باشیم. اگر کسی به چنین اعتقادی رسیده باشد نمی تواند برای انقلاب اسلامی ایران و خود کشور و ملت ‏ایران اعتباری ویژه قائل نباشد. به همین دلیل، آقای احمدی نژاد اتقلاب ایران را ادامه حرکت انبیا ‏ارزیابی می کند: “انقلاب اسلامی از جنس و‎ ‎دنباله نهضت انبیای الهی است.”(22/11/86) از همین رو ‏او اعلام می کند: “در دوران کنونی مسؤولیت حمایت از راه انبیاء، تبلیغ و ترویج خداپرستی و‎ ‎عدالت‌طلبی به عهده ملت ایران است “(سخنرانی در مراسم اختتامیه کنگره سرداران شهید و چهار شهید ‏منطقه 17 9/12/86) از همین منظر وی معتقد است ملت ایران با استعانت از درس های کربلا توانسته ‏زورگویان عالم را به خاک ذلت بنشاند “امروز‎ ‪ ۲۹‬‎سال است که ملت ایران با تبعیت از فرهنگ حسینی ‏و ایستادگی کمر استکبار را‎ ‎شکسته است و بر بام عزت جهان نشسته است‎”.‎‏(22/11/86) او بشارت می ‏دهد “امروز ملت ایران با پرچمداری ایثارگران پیشاپیش بشریت، نقش هدایت و‎ ‎رهبری جامعه بشری را ‏بر عهده دارد….. در قاموس‎ ‎کربلا و حسینیان شکست مفهومی ندارد و حتی کشته شدن هم پیروزی است‎”‎‏ ‏‏(سخنرانی در جمع مردم بوشهر 10/11/86) بنا بر تعاریف فوق احمدی نژاد رسالتی چنین برای انقلاب ‏ایران قائل می شود: “انقلاب اسلامی و‎ ‎دهه فجر تولد انسان امروز و جشن آغاز دوران جدید در مسیر ‏کمال بشریت است‎.‎‏” (سخنرانی در جمع اعضای ستاد مرکزی بزرگ داشت دهه فجر 9/11/86) برای ‏رسیدن به چنین موقعیتی، طبیعی است که او تصور کند باید عملکردهایش به نوعی در ارتباط با تنها منبع ‏روحانی غیر زمینی و در جهت خدمت به او باشد. “ اگر همه ماموریت خود را در یک کلمه خلاصه کنیم؛ ‏آن یک کلمه، دعوت همه جوامع بشری به امام حق و خلیفه الله، است”( سخنرانی در مجلس خبرگان ‏رهبری 5/12/86)‏‎.‎‏ وی اعتقاد دارد “همه اعتبار نظام جمهوری اسلامی این است که به نیابت از امام ‏عصر(عج) حکومت تشکیل داده است. اگر این اعتبار از جمهوری اسلامی گرفته شود، چطور می‎ ‎توان ‏ادعای عدالت طلبی کرد و توده های میلیونی مردم را برای دفاع از آرمان های‎ ‎اسلام بسیج کرد؟” ‏‏( سخنرانی در مجلس خبرگان رهبری 5/12/86) در ادامه همین خبر می خوانیم “رییس جمهور زمینه ‏سازی برای ظهور امام زمان (عج) را مهمترین‎ ‎ماموریت جمهوری اسلامی در دوران غیبت دانست و ‏گفت “جمهوری اسلامی ماموریتی جز‎ ‎پیگیری این موضوع ندارد.”( سخنرانی در مجلس خبرگان ‏رهبری 5/12/86) با چنین باور هایی بدیهی است ایشان با آسودگی خاطر وبه تبع آن اعتماد به نفسی ‏مثال زدنی خود را پیروز همه میدان ها بداند.” رئیس قوه مجریه با اشاره به اینکه(هر کس) با اخلاص ‏برای خدا در مسیر حقیقت قرار بگیرد، پیروز است اظهار داشت “هر کس با هر قدرتی در مقابل انسان ‏مؤمن برپا خواسته برای‎ ‎احیای ارزش‌ها، قرار بگیرد، محکوم به شکست است” (سخنرانی در جمع مردم ‏بوشهر 10/11/86) وی در جمع راهپیمایان 22 بهمن چنین می گوید: “عزیزان در محضر شما ملت ‏بزرگ‎ ‎ایران و در برابر بشریت می‌خواهم یک تشکر ویژه‌ داشته ‌باشم، تشکرویژه از حقیقت‎ ‎هستی، انسان ‏کامل، وارث انبیاء، نقطه امید بشریت و مولایمان حضرت ولی عصر (عج)‏‎”.