موثر شدن به صرف ادعا نیست بلکه به میزان تاثیری است که بر روابط قدرت می گذاری؛ اما هزار نکته باریک تر از مو این جاست که به چه قصدی چنین می کنی، می خواهی تنورچه کسی را و برای چه کاری گرم کنی. در همین رابطه است که باید دقیق باشی و منعطف و هم زرنگ، اما نا اهل با مردم و آزادی نباشی وچنین ماندن بسیار سخت است.
موثر شدن به دقیق بینی نیاز دارد؛ باید دید آیا خارج کشور چنین بوده است در: 1- زمینه اندیشه سازی و مفهوم سازی-در قلمرو ایده پردازی عملی 2- ارائه راهبرد موثر یا شناخت راهبردها3 - حمایت از حرکات داخل کشور چگونه عمل کرده است.
اگر این سه باب را بگشاییم آنگاه است که موثر شدن را می توان ارزیابی و مسیر درست تررا پیدا کرد.
1- - زمینه اندیشه سازی و مفهوم سازی
اندیشه سازی یا ایده پردازی که راه گشا باشد، و دردی را درمان کند در مجموع مزیت خارج نبوده در حالیکه در طرح کلیات دستاورد داشته است اما در طراحی و موج افشانی نتوانسته از داخل بهتر عمل کند. بیگمان به دلیل کلی گویی و عدم تطبیق ایده ها با فرهنگ داخل جامعه و زمانی نیز به دلیل زبان رادیکال نتوانسته آن چنان که باید و حق آن بوده موج افشانی فکری کند. در مورد همین مسئله دموکراسی خواهی و طرح مبانی آن دست خارج باز تر و پر تر بوده اما از کلیات فراتر نرفته است.
مفهوم سازی امری بسیار مهم است که آغاز گران موفق آن در غرب درس خوانده اند. بهترین نظریه پرداز های ما خارج را تجربه کرده اند اما این دلیل نمی شود که هر کس سر تراشد قلندری داند.آنانی موفق بوده اند که مفهوم در یافتی را در ظرف مناسب ریخته و هم زبان مناسب آماده کرده اند.
اندیشه راه گشا در جامعه به تلفیق ایده با زبان مناسب نیاز دارد؛ در این مورد خارج در حد مطلوب عمل نکرده اگر چه در ایده کلی دادن موفق بوده است اما گفتمان های مطرح در جامعه ما در داخل تولید شده و مورد اقبال قرار گرفته است.
کافی است به لیست گفتمان های مطرح در چند دهه اخیر بپردازیم تاصحت این ادعا ثابت شود؛ باید علت این امر را باز جست.
مفهوم سازی های مهم و تعیین کننده از سوی اندیشمندان خارج از کشور صورت نگرفته است. اگر مفهوم سازی ها در داخل از بضاعت متدی و روشی قدرت مند برخودار نیست اما از تاثیر گذاری مناسبی برخوداراست.جبران نقص متد و روش از سوی اندیشمندان خارج از کشور به گفتگوی سازنده میان دو طرف برای برپایی تعامل دوران ساز اندیشه منجر نشده است.
در عوض نقد ها تند و تیز وبا خشونت کلا می همراه بوده و در حقیقت گفتگو در نگرفته است. زبان تند وتیز براندازانه در نقد میان روشنفکران ادامه یافته و منجربه گفتگوی پیش برنده و تاثیر پذیر از یکدیگر نشده است.
2- راهبرد موثر و خارج از کشور
بی گمان انتظار آن نیست روش مبارزه برای داخل نسخه پیچی شود اما از دور و با فاصله، اما همدلانه با داخل بودن، اشراف خوبی برای راهنمایی و قضاوت و همکاری موثر می دهد که بسیار مهم است.
راهبرد در داخل از سوی خارج یا نفی شده یا دیر هنگام نقد شده؛ در این حالت فرصت از میان رفته و خارج از کشور نتوانسته است در شناخت راهبرد های موثر تغییر چندان کارا و روز آمد باشد در حالیکه از بضاعت و امکانات آکاد میک برخودار است.
