چون اساسا ما با هر نوع جنس چینی مخالفیم و جنس چینی هم بدون زمینه چینی، خودش گفته که خیلی با ما مخالف است و فقط توسط مخالفان ما یا همان برادران قاچاقچی سپاه وارد ایران می شود و یکی مثل ما اگر خودش را هم بکشد، عمرا بتواند یک جنس چینی به ایران وارد کند، بنابراین ما از مقدمه چینی، که به هر حال یک ارتباطی با چین دارد، اصلا خوشمان نمی آید و به شما هم توصیه می کنیم، همین طوری بدون دسیسه چینی و سایر چینی های دیگر، بروید سراغ سئوالات زیر و سعی کنید در حد امکان در موردشان فکر کنید.
سئوال اول: با توجه به اینکه احمد علمالهدی٬ امام جمعه مشهد گفته است: “اینکه دختر بیاید مقابل چشم مرد نامحرم، موتور سوار شود و با آن لباس و اندام تک چرخ بزند، معصیت خداست.” از این به بعد دختران باید چه کار کنند؟
گزینه یک: باید اول با تمام مردانی که می خواهند بیایند جلوی چشمشان تک چرخ بزنند، محرم بشوند.
گزینه دو: نباید با آن لباس و اندام بیایند تک چرخ بزنند، بلکه باید بدون لباس و با اندام دیگری بیایند تک چرخ بزنند.
گزینه سه: بهتر است تک چرخ نزنند، همین طور روی دوتا چرخ بروند مشکل شرعی حل می شود.
گزینه چهار: لطفا از آقای علم الهدی درخواست کنید آدرس محلی را که دختران در آنجا تک چرخ می زنند به ما هم بدهد.
سئوال دوم: با توجه به اینکه آقای مهمانپرست گفته: “عدم بازگشت یکی از کارمندان سفارت ایران در اسلو به کشور، به دلیل مشکلات شخصی است.” نظر شما به کدام گزینه نزدیک تر است؟
گزینه یک: راست گفته، حتی مرگ طبیعی در اثر برخورد سر با جسم سخت هم از مشکلات شخصی محسوب می شود، چه برسد به عدم بازگشت، حتی جنگ جهانی دوم هم مشکل شخصی هیتلر بود.
گزینه دو: دروغ گفته، به گزارش روزنامه کیهان، کارمند سفارت ایران در اسلو را صهیونیست ها به گروگان گرفته اند… وگرنه خودش خیلی دلش می خواسته به ایران برگردد.
گزینه سه: راست گفته، اتفاقا خودش هم در فرم درخواست پناهنگی که به دولت نروژ داده، همین را نوشته.
گزینه چهار: دروغ گفته، کارمند سفارت ایران در اسلو الان وارد ایران شده و خیلی هم حالش خوب است. دارند مانوور جنگ روانی برگزار می کنند.
سئوال سوم: با توجه به اینکه تلویزیون جمهوری اسلامی با قطع پخش زنده گفت وگوی محمود احمدینژاد با گروهی از خبرنگاران، پرسشهای خبرنگار خبرگزاری مهر از رئیس دولت دهم را سانسور کرد. به نظر شما آزادی بیان در ایران دقیقا به چه میزان است؟
گزینه یک: آزادی چی چی؟
گزینه دو: میزانش رو نمی دونم والا، ولی خودش نیست… بگم کی باهاش کار داشت؟
گزینه سه: میزان آزادی بیان در ایران نزدیک به مطلق است.
گزینه چهار: قطع نکردند… خودش به صورت خودجوش قطع شد.
سئوال چهارم: با توجه به اینکه احمد کریمی اصفهانی٬ دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار گفته: “محمود احمدینژاد به هیچ عنوان کاندیدای اصولگرایان نبود و به آنها تحمیل شده است.” شما چه می گویید؟
گزینه یک: ما که چیزی نمی گوییم، ببینیم خودش از رو می ره.
گزینه دو: ما هم چیزی نمی گوییم، ولی با احمد آقا شدیدا احساس همدردی می کنیم، چون کاندیدای ما هم نبود، به ما هم تحمیل شد. خیلی هم درد داشت.
گزینه سه: ما خیلی دلمون می خواد یه چیزی بگیم، ولی گفتن اینجا نگید.
گزینه چهار: اول دور دهنتو پاک کن، بعد حاشا کن دادا.
سئوال پنجم: با توجه به اینکه محسن رضایی٬ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است “وقایع رخ داده در جلسه استیضاح وزیر کار، یک آبروریزی تمام عیار بود و به حیثیت نظام لطمه زد.” شما چه پیشنهادی برای آقای رضایی دارید؟
گزینه یک: پیشنهاد می کنیم خودش را ناراحت نکند.