‎‏(سخنرانی 22/11/86) ‏دکتر احمدی نژاد در همان جا می افزاید” ملت بزرگ ایران و دنیا عنایت کنند که هسته‌ای شدن‎ ‎ایران یک ‏حادثه معمولی نبود……. من‎ ‎می‌خواهم شهادت بدهم که در سخت ‌ترین شرایط هسته‌ای که فشارهای ‏بیرونی و داخلی که‎ ‎خواست دشمن را ترجمه ‌و منتشر می‌کردند ودر شرایطی که خیلی‌ها بریده بودند و ‏همه‎ ‎راهها را بسته می‌دیدند و به دنبال راه سازش بودند، دست مدیریت آن امام غایب از نظر، راه را باز ‏می ‌کرد و ما در این مسیر هیچ گاه احساس ضعف، بن بست و سستی نکردیم‎.‎‏..: خدا می‌داند که ‌ما دراین ‏مسیر سخت، همواره یاری و هدایت‎ ‎آن امام عزیز را با همه وجود حس می‌کردیم و به همین خاطر هر ‏لحظه برای فرج آن امام‎ ‎بزرگ دعا می‌کنیم‎ ‎‏”‏‎.‎‏(سخنرانی 22/11/86) چنین احساسی مسلمأ این نتیجه را ‏به همراه دارد که اکنون ایران قویترین و یا حداقل یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان شده است. رییس ‏جمهوردرمصاحبه با روزنامه لوموند به تاریخ 16/11/86 رشد اقتصادی ایران را جزو رشدهای بزرگ ‏در جهان ارزیابی کرده اعلام می کند” ایران قدرت جهانی است که حاصل‎ ‎فرهنگ و نفوذ آن است”. ‏رییس شورای عالی امنیت ملی کشوردر مصاحبه با تلویزیون فونیکس در تاریخ 5/12/86 با تاکید بر ‏این که جمهوری اسلامی ایران قدرتی در‏‎ ‎سطح جهان است، اظهارمی دارد “امروز ایران نه از نظر ‏نظامی بلکه به لحاظ سیاسی و فرهنگی‎ ‎قدرتی جهانی است”. او در این مصاحبه از ملت ایران به عنوان ‏ملتی تمدن ساز و کهن یاد می کند که از حوادث عبور‏‎ ‎کرده و هر روز قدرتمندتر می شود. هم چنین در ‏مصاحبه با شبکه یک سیما مورخ 4/12/86 می گوید “در ملی شدن صنعت نفت کشورمان در رده ‏قدرت‌های بزرگ قرار‎ ‎نگرفت اما مساله هسته‌ای باعث شد جایگاه ایران صد پله در عرصه سیاسی ‏ارتقاء یافته و‎ ‎در شمار 6-5 کشور قدرتمند جهان قرار گیرد‏‎”‎‏ حال انتظار طبیعی از کشوری که قدرتی ‏چنین دارد و از دیدگاهی الهی برخوردار است چه می تواند باشد؟ اولین مطلب این است که هر اتفاقی ‏برای این ملت به مثابه پیروزی قلمداد شود. از گزارش آخر البرادعی که منجر به صدور قطع نامه سوم ‏شد تا خود قطع نامه سوم. دکتراحمدی نژاد در دیدار با خبرنگاران پس از صدور قطع نامه سوم با تاکید ‏بر این که قطع نامه ای که دشمنان و سلطه گران منتشر‎ ‎کردند، هدیه ای برای ملل جهان بود گفت “هدیه ‏اول قطع نامه این بود که به صراحت نشان‎ ‎داد که موضوع هسته ای ایران اصلاً ربطی به مساله هسته ‏ای ایران ندارد”‏‎..‎‏( مصاحبه با خبرنگاران بعد از جلسه هیئت دولت 15/12/86)‏‎ ‎وی اضافه می کند ‏‏”هدیه دوم، این که اگر بنا بود با اطلاع رسانی و تبلیغات به دنیا اعلام کنیم که‎ ‎شورای امنیت ملل ابزار ‏دست قدرت های بزرگ است، قطعاً تبیین آن کار بسیار سخت و‎ ‎غیرممکنی بود، ولی قطع نامه اخیر که ‏بدون توجه به گزارش حقوقی آژانس بین المللی‎ ‎انرژی اتمی منتشر گردید به صراحت این موضوع را به ‏جهانیان ثابت کرد‎ “‎‏( مصاحبه با خبرنگاران بعد از جلسه هیئت دولت 15/12/86) هنوز یادمان نرفته ‏است بعد از انتشار گزارش ‏NIE‏ چگونه رئیس جمهور در میان مردم ایلام مراتب مسرت خود را ابراز ‏کرد. مطلب دوم این است که چنین ملتی باید پرچم دار حرکت جهان به سوی تعالی و بهروزی باشد ” ‏ایران اسلامی تجلی کاروان هدایت بشریت‎ ‎است…. علت این مقابله و مخالفت جز این نیست که نام‎ ‎ایران ‏تداعی کننده راه و دعوت انبیاء الهی و خدا پرستی و عدالت در جهان است و نام‎ ‎ایران یعنی آن مشت ‏محکمی که بر دندان‌های قدرت‌های زورگو کوبیده می‌شود و آنها را‎ ‎در جای خود می‌نشاند (سخنرانی در ‏مراسم اختتامیه کنگره سرداران و چهار هزار شهید منطقه 17 9/12/86) “ملت ایران ابرقدرت‌ها را ‏پشت سر گذاشته و‎ ‎از آنها عبور کرده است و بسیاری از ملت‌ها نیز به تبعیت از ملت ایران قدرت‌های ‏بزرگ‎ ‎را پشت سر خواهند گذاشت‎.‎‏… امروز مطالبات ملت های‎ ‎عالم تغییر کرده و آرمانها و مطالبات ‏آنها همان آرمانهای ملت ایران است” ( همایش عاشورا پژوهی5/12/86) یک نظر اجمالی به سخنان ‏رئیس جمهور در عرض مدت زمامداری ایشان نشان می دهد، بر خلاف مسیر تهدیدهای بین المللی، ‏اعتماد به نفس نفر اول اجرایی کشور روز به روز بیشتر شده است. او از بیان این مطلب که ایران با ‏تکیه بر امداد های غیبی قادر به مقابله با تمام قدرت ها است باکی ندارد. این امر در این اواخر رنگ و ‏بوی بیشتری گرفته است. او واهمه و نگرانی از هیچ گونه تهدیدی را به خود راه نمی دهد. دکتراحمدی ‏نژاد در پاسخ به سئوال خبرنگار الیوم کویت مبنی براینکه در کشورهای‎ ‎عربی حوزه خلیج فارس ‏ایرانیان مقیم بسیاری مشغول فعالیت هستند، اگر جنگی بروز دهد‏‎ ‎آینده آنان را چگونه ارزیابی می کنید، ‏می گوید “نگران نباشید جنگی اتفاق نمی افتد‏‎. ‎بیشتر این حرفها جنگ تبلیغاتی و روانی است تا نظامی” ‏‏( نشست مطبو عاتی در بحرین 26/8/86 ) به همین دلیل او در پاسخ به خبرنگار شبکه العربیه ادعا می ‏کند “ امروز دولت امریکا قادر‎ ‎نیست عملیات نظامی علیه ما را سازمان بدهد. علت های گوناگون دارد و ‏زمینه اقتصادی، سیاسی و نظامی آن مهیا نیست و صد البته آنها می‌دانند که پاسخ ملت ایران پاسخ‎ ‎پشیمان ‏کننده‌ای خواهد بود. بنابراین در عمل، بدنبال هیچ گونه درگیری با ایران‎ ‎نیستند. بیشتر دنبال تبلیغات و ‏فشار به اعضای شورای امنیت هستند و می‌خواهند آنها‎ ‎را فریب بدهند که برای فرار از جنگ، آنها به ‏قطع نامه های جدید علیه کشور ما تن‎ ‎بدهند. خوشبختانه اعضای شورای امنیت هم متوجه فریبکاری ‏دولت امریکا شده اند” در ادامه همین مصاحبه تحلیل خود را از شرایط موجود نشان می دهد: “شرایط به ‏نفع ملت ایران و به نفع ملت های منطقه و به نفع منطق در حال پیشرفت است و‎ ‎هر چه زمان می‌گذرد، ‏حتی زمینه تهدیدهای روانی هم از بین خواهد رفت. اگر سه، چهار‎ ‎سال قبل، زمینه‌ای بود که تهدیدها ‏برای عده‌ای قابل باور باشد، امروز این زمینه‎ ‎بسیار ضعیف تر است و در آینده نزدیک بطور کامل از بین ‏خواهد رفت” ( مصاحبه با شبکه العربیه 26/8/86) همه اینها درست در زمانی است که کارشناسان ‏بسیاری، چه داخلی و چه خارجی، بر خطیر بودن اوضاع گواهی می دهند و احتمال جنگ و درگیری ‏نظامی را غیر ممکن نمی دانند.‏

