گویا در جمهوری اسلامی بنا را بر این استوار کرده اند که هر جا به آیه ای از قرآن می رسند که می تواند - ولو به ظاهر - آنها را چون طنابی از چاه خود کنده درآورد و میخی باشد بر استحکام پای بست خانه، آن آیه را با صدای بلندتر قرائت کنند و آنجا که به آیه ای می رسند که بندی است بر دستانشان و نافی اقداماتشان، یا نخوانده از کنارش بگذرند، یا اگر کسی شجاعت یافت و بقیه آنها را به پرسشی گرفت، با هزار تفسیر و توجیه ـ بخوانید به حیلتی ـ راه خود هموار کنند.
در خبرها آمده است که جعفری، رییس پلیس آگاهی نیروی انتظامی دو روز پیش از آمادگی پلیس برای اجرای حدود الهی و خصوصا “قطع ید” سارقان خبر داده است و گفته “اجرا نکردن این حدود بزرگترین منشاء ریشهکن نشدن جرائم در کشور است.” این سخن اگر در کنار سخنان سه هفته پیش مصباح یزدی در جمع فرماندهان نیروی دریایی سپاه گذاشته شود ضمن پاسخ بسیاری از چراها، دورنمای جمهوری اسلامی مطلوب حاکمان جدید را به تصویر خواهد کشید. مصباح در آن سخنان گفته بود: “در اجرای حدود الهی جای رافت نیست و همانگونه که نباید از حدود الهی تجاوز شود، نباید در اجرای آنها کوتاهی شود.”
من با سخنان سردار موافقم که بسیاری از مشکلات جمهوری اسلامی به عدم اجرای حدود الهی باز میگردد. اگر حدود الهی جاری و ساری میشد که امروز “ولایت مطلقه” به وجود نمی آمد که اساسش تجاوز به مرزها و حدود خدایی است. اختیاری که می تواند اصول اولیه شریعت را نیز بنا به مصلحت تخته کند آیا چیزی جز تخطئه خدائی خدا نیست؟ آیا شرک مسلم و روشن نیست؟ اگر حدود الهی جاری می شد که به نیرنگ صندوق های رای ملت را به جرم اعتمادشان مصادره نمی کردید و آن نمی کردید که بیشتر به کار ساحران و شعبده بازان می ماند. آیتی مبین خداوندگاری “ولایت مطلقه”!
کار به جایی رسیده است که فرمانده سپاه بی محابا از اوجب بودن حفظ نظام اسلامی بر نماز واجب سخن به میان می آورد.سندی بالاتر از اینکه نشان می دهد از اسلام خاکریزی خلق کردید که در پشت آن کمین کنید و دنیایتان را آباد؟ امامان جمعه فرمان قطع ید آفتابه دزدان می دهند و خود از راه ثروت منابع کشور خدایی می کنند. افشاگری های پالیزدار از الطاف الهی بود که قوم ظالمان را به واسطه خود ظالمین رسوا کرد.
