سیاوش طهمورث امروز با نگاهی دیگر به تئاتر و مخاطبان با نمایش جدید خود به سالن اصلی تئاتر شهر آمده است. وی در نشست مطبوعاتی این نمایش پاسخگوی همکارانمان در تهران شده است. این چهره ی قدیمی هنر نمایش ایران بر این باور است که در آشفته بازار این روزهای ایران، دیگر تاثیرگذاری و شیوه ی ارتباط با مخاطب دغدغه ی اهل تئاتر به حساب نمی آید و همینکه چند سال یک بار فرصتی برای اجرا نصیب کارگردانان تئاتر شود، خود غنیمتی بزرگ به حساب می آید… شرح این گفت و گو را در ادامه از پی بگیرید…
بغضی برای یک سوژه
فکر می کنید تاثیرگذاری یک نمایش برمخاطبان تا چه اندازه می تواند مهم باشد؟
در این مرز و بوم مهم نیست که شما چندین سال سابقه داشته باشید و اینکه کارتان تا چه اندازه بر تماشاگر تأثیرگذار باشد بلکه مهم این است که با وجود کمبود سالنها و تعداد افراد متقاضی اگر من تهمورث بتوانم هر دو و یا سه سال یک بار اثری را به صحنه ببرم، بسیار خوب است.
به نظر می آید امروز کمی عصبانی تراز سال های گذشته به مقوله تئاتر نگاه می کنید.علت چیست؟
آن زمان تئاتر به معنی واقعی کلمه وجود داشت و تماشاگران هم واقعی بوده و برای تئاتر ارزش قائل بودند، ولی امروزه هر شخصی با هر لباسی به خود اجازه میدهد به سالنهای تئاتر بیاید. باید در این میان خلاق بود و بتوان در چنین شرایطی در تماشاگر انقلاب فکری ایجاد کرد که این امر کار دشواری است.
کمی درباره انتخاب متن به ما بگویید.آشنایی تان با نمایشنامه ای از آرش عباسی چگونه رخ داد؟
حدود 6،7 ماه قبل بار دیگر تکانی خوردم و بغضی در من ایجاد شد و در اثر این بغض طراحی در ذهنم شکل گرفت که آن را با آرش عباسی مطرح کردم. بار اول که متن را نوشت راضی نبودم تا اینکه زمانی که متن برای ششمین بار نوشته شد، مورد قبولم واقع شد. من به پر آبی جوی آب توجه نمیکنم، بلکه مهم برایم صافی و شفافیت آب است که این دیدگاه صاف و شفاف را در آرش عباسی دیدم.
چرا خودتان آن طرح را تبدیل به نمایشنامه نکردید؟
ممکن بود طرح را با نوشتنها دوباره فراموش کنم ولی عباسی در همه حال تفکرم را فراموش نکرد و حاصل کار آنچه شد که در تمرینات شکل گرفت و در اجرا آن را خواهید دید.
اگر بخواهید خلاصه ای از قصه این نمایش را برایمان تعریف کنید چه می گویید؟
نمایش ماجرای یک مهمانی است که در آن 6 جوان و در واقع 3 زوج حضور دارند و بعد از مدتها همدیگر را میبینند و اتفاقاتی در این میان رخ میدهد.
اغلب مخاطبان نمایش های نسل شما هم نسلانتان هستند.دلیل این شکل از استقبال را چه می دانید؟
بسیار دوست دارم نسل جوان هم به تماشای این اثر بنشیند؛ چرا که نسل جوان ما قرار است میراث داران آینده باشند.شاید مهم ترین بخش ان این است که به هر حال هم نسلان ما یکدیگر را بهتر می شناسند و با افکار و عقاید یکدیگر آشناتر هستند.
شما سال ها در عرصه بازیگری کار کردید و هنوز هم در این زمینه فعالیت دارید، رابطه تان با بازیگران نمایش جدیدتان به چه صورت بود؟
بسیار خوب.متأسفانه گاهی مواقع برخی دوستان بازیگری را روی صحنه تکرار میکنند و یا بازیگرها را مانند عروسک بر روی صحنه میچینند. این در حالی است که بازیگر هم دارای خلاقیتهایی است و تمام این شخصیتها در بازیگر وجود دارد که باید بتواند آگاهانه آن را به عرضه ظهور برساند.
شیوه کارگردانی نمایش اتان به چه شکل بود؟
از آنجایی که دیدگاه من یکی است هیچگاه شیوه کارگردانیام فرق نمیکند تنها نوع و شکل نمایش است که نسبت به گذشته فرق کرده است. به نظرم کارگردان باید براساس جامعه پیش برود و اگر میخواهد نقالی و یا خیمه شببازی را اجرا کند، نباید خیمه شببازی 10 سال پیش را اجرا کند بلکه باید با توجه به تفکر زمان خود پیش برود.
نظرتان درباره حضور چهره های سینمایی در تئاتر چیست؟
در حال حاضر بسیاری از کارهایی که در سینما و یا در تلویزیون تولید میشوند اگر تولید نشوند بسیار بهتر است؛ چرا که برخی از این کارها ذهن را خراب میکنند و بسیاری از بازیگران در این فیلم و سریالها بازیگری نمیکنند بلکه در واقع لودگی میکنند. علیرغم این مسأله میتوانم بگویم تمام این بازیگران بسیار با استعداد و بینظیر هستند که کارگردانی و راهنمایی نمیشوند و راه را به اشتباه میروند. اگر این دوستان به هر دلیلی به تئاتر بیایند خوب است، چون روی صحنه تجربههای جدیدی کسب میکنند. حتی بازیگران بزرگ دنیا هم هر دو سال یک بار یک تئاتر کار میکنند چون به نفس تماشاگر احتیاج دارند.
وضعیت قراردادتان چگونه است؟
قبل از شروع کار قراردادمان بسته شد و به نظرم باید مسئولان و مدیران به هنرمندان اعتماد کنند.امیدوارم همه ی مدیران و مسوولان با هنرمندان به یک روش برخورد کنند و در اخبار و مطبوعات نشنویم و نخوانیم که فلان هنرمند از کار هنری خود بازمانده و یا رقم های قراردادشان پرداخت نمی شود.