دلایل این نا کارایی را در چند عامل می توان دید که جالب توجه است. مهمترین آن تفاوت تحلیل میان داخل و خارج است که منجر به آن شده که گفتگوی موثرراهبردی شکل نمی گیرد. این تفاوت زمانی بیشتر می شود که داخل موفق می شود با حرکتی خارج را به دنبال خود اندازد؛ درنتیجه دیگر در راهبرد اتخاذ شده کسی به حرف دیگری گوش نمی کند.
در این مورد مثال میزنم: در جریان اصلاحات و جنبش سبز هم گرایی داخل و خارج به لحاظ راهبردی مناسب نبود، حمایت مردمی مناسب بود اما اختلاف داخل و خارج و در خارج در زمان افت جنبش خود را نشان داد و به همکاری راهبردی منتهی نشد. حتی رفع حصر رهبران جنبش سبز تبدیل به برنامه همکاری میان نیروها نشد. در عمل اختلاف میان آلترناتیو سازی در داخل یا خارج و میان جریان هابر سر اینکه چه کسی آلترناتیو شود مشکل ساز شد.در حالیکه ما به حرکت نیاز داریم وهژمونی برنامه و توافق بر سر برنامه.
نباید فراموش کرد که خارج از آن سان موقعیت برخودار نیست که آلتر ناتیو شود بلکه موثر شدن تازه، گامی است که باید گام به گام بردارد. ممکن است این ایده و حرف بر کسانی گران آید اما تکرار واقعیت به ما می گوید که باید موثر شد و بعد به نقش های دیگر فکر کرد.
در میان دموکراسی خواهان، درآغاز اتحاد جمهوری خواهان شاخص شد.این جریان با شروع خوب خود می توانست با ارائه نگاه کارشناسی در مورد مسائل ایران در زمینه اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماع در عمل آلترناتیو برنامه ای برای هر دولتی شود. اما کارشنا سان این جریان و نیروهای ملی دموکرات آن درعمل، دید گاه های منفرد خود رابیان می کنند و ما شاهد برنامه مشخص و کارشناسی از آنان نبودیم. که می تواند چنین شودواین نقش را بازی کنند.
در تجربه ارائه برنامه و دید دادن، ملی ومذهبی ها دارای سابقه هستند؛ نهضت آزادی ایران پدر حرکت اصلاحی است که بعدها بسیاری به راه آنان آمدند. فراموش نکنیم که ارائه برنامه موثر و موفق می تواند زمینه راه برد موثر در داخل را بگشاید وبه نیروی تعیین کننده نشان دهد که چه می توان کرد.
راهبرد برنامه محوری زمینه ساز حرکت به سوی داخل است ارائه برنامه مصداقی، نه بحث بی پایان در باره سکولاریسم یا نوع حکو مت، بلکه در باره رفتار و وظیفه حکومت و آزادی های اساسی که باید داده شود، می تواند محور گفتگوی خارج از کشور قرار بگیرد.
در حالیکه بسیاری در مورد سکولاریسم سخن ها و بحث ها دارنداما برخی آن را قطعی می دانند.در حالیکه باید از حقوقی که می خواهیم به شکل مصداقی سخن بگویم تابا حفظ دید گاهها در عمل و ضرورت زندگی مشترک در جامعه به هم نزدیک شویم..
در زمانی که راهبرد موثر نداری باید در اتفا قات داخل غافل گیر شوی؛ فراموش نشود آنانی که انتخابات ۸۸ را تحریم و یا کم اثر خواندند توان دنبال کردن حوادث آن را نداشتند اگرهم با آن همراه شدند هم باز دارای نقش راهبردی مثبت نشدند.
در مجلش ششم وقتی اصلاح طلبان برای ثبت در تاریخ برای لایحه اصلاح مطبوعات موضع گرفتند و از هماهنگی برخوردار نبودند نظر کروبی آن بود که این حرکت بی پشتوانه سپاه را جلوتر خواهد آورد و مشارکتی ها توان مقابله با آن را ندارند؛ حقیقتی که حجاریان سالها بعد به رسید که خود داستانی دارد.
در خارج از کشور خطای محاسبه باز تاب سخت تر دارد، در نتیجه یک نیرو را از دور زودتر خارج می کند یا آنرا در مسیر دیگر می بردو باز گرداندن آن به مجرای درست چندان آسان نیست.
