تکرار نشود

نویسنده
آزاده میررضی

» مخالفت یک آیت‌الله با طرح ارث زنان

یکی از مراجع محافظه‌کار قم در نامه‌ای شدیداللحن به علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم، مصوبه اخیر مجلس ‏درباره ارث بردن زنان را به باد انتقاد گرفت و صلاحیت مجلس در رسیدگی به موارد اینچنینی را زیر سؤال برد. ‏وی همچنین ضمن هشدار نسبت به دخالت مجلس در حوزه استحفاظی فقها، نمایندگان را تهدید کرد که دیگر چنین ‏کاری را تکرار نکنند. ‏
ayatollahjafarsobhani.jpg

هفته گذشته مجلس هشتم با تصویب طرح تغییر مواد 946 و 948 قانون مدنی، به زنان حق داد از زمین همسران ‏خود نیز ارث ببرند؛ حال آنکه در تمام سه دهه گذشته و حتی پیش از آن، زنان از زمین‌های باقی‌مانده از همسران ‏متوفی خود هیچ ارثی نمی‌بردند. ‏

این خبر بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های دولتی داشت، بسیاری از آنها این تغییر را از ثمرات همسویی مجلس با ‏شورای نگهبان و رهبری دانستند و تاکید کردند که این کار بر اساس فتوای آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری ‏اسلامی، صورت گرفته است. ‏

با این حال دیروز خبرگزاری ایلنا گزارش داد که آیت‌الله جعفر سبحانی، یکی از علمای سرشناس قم که از سال‌ها ‏پیش عضو سیاسی‌ترین تشکل حوزه علمیه قم، یعنی جامعه مدرسین بوده، در نامه‌ای به رئیس مجلس تصریح کرده ‏که: “اینجانب در مصوّبه و محتوای قانون، سخنی نمی‌گویم، ولی… تحدید ارث زوجه از مسائل شرعی است که ‏باید در آن، فقیهان اسلام نظر دهند، آنگاه مجلس برای اجرای این حکم، برنامه‌ریزی کند.“‏

وی سپس با تاکید بر اینکه مجلس باید زیر نظر فقها عمل کند و در کار آنها دخالت نکند، رای اکثریت را در ‏محدوده مورد تایید فقها نافذ دانسته و گفته است: “و اما مسائلی که مربوط به خود شرع است، در آنجا اقلیت و ‏اکثریت، فاقد اعتبار است.“‏

سبحانی در آخر هم به رئیس مجلس هشدار داده است: “این تذکر را به سمع نمایندگان محترم برسانید تا بار دیگر ‏این نوع مسائل تکرار نشود.“‏

‎ ‎حمله به رای اکثریت‎ ‎

سخنان تهدیدآمیز این آیت‌الله بسیار شبیه مواضع جنجالی مصباح یزدی است که رای اکثریت را نشانه مشروعیت ‏نمی‌داند و بدین ترتیب آشکارا در برابر مواضع آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی موضع‌گیری می‌کند. ‏مصباح یزدی در محافل مذهبی محافظه‌کار به عنوان نماد متحجران تندرو و در میان نواندیشان دینی به عنوان ‏تئوریسین خشونت شناخته می‌شود. اما نکته جالب اینجاست که جعفر سبحانی این نامه تند را علیه اقدام نمایندگانی ‏منتشر کرده که بیشتر آنها به اصولگرایی خود افتخار می‌کنند و انگیزه خود از تصویب مصوبه اخیر را نیز ‏‏”پیروی از رهبری” عنوان کرده‌اند. ‏

کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس هم در گزارشی که پیش از تصویب این طرح در مجلس ارائه داد، تاکید کرد که ‏تایید فقهی رهبر نظام را برای تصویب این قانون گرفته و برای این منظور از وی “استفتاء” (درخواست نظر و ‏فتوا) کرده است. ‏

‎ ‎نظر ولی فقیه یا نظر فقها‎ ‎

مشخص نیست منظور آیت‌الله سبحانی از اینکه مجلس را از تصویب قوانین مربوط به فقه برحذر داشته، لزوم در ‏نظر گرفتن نظر فقهی همه فقها و نه “ولی فقیه” است، یا اینکه ایشان معتقد است که تغییر مواد مربوط به فقه در ‏قوانینی همچون قانون مدنی باید با مهر و امضای خود فقها صورت گیرد. ‏

نامه تند این مرجع تقلید به مجلس، جدیدترین تحرک بخش سنتی حوزه است که در سه دهه گذشته با وجود پذیرش ‏نظریه ولایت فقیه و دفاع از آن، در عمل حاضر به پذیرش تبعات این نظریه نبوده‌اند. ‏

پیروان نظریه ولایت فقیه معتقدند نظر ولی فقیه باید فصل‌الخطاب باشد و در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی نیز ‏ولی فقیه باید حرف آخر را بزند و نظر اسلام را بیان کند. بخشی از پیروان این نظریه، از این هم فراتر می‌‌روند و ‏تصریح می‌کنند که پس از اظهارنظر ولی فقیه، هیچ‌کس حق اظهارنظر مخالف ندارد. ‏

حال آیت‌الله جعفر سبحانی که خود در دفاع از ولایت فقیه و حضور روحانیون در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی ‏کتاب نوشته و سخنرانی‌ها کرده، به نمایندگانی که بر اساس نظر فقهی ولی فقیه به تصویب یک قانون پرداخته‌اند، ‏هشدار داده که چنین کاری را تکرار نکنند، چرا که نوعی دخالت در کار علمای دینی است. ‏

‎ ‎سبحانی، پررنگ‌تر از دیروز‎ ‎

جعفر سبحانی از گروه روحانیونی همچون مکارم شیرازی و محمد مؤمن است که از ابتدای انقلاب اسلامی هرچند ‏با انقلابیون اسلامی همراهی و در عرصه‌های نظری همکاری می کردند، اما معتقد بودند که حکومت اسلامی باید ‏در پیگیری آنچه رهبر انقلاب اسلامی “فقه پویا” می‌نامید، حد خود را نگه دارد و حق تفسیر اسلام را برای فقها ‏محفوظ بداند. در واقع آنها بیشتر به “حکومت فقها” معتقدند تا “حکومت فقیه”، و به قرائتی محافظه‌کارانه از نظریه ‏ولایت فقیه معتقدند، در برابر چپ‌های خط امامی در دهه شصت و راست‌های افراطی از دهه هفتاد به بعد، که ‏قائل به قرائتی اقتدارگرایانه (و به تعبیری “سلطانی”) از ولایت فقیه هستند. ‏

جعفر سبحانی که در دو دهه گذشته به تدریس و تحقیق حوزوی مشغول و نوعی گوشیه‌نشینی را برگزیده بود، سال ‏گذشته با پاسخ‌های مکتوبش به نظریه دکتر عبدالکریم سروش درباره “زمینی بودن وحی و بشری بودن قرآن” که ‏به یک مناظره مکتوب و طولانی بین او و سروش تبدیل شد، شهرت بسیاری در عرصه افکار عمومی به هم زد و ‏اندکی بعد هم با قطع ناگهانی این پرسش و پاسخ، تابلوهای تبلیغاتی‌ای در سطح شهر تهران نصب شد که خبر از ‏‏”مرجع تقلید” شدن سبحانی و افتتاح دفتر او در تهران می‌داد. ‏

وی همچنین با انتشار رساله فقهی و فتواهای خود، گام بعدی را در زمینه مرجع شدن برداشت و حضور خود در ‏عرصه عمومی را هر روز پررنگ‌تر از دیروز کرد. سبحانی در یک سال اخیر هم با انتشار سخنرانی‌های پیش از ‏‏”درس خارج” و نیز برقراری دیدارهای عمومی با هواداران خود در قم، جایگاه خود را به عنوان یک مرجع تقلید، ‏تثبیت کرد. تدریس خارج فقه، یکی از نشانه‌های قرار گرفتن علمای حوزه در جایگاه مرجعیت است که سبحانی ‏علاوه بر آن، تاسیس دفتر در شهرهای مهم کشور را نیز بدان افزود. ‏

اکنون وی در نامه‌ای که لحن آن آشکارا آمرانه است، از نمایندگان خواسته که در کار فقها دخالت نکنند؛ نامه‌ای که ‏نگارش و ارسال آن نیز رنگی از رفتار مرجع‌گونه دارد و نشان می دهد که سبحانی اکنون دیگر کاملا خود را یک ‏مرجع تقلید حساب می‌کند. این در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هنوز در اطلاعیه خود در سال ‏‏1371 که در آن بر مرجعیت 7 نفر (که هم‌اکنون 5 تن از آنها زنده‌اند) تغییری نداده است و نام سبحانی نیز در آن ‏بین نیست. ‏

‎ ‎مقاومت حوزه در برابر اجتهاد‎ ‎

آیت‌الله یوسف صانعی، اولین مرجع تقلیدی بود که در فتوای سنتی فقهای شیعه تجدیدنظر کرد و با اتکا به اختیاری ‏که “اجتهاد” به وی داده بود، برای اولین بار در حوزه علمیه قم فتوا داد که ارث و دیه زنان با مردان برابر است. ‏
این فتوای صانعی بارها مورد انتقاد آشکار مراجع سنتی حوزه قرار گرفته و برای نمونه مکارم شیرازی در یک ‏سال گذشته 3 بار در سخنرانی‌های علنی، صانعی را به “صادر کردن فتواهای غیر اسلامی برای خوشایند ‏غرب‌زده‌ها” متهم کرده است. ‏

فتوای صانعی انگیزه‌ای برای گروهی از نمایندگان مجلس ششم شد که طرح اصلاح قانون مدنی در زمینه ارث را ‏به صحن علنی ببرند و به تصویب برسانند. با این حال این مصوبه با مخالف قاطع شورای نگهبان روبه‌رو شد. از ‏آن زمان تاکنون، فعالان حقوق زنان و بسیاری از نواندیشان مذهبی تحرکات زیادی را در این خصوص به خرج ‏دادند، تا آنکه در نهایت با جلب نظر گروهی از زنان فعال محافظه‌کار، انجام رایزنی‌های گسترده با روحانیون ‏رده‌بالای حکومتی و در نهایت کسب نظر موافق رهبری، توانستند پس از شش سال از سد شورای نگهبان هم عبور ‏کنند و این تغییر پس از چند بار رفت و برگشت بین مجالس سه دوره و شورای نگهبان، در نهایت به تصویب ‏برسد. ‏

حال مصوبه مجلس اصولگرا که بر اساس فتوای رهبر صورت گرفته، با چنان مخالفتی از سوی یک مراجع تقلید ‏جویای نام مواجه شده که به نظر می‌رسد به بحثی جدی بین طرفداران دو قرائت محافظه‌کار و اقتدارگرا از نظریه ‏ولایت فقیه و حکومت اسلامی منجر شود. ‏

اکنون باید دید آیا مدافعان پروپاقرص ولی فقیه، جعفر سبحانی را هم به ضدیت با ولایت فقیه متهم خواهند کرد؟