برای تکمیل پازلی که در چند سطر گذشته در حال تکمیل شدن است، قطعه مربوط به موقعیت و نقش ‏قدرت های بزرگ خالی است. به نظر احمدی نژاد دوران ابرقدرت ها به سر آمده است. وی در همان چند ‏روز اول در دست گرفتن سکان دولت ادعا می کند “سران این چند کشور منفورترین بین ملتهای مختلف ‏حتی ملت خودشان هستند “( مصاحبه با خبرنگاران 24/10/84) او کشورهای قدرتمند جهان را به چالش ‏می خواند “اگر این کشورهای زورگو به نصیحت های دوستانه توجه نکنند حیثیت خود را در جهان ‏خدشه دار می کنند و شرایط را برای خود سخت تر خواهند کرد” ( مصاحبه با خبرنگاران جمهوری ‏آذربایجان 21/5/86) دکتر احمدی نژاد در جمع مردم اردبیل می گوید “دشمنان ملت ایران، امروز فاقد ‏هر منطقی هستند، نه‎ ‎منطق آزادی دارند، نه منطق عدالت، امروز همگان می‌بینند که منطق و تدابیر آنها ‏در‎ ‎مقابل ملت ایران، خنثی و زمین‌گیر شده است‎”‎‏ (30/8/86)‏‎ ‎وی همان جا با طرح این پرسش که ‏دشمنان ملت‎ ‎ایران به کجا امید دارند؟ می گوید “آیا امید آنها به لشکریانشان است که تا خرخره در‎ ‎باتلاق‌ها فرو رفته‌اند؟ امیدشان به ثروتی است که در مقابل ما شکست خورده‌اند؟” (30/8/86) “همان ‏طور که می‌بینید، امریکاییها در فلسطین، عراق و افغانستان در باتلاق فرورفته‎ ‎اند و قادر به مدیریت ‏بحران ها در منطقه نیستند.” (مصاحبه با شبکه العربیه 26/8/86) رئیس‌جمهور با اشاره به سفر ‏رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه اعلام می کند: “خشم‎ ‎ملت‌های منطقه مثل آتشفشان در آستانه فوران ‏است و به تبعیت از ملت حسینی ایران، در‎ ‎مقابل عاملان وحامیان کشتار مردم مظلوم فلسطین خواهند ‏ایستاد….. ملت حسینی ایران تا همه ابرقدرت‌ها‎ ‎را از کاخ‌های ‌شان به زیر نکشد، آرام نخواهد نشست‎.‎‏ ‏‏( سخنرانی در مسجد ارک تهران 27/10/86) سیر تدریجی سخنان رئیس جمهور در طی این دوسال و ‏نیم نشان می دهد که به اعتقاد او آمریکا و متحدینش روز به روز در موضعی ضعیف تر قرار می گیرند. ‏این نتیجه گیری می تواند نتیجه سیر طبیعی تفکرات آقای احمدی نژاد باشد.‏

اکنون درک اعلام موضع آقای رییس جمهور در مورد قطع مذاکره، که اول بار بعد از گزارش آخر ‏البرادعی شاهد آن بودیم، آسان تر می شود. اگر چه این اعلام موضع می تواند توسط سایر دست ‏اندرکاران سیاست خارجی تکذیب شود، کمااین که متکی روز یکشنبه 19/12/86 منکر سخن رئیس خود ‏شد، و یا حتی هیئت های دیپلماتیک خود را در مقابل مذاکره کنندگان اروپایی ببینیم، هم چنان که سخن از ‏سفر وزیر امورخارجه بریتانیا به ایران در میان است، به هیچ وجه نباید از اهمیت سخنانی چنین از سوی ‏آقای احمدی نژاد غافل شد. این همان نقطه حیاتی است که چند وقت پیش آقای باستانی در پاسخ به گفته ‏های آقای روحانی نسبت به آن هشدار داده بود.‏

تعابیری که در قبل از آن سخن به میان آمد می تواند دستگاه اجرایی را چنان از واقعیت های واقعأ موجود ‏در جهان دور کند که جبران زیان های آن برای هیچ کس ممکن نباشد. در جهان امروز واقع بینی آن ‏گوهر گران قیمتی است که در نزد برخی سیاست مداران انواع بدلش به وفور یافت می شود.‏

جای آن است که خون موج زند در دل لعل‎ ‎زین تغابن که خزف می شکند بازارش‏


‎.‎