دور تازه تحریم ها؛هدف دولت است یا مردم

بهرام رفیعی
بهرام رفیعی

» ضیافت شام متکی یک شکست دیگر

در پی میهمانی شام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی برای اعضای شورای امنیت سازمان ملل، درحالی که به غیر از چین، 4 عضو دائم این شورا، معاونان سفرای خود را برای این میمهانی دیپلماتیک فرستاده بودند، مذاکرات به نتیجه مطلوب و جدیدی نرسید و این مساله سبب شد تا بار دیگر رایزنی های اعضای دائم شورا برای تصویب دور چهارم تحریم ها بر علیه ایران آغاز شود

 

درهمین راستا با اعلام  نظر فلیپ کراولی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره جلسه اعضای شورای امنیت با وزیر خارجه ایران مبنی بر اینکه “ایران بار دیگر فرصتی برای اجرای تعهدات بین المللی اش را از دست داد” بار دیگر احتمال دوره تازه تحریم ها بر علیه جمهوری اسلامی قوت گرفت.

این در حالی است که علاوه بر جدی شدن احتمال تصویب و آغاز دوره چهارم تحریم ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل برعلیه ایران، از هفته پیش کمیته ای مشترک از مجلس نمایندگان (کنگره) و سنای آمریکا نیز بر روی تحریم های بیشتر اعمالی از سوی آمریکا برعلیه ایران، رایزنی های خود را آغاز کرده اند.

پیش از این هم با اضافه شدن روسیه به سایر کشورهای مایل به تحریم ایران و اعلام این نکته از سوی سرگی لاورف، وزیر خارجه روسیه که “از رفتار ایران دلسرد شده ایم و چه بسا تحریم‌ها اجتناب‌ناپذیر باشند” نیز این احتمال قوت گرفته بود که به زودی دورتازه و شدیدی از تحریم ها برعلیه ایران آغاز خواهد شد، احتمالی که نیکلا ساکوزی، رییس جمهور فرانسه در دیدار با همتای چینی خود آن را محکم تر از پیش مطرح کرد: “زمان تحریم ها علیه ایران نزدیک است.”

رییس جمهوری فرانسه پیش از شکست دور تازه مذاکرات نمایندگان اعضای شورای امنیت با وزیر امورخارجه ایران بر سر مناقشه جدید برای تبادل سوخت هسته ای با جمهوری اسلامی، در دیدار با “هو جین تائو” رییس جمهور چین که ایران امید زیادی به حمایت های دولت او بسته، اعلام کرده بود که: “ما خواستار آن هستیم که در فرصت مناسب و همراه با یکدیگر این مسئله مورد بحث قرار گیرد، اما اگر گفت و گوها با شکست روبرو شود، تنها باید از حربه تحریم استفاده کنیم.”

این همه در حالی است که دولت مستقر در ایران پس از به نتیجه نرسیدن گفت و گوها با اعضای شورای امنیت بر اساس روش قدیمی “چانه زنی و خرید زمان”، برای فرار از دورتازه تحریم ها، پس از دیدارهای اخیر با مقامات دو کشور ترکیه و برزیل، فرمول جدید “ترکیه- برزیل” را برای ادامه دادن گفت و گوها بر سر تبادل سوخت هسته ای با غرب در پیش گرفته است. چنانکه منوچهر متکی در راه بازگشت از سفر نیویورک به ترکیه رفت و اعلام کرد: “ایران آماده است با رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این کشور همسایه بر سر تبادل سوخت هسته ای گفت و گو کند”.

همچنین محسن شاطرزاده، سفیر ایران در برزیل نیز در یک کنفرانس خبری اعلام آمادگی کرد که: “ایران اکنون حاضر است درباره درخواستش مبنی بر تبادل سوخت هسته ای در خاک این کشورمذاکره کند.”

بازگشت دولت مستقر به روش “چانه زنی و خرید زمان” و پیشنهاد دوگانه “ترکیه- برزیل” این بار اما در شرایطی مطرح می شود که تلاش همه جانبه محمود احمدی نژاد و منوچهرمتکی، نتیجه ای معکوس داده است و گفته های “آن ماری سلاوتر” مدیر سیاست گذاری و برنامه ریزی وزارت خارجه آمریکا نیز آن را تایید می کند.

آن ماری سلاوتر، حضور محمود احمدی نژاد در نیویورک و همچنین میهمانی شام منوچهر متکی برای اعضای شورای امنیت را نشانه “ترس دولت ایران” دانسته و به خبرگزاری فرانسه گفته است: “آنها معمولا در حال بستن راه ها هستند اما حالا و بیشتر از قبل در حال تلاش برای جلوگیری از انزوای بیشتر هستند که به نظرم برای ما، نشانه موفقیت است.”

 

بنزین “بمب خاموش” اقتصاد ایران

احتمال تصویب و آغاز دور تازه تحریم ها برعلیه ایران در شرایطی است که پس از تصویب سه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و دوره های تحریمی ایران در گذشته که بیشتر تبادلات تجاری  با اهداف نظامی و اقتصادی و مشارکت در صنایع نفتی و پتروشیمی  را منع می کرد، این بار در دور تازه تحریم ها کشورهای غربی بر مبادلات تجاری- بانکی، نفتی- گازی بر “بمب خاموش” اقتصاد ایران، بنزین متمرکز شده اند.

در این میان حتی کمیته مشترک مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به عنوان قوای تعیین کننده درسیاست آمریکا همچون سایر کشورهای غربی بر این نکته بیش از دیگران تاکید دارند، چنانکه هاوارد برمن، رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان بر اهمیت “تحریم فروش بنزین به ایران” تاکید کرده و گفته است: “البته که باید از تحریم هایی که ناقضان حقوق بشر در ایران را هدف قرار می دهد نیز حمایت شود، اما در دور جدید تحریم ها کنگره آمریکا در نظر دارد شرکت هایی که اقدام به فروش بنزین به ایران می کنند و یا در توسعه ظرفیت تولید بنزین در این کشور مشارکت دارند، تحریم شوند.”

هرچند هنوز تحریم ها به طور رسمی در این باره برعلیه ایران تصویب و آغاز نشده اما نشانه های آغاز آن از مدتی پیش برای دولتمردان ایرانی هویدا شده است. اخبار انصراف شرکت نفتی ایتالیای “انی” از مشارکت در میدان نفتی دارخوین، اعلام توقف فروش بنزین از سوی شرکت نفتی توتال فرانسه، بزرگترین شریک نفتی اروپایی ایران در صورت تحریم، تصمیم شرکت نفتی روسی “لوک اویل” مبنی بر عدم فروش بنزین و عدم مشارکت و سرمایه گذاری درایران و حتی احتمال خارج شدن ایران از سبد خرید چینی ها همگی نشانه های دشواری های  دور تازه تحریم ها بر علیه ایران است.

تاکید غربی ها بر تحریم بنزین درحالی است که هم اکنون ایران به طور میانگین با واردات روزانه 28 تا 34 میلیون لیتری بنزین برای مصرف داخلی مواجه است و بنا بر آخرین اعلام نظر معاون وزیر نفت هم اکنون تنها توانسته تولید روزانه داخلی بنزین را به 7 میلیون لیتر در روز برساند. به عبارتی قسمت اعظم مصرف داخلی بنزین که به تعریفی “بمب خاموش” اقتصاد ایران محسوب می شود از راه واردات تامین می شود که درصورت دور تازه تحریم ها، تاثیر بزرگی بر صنایع پایه، اقتصاد جاری دولت، کشور و همچنین زندگی مردم خواهد گذاشت.

 

تحریم؛ خوب بد زشت؟

احتمال دور تصویب دور تازه تحریم ها بر علیه ایران و تمرکز آن بر مبادلات نفتی ـ گازی با تاکید بر منع فروش بنزین در شرایطی است که ایران با واردات روزانه 28 تا 34 میلیون لیتر بنزین در روز دارای اقتصادی است که بیشتر از 80 درصد درآمد ارزی سالانه و نزدیک به 70 درصد سرمایه‌گذاری سالانه دولتی و  چیزی در حدود 50 درصد بودجه عمومی دولت اش  از درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز تامین می شود. به همین دلیل است که کارشناسان و چهره های مختلف در قبال دور تحریم ها برعلیه ایران واکنش های متفاوتی داشته اند.

عباس میلانی، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد آمریکا در گفت و گویی با رادیو فردا با اعلام اینکه “دولت مستقر خودش می داند که وضع اقتصاد ایران خطیر است” درباره احتمال دورتازه تحریم ها گفته است: “اگر تحریم جدی انجام شود، آینده هیات فعلی حاکم، یعنی دار و دسته احمدی نژاد و طرفداران و حامیانش به نظر من با مخاطرات جدی رو به رو خواهد شد.”

اکبر گنجی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی اما تحریم های اقتصادی را زمینه ای برای حمله نظامی به ایران می داند و معتقد است: “تجربه تحریم اقتصادی ده ساله ی عراق نشان می دهد که تحریم اقتصادی صدمه ی چندانی به دولت صدام حسین وارد نیاورد، اما دهها هزار تن از مردم عراق در اثر تحریم اقتصادی جان باختند و همبستگی اجتماعی مردم آن کشوراز بین رفت. رژیم صدام حسین از طریق حمله ی نظامی یی که ساختارهای زیربنایی آن کشور را تقریباً نابود کرد، سرنگون شد، نه تحریم اقتصادی. بدین ترتیب، اگر هدف اصلی مدافعان تحریم اقتصادی ایران سرنگونی رژیم سلطانی باشد، مدافعان چاره ای جز آن ندارند که به نوعی از حمله ی نظامی هم دفاع کنند. یعنی امری که  به نحو جبران ناپذیری زیر ساخت کشور را هدف قرار می دهند و پذیرفته نیست. به نظر من، گذار ایران به دموکراسی، وظیفه ی ایرانیان است، نه آنکه یک دولت خارجی از طریق حمله ی نظامی به ایران، و نابودی همه ی تأسیسات زیربنایی کشور، رژیم را سرنگون سازد.”

شیرین عبادی، حقوق دان و برنده جایزه صلح نوبل هم چندی پیش با اعلام اینکه “مخالف تحریم اقتصادی برعلیه ایران” است، به نشریه نوول ابسرواتوار در این باره گفته بود: “چنین کاری در مرحل اول به مردم ایران که هر روز فقیرتر می‌شوند لطمه خواهد زد، اما در عین حال با قراردادهای بین‌المللی که اسباب آسودگی خاطر رژیم می‌شود به شدت مخالفم.”