مشکل دیگر خارج در ارائه راهبرد عملی، نگاه هویتی است چرا که دراین ویژگی حق و نا درستی نهفته است. اما حق است چرا که نیروی سیاسی در خارج سختی دیده و هزینه پرداخت کرده است. از آنجا که آدمی همه منطق نیست و احساس هم است پس باید گاهی بر خلاف میل خود عمل کند اگر هدف بزرگی دارد.خارج از کشور از حقوق افراد ایرانی دفاع می کند اما پیوند قوی بانیروی های تاثیر گذار داخل ندارد چرا که مواضع گذشته بر آینده تاثیر گذاشته است؛ از طرفی چون سودای وطن دارد از مبارزات دفاع می کند در حالیکه در دفاع برای دموکراسی باید هم پیوند اجتماعی و هم با نیروها رابطه تعریف شده در عرف سیا ست داشت.
اگر یک نیرو به دنبال تغییر درونی است باید محاسبه خود را از نیروی در نظام توضیح دهد؛ اگر لازم باشد در تائید یا نقد آن نیرو با زبان روشن و با ادبیات مناسب رفروم سخن بگوید تا در داخل تاثیر بگذارد بدین طریق وارد مناسبات یک نیروی موثر شود و نقش پیدا کند.
راهبرد باید روشن و با تاکتیک روشن اتخاذ شود و توان نیروی مخاطب سنجیده شود، چرا که باید متناسب توان نیروی مخاطب برنامه داشت.
در خارج بودن به معنی تند بودن نیست بلکه به معنی روشن و دقیق و با محاسبه رفتار کردن است ؛زبان تند یا زبان افراطی در عمل امکان رابطه با نیروی مخاطب در داخل را از میان می برد.
3- حمایت از داخل چگونه؟
تمام دعا ها برای امین است؛ قرار است که در داخل اتفاقی بیفتد. هزاران هزار کار کرشمه برآمد تا انقلاب رخداد یا اصلاحاتی شروع شد پس صد ها جلوه باید تا اتفاقی مبارک در داخل بیفتد. در اینجا است که باید دید خارج از کشور چه می تواند بکند؟
رهبر شود یا رهرو شود، همراه شود یا حامی گردد؟ به عبارتی مطرح باشد، موثر شود یا تعیین کننده؟
خارج بی گمان مطرح است اما مطرح بودن چندان کارساز نیست، چرا که بیشتر مورد استفاده غیر ارادی قرار می گیری تا نقش خود خواسته که به دنبال آن هستی.چرا که موضع نیروی مطرح را، دیگران خرج مواضع خودشان می کنند تا خط خود را پیش ببرند.اگر لازم باشد از نیروی مطرح لولو می سازند تا خط خود را پیش ببرند. در کشمکش نیروی موثر و تعیین کننده نیروی مطرح بازیگر نیست. دردوره اصلاحات تفاوت ملیمذهبی ها و نهضت آزادی با جبهه ملی ایران قابل بررسی است؛ دو نیروی اول موثر در روند اصلا حات بودند اما جبهه نقش مطرح را بازی کرد.
خارج از کشور به صرف اراده نمی تواند تعیین کننده شود؛ تا موثر نشود تعیین کننده نخواهد شد. باید بتواند در روند حوادث تاثیر بگذارد در غیر این صورت باید به حمایت از داخل بدون نقش موثر بپردازد یا برای فرداهای دور برنامه ریزی کند که اینها همه نقش قابل مطالعه و جای بررسی دارد.
صدای جامعه مدنی شدن به زبان مناسب برای بیان نیاز دارد تا بتوانی به حامیان خود پیام خود را برسانی.
درک شرایط داخل به معنی گام گام و رفتن با آن است تا بتوانی در مواضع آن تاثیر بگذاری.حکومت از تبعید چه می خواهد؟ گسست تبعیدی از داخل. درست است که درخارج آزاد ترحرف می زنیم، اما باید موثر هم بود. برای نمونه در اتنخابات آتی باید گام به گام شرایط داخل رفت و موضع مناسب گرفت، البته نه فقط برای ثبت در تاریخ.همین انتخابات آزمون خوبی می تواند باشد برای موثر شدن و تاثیر گذاری بیشتربر داخل کشور؛ البته اگر بخواهیم.