سارا بنآشور در مقاله ای تحت عنوان “تلاشهای به تاراج رفته اصلاحات در بحرین” (۹ فوریه) میگوید جنبش اعتراضی مردم در بحرین پیامد دخالت ایران و تنشهای فرقهای است. با این حال اگر ادبیات خود دولت بحرین را مورد توجه قرار دهیم، روشن است که این گونه اظهارات برای نادیده گرفتن نگرانیها و خواستههای دموکراتیک مردم توسط دولت این کشور بکار می رود. در واقع “کمیسیون مستقل تحقیق بحرین”، که توسط پادشاه منصوب شده ، هیچ گواهی مبنی بر دخالت ایران پیدا نکرده و حتی استفاده دولت از ادبیات فرقهگرایانه برای شعلهور ساختن فرقهگرایی را ثبت کرده است.
برای دولتها راحت است که خواستههای دموکراتیک مردم را با زدن برچسب تروریسم یا نتیجه دخالت خارجی خواندن آن، نادیده بگیرند. نمیتوان چنین ادعاهایی را برای پنهان کردن خواستههای حقوق بشر و اصلاحات ضروری سیاسی پذیرفت.
حسین عبدالله، نویسنده و مدیر اجرایی موسسه “آمریکایی ها برای دموکراسی و حقوق بشر در بحرین” است، می گوید خانم آشور اشتباه میکند که حزب وفاق شیعه را، که به تکرار با رژیم بحرین همکاری کرده، برای مقصر دانستن ایران، به مشکلآفرینی به عنوان افراطی دستهبندی کرده است. کمیسیون مستقل نیز گفته که تهران هیچ نقشی در ناآرامی ها نداشته است.
محمد عسکری چندو، تحلیلگر سیاسی در نیویورک می گوید مقاله خانم بن آشور سخنان پادشاه را تکرار کرده و تاریخ را وارونه جلوه داده است. ناآرامی های بحرین پس از انقلاب ایران در ۱۹۷۹ شروع نشد بلکه چهار سال قبل در سال ۱۹۷۵ وقتی که پدر ملک حمد بن عیسی آلخلیفه قانون اساسی را ملغی و پارلمان را منحل کرد شروع شد. مردم به خواسته خود برای پادشاهی مشروطه ادامه دادند و ملک حمد با مرگ پدرش در سال ۱۹۹۹ قول اصلاحات داد.
اما او به جای احیای قانون اساسی و تشکیل پارلمان انتخابی، در سال ۲۰۰۲ قانونگذاران را خود انتخاب کرد و کسانی را که منصوب پادشاه بودند بر راس امور با اختیار قانونگذاری قرار داد. بنابراین معلوم شد که اصلاحات پادشاه ظاهری است و در سال ۲۰۱۱ مردم به خیابانها ریختند و خواستار اصلاحات دموکراتیک شدند.
پادشاه این کشور هنوز نمیخواهد قدرت را حتی کمی رها کند و به سرکوب مردم که ادعا میکند با حمایت ایران انجام میشود، خاتمه دهد. تنها چیزی که پادشاهی با آن میجنگد مردم و خواست آنها برای دموکراسی و حقوق بشر است.
پادشاهی سعی میکند با گفتن این حرف که شیعیان بحرین ستون پنجم ایران هستند فرقهگرایی را دامن بزند. حرص پادشاهی برای قدرت ودوپاره کردن جامعه بحرین است که به ناآرامی انجامیده. در واقع همیشه عدم تمایل پادشاهی برای شریک شدن قدرت بصورت دموکراتیک و تحمل مخالفان بوده که باعث رنج و نارضایتی مردم شده است.
مطر ابراهیم مطر، نماینده سابق الوفاق در پارلمان بحرین می گوید: این مقاله تلاش دارد مخالفان بحرین را به عنوان کسانی که توسط بازیگران خارجی، خصوصا ایران تحریک میشوند، لکهدار کند. من کاملا با این مخالفم و این تنها تنش را در بحرین زیاد میکند و هیچ کمکی به ثبات و آشتی نمی کند. برای این منظور باید از اتهامات بیپایه دوری و به سمت گفتوگوهای سیاسی که خواستههای قانونی مردم را مورد بررسی قرار میدهد حرکت کنیم.
مردم بحرین خواستار اصلاحات دموکراتیکی هستند و این امر تمام مذاهب را شامل شود. متاسفانه بعضی از مردم نیاز به اصلاحات را رد و در عوض از سیستم استبدادی، که اکثریت شهروندان را به حساب نمی آورد، حمایت میکنند.
علی الاسود در لندن، عضو سابق الوفاق در پارلمان بحرین، می گوید خانم آشور، پدر من، شیخ عبدالامیر الجمری را به عنوان شیعه جهادی معرفی میکند. این شدیدا غلط و لکه دیگری بر سیمای بیداری عربی در بحرین است. شیخ هیچ رابطهای با ایدهآلهای جهادی نداشت و در تمام زندگی خود مخالف خشونت بود.
منبع: نیویورک تایمز - 4 مارس 2014