از گلوی ملت پابرهنه و مستضعف می گیرند تا با گشاده دستی های بی حساب در گوشه گوشه دنیا “ولی امر مسلمین” بودن خود را به رخ بکشند. ماجرای 800 میلیون دلاری که آقای احمدی نژاد میخواست بلاعوض به ترکیه دهد و شیخ شجاع در مناظره با او بدان اشاره کرد و گفت که “مظاهری” رئیس کل بانک مرکزی قربانی عدم تبعیت و میهن پرستی اش شد، دزدی آشکار از بیت المال نیست؟ آقای احمدی نژاد پول ملت را بنا به چه دلیل و مصلحتی میخواست پنهانی به دست دولتمردان ترک دهد؟ دست چه کسانی را میخواهید قطع کنید؟ دست آن که در نان شب زن و فرزند مانده است؟ فراموش کرده اید نهیب ابوذر را که اگر در حکومت اسلامی فردی به قصد پیداکردن کاری برای سیرکردن گرسنگی زن و فرزند از خانه خارج شود، تلاش کند و پیدا نکند، اگر شمشیر برندارد و علیه آن حکومت مبارزه نکند مسلمان نیست. آیا اگر ما مسلمانان راستینی بودیم نمی بایست خلفای ناراست و دروغین را به شمشیری به جایگاه خود می نشاندیم؟
عالیجنابان ! سرداران رشید و فقیهان عادل ! آنکه اعتماد ملتی را به یغما برد، آنکه سرمایه زندگی میلیون ها انسان را دزدید، آنکه سهم چند ساله زندگی مردمانی را تنها به زنده بودن تقلیل داد و سرافکندی در مقابل دیدگان همسایه و قضاوت تاریخ را نصیبشان کرد.آنکه میلیونها تن را آواره و دور از سرزمین مادری کرد؛ آن مسلمانی که مسلمانیش به قدر نجاشی هم نبود و ابولهب شد را چه می کنید؟ آیا در مورد او هم حکمی اجرا خواهد شد تا ریشه مصائب کشور بسوزد؟
از احکام خدا و لزوم اجرای حدود الهی سخن گفتید آنهم سی سال پس از شکل گیری جمهوری ای به نام اسلام؛ آیا در قرآن بشارت نداده کسانی را که سخنان می شنوند و سپس انتخاب میکنند؟ همان آیه ای که با خطی خوش بر دیوار بهارستان نوشته اید. اما در همان مجلسی که قرار بود خانه ملت باشد و در راس امور، تیغ نظارت استصوابی اجازه نمی دهد تا مردم بشنوند و خود انتخاب کنند. هر کس به حاکم نزدیکتر بود دستش را می گیرند و نماینده مردمش می کنند! آیا این دستگاه نظارتی سدی بر راه اراده پروردگار نیست ؟ آیا آن سیزده میلیون تن - به تعبیر شما ـ هیچ حقی از رسانه ملی ندارند؟ که نه سخنان مشرکین و مسلمین، بلکه سخنان افرادی چون موسوی و کروبی را بشنوند و خود انتخاب کنند؟ طرفه آنکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کتبا از رهبری درخواست زمانی چند دقیقه ای برای پاسخ دادن به سخنان رئیس جمهور از طریق صداوسیما می کند و دست رد بر سینه اش می خورد. در نظام اسلامی رئیس مجلس خبرگان و رئیس تشخیص مصلحت نظامش هم نامحرمند چه برسد به وعده مطهری و اینکه “کرسی های نظریه پردازی مارکسیسم را مارکسیست ها در دانشگاه ها راه اندازی کنند.”
آیا در قرآن نیامده که اگر خون بی گناهی به زمین ریخته شود مثل آن است که خون همه انسانها را برفرش زمین جاری کرده باشی؟ آیا…آیا در قرآن نیامده است که اوفو بالعهد؟ و اوفو بالعقود؟ چرا وعده های اول انقلابتان را فراموش کردید؟ چرا جسم و جان قانون اساسی که مبنا و میثاق میان ما و شما بود را زیر چکمه های استبدادیتان و به اسم تفسیرهای بی حد و حصرتان شکستید؟ آیا اینها آیه های خدا نیستند یا در کتابی که به شما داده اند این بخش از آیاتش را قلم گرفته اند؟
آقایان پاسدار اسلام، در اسلام سنت بر این است که احکام و آداب اول از بزرگان شروع شود تا برای دیگران الگو و عبرت باشد.ما که نمی توانیم مانع “احکام الهی” شویم، اما می توانیم درخواست کنیم که حدود الهی را اول با ابولهب و ابوسفیان آغاز کنید. آقایان پاسدار، اگر حدود اسلامی جاری می شد که شما سالها پیش باید به دست تاریخ سپرده می شدید تا جهانیان برای عبرت گرفتن مجدد از آفات حکومت ناقوس و منبر، شماها را کالبد شکافی می کردند و میخواندند.