گزینه دو: پیشنهاد می کنیم دوباره برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند، خیلی وقت است نخندیده ایم و دلمان برایش تنگ شده.
گزینه سه: پیشنهاد می کنیم مطالعاتش را بیشتر کند، چیزی که وجود ندارد، نمی ریزد، آن هم به صورت تمام عیار.
گزینه چهار: ما یک سری پیشنهادات بی شرمانه داریم، که بعدا به خودش می کنیم.
سئوال ششم: با توجه به اینکه همان محسن رضایی گفته است: “راننده ماشین اقتصاد با بقیه دست به یقه شده است” به نظر شما چه باید کرد؟
گزینه یک: با کی؟ با رضایی یا با راننده یا با بقیه؟ تکلیف ما رو روشن کنید.
گزینه دو: باید تا به مرگ طبیعی از دنیا نرفتیم، جدایشان کنیم.
گزینه سه: باید تا راننده ماشین اقتصاد حواسش نیست، ماشینش را بدهیم دست یک آدم عاقل.
گزینه چهار: کدام آدم عاقلی رانندگی این ماشین را بدون بنزین و در حال سقوط به دره قبول می کند.
گزینه پنج: باید زودتر آن پیشنهادات بی شرمانه سئوال قبلی را به آقای رضایی بدهیم، دیر می شود
سئوال هفتم: با توجه به اینکه محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز می گوید هنوز هیچ کس نتوانسته به این سئوال من پاسخ بدهد که: “چرا در هر کشوری دانشگاه بیشتر است، آمار جنایت هم در آن کشور بالاتر است.” مثل کجا؟
گزینه یک: مثل افغانستان که طالبان در دانشگاه کمبریج کابل مردم را می کشتند.
گزینه دو: مثل سودان که استادان دانشگاه هاروارد خارطوم نسل کشی می کردند.
گزینه سه: مثل ترکیه که یک میلیون ارمنی را در بخش تاریخ دانشگاه آنکارا قتل عام کردند.
گزینه چهار: مثل شوروی که در زمان استالین دهها هزار دانشگاه داشت و میلیونها نفر کشته شدند، منتهی به دانشگاههایش به جای اینکه پی اچ دی بدهد، کا گ ب می داد.
سئوال هشتم: با توجه به اینکه حیدر مصلحی٬ وزیر اطلاعات گفته است: “این وزارتخانه بر فتنههای احتمالی انتخابات سال ۹۲، رصد سنگین می کند.” به نظر شما یعنی دقیقا چه کار می کند؟
گزینه یک: بعد از انتخابات با ماشین سنگین از روی مردم رد می شود.
گزینه دو: قبل از انتخابات با ماشین سنگین از روی مردم رد می شود.
گزینه سه: در زمان انتخابات با ماشین سنگین از روی مردم رد می شود.
گزینه چهار: بالاخره با ماشین سنگین از روی مردم رد می شود، ولی زمان دقیقش معلوم نیست.
سئوال نهم: با توجه به اینکه محمود احمدینژاد٬ از نهادهای امنیتی، اطلاعاتی «سپاه و غیرسپاه» که آنها را «غیرمسئول» نامیده خواسته است در انتخابات نظام پزشکی دخالت نکنند.” شما چه کار می کنید؟
گزینه یک: ما می خندیم.
گزینه دو: ما اولش می خندیم، ولی آخرش گریه می کنیم.
گزینه سه: ما هم از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی سپاه و غیر سپاه در خواست می کنیم در انتخابات دخالت نکنند… زنده باد بهار
گزینه چهار: ما از خود احمدی نژاد در خواست می کنیم در انتخابات دخالت نکند… مرگ بر ضد ولایت فقیه
گزینه پنج: بالاخره یکی باید دخالت کنه دیگه… همین طوری که نمی شه.
گزینه شش: اصلا رای ما رو پس بدین می خوایم بریم خونه کار داریم.
سئوال دهم: با توجه به اینکه محمدحسین صفار هرندی٬ مشاور فرهنگی سپاه گفته است “رئیس جمهور آینده نباید رهبری را دور بزند” به نظر شما پس باید چکار کند؟
گزینه یک: باید بوق بزند.
گزینه دو: باید بیاید کنار رهبری پارک کند، با هم پیاده بروند.
گزینه سه: باید صبر کند تا رهبری او را دور بزند.
گزینه چهار: باید خط راست ولایت را بگیرد، مستقیم برود توی دیوار
گزینه پنج: لازم نیست کاری بکند، همین که کاری نکند، کفایت می کند.
ارسالی از ینگه دنیا: شیطان بزرگ طلبیده و در حال حاضر برای برنامه های استندآپ کمدی خودمان در واشنگتن دی سی به سرمی بریم و منتظر ادامه قضایا هستیم.