نزاع در سکوت رادیویی

ارشاد علیجانی
ارشاد علیجانی

» نگاهی متفاوت به رودررویی تهران-تل‌آویو

شاید تصور بسیاری از “جنگ” این باشد که دو گروه، رو‌در‌روی هم بایستند و تفنگ در دست به سمت هم آتش بگشایند و از زمین و هوا، توسط جنگ‌افزارهای مختلف حمایت شوند. تا همین چند سال پیش هم این تصور، بی خلل درست بود.

اما دنیای امروز، حتی دنیای دیروز هم نیست، گفته می‌شود سرعت تولید علم در قرن بیست و یک، هر روز به اندازه کل تاریخ بشری است.

«براین اروند» استاد فلسفه دانشگاه بروکلین در مقدمه کتاب خود

 با نام «morality of war» می‌نویسد: “دیگر باید مفهوم جنگ، به مثابه عملی شناخته شود که منجر به “درگیری” بین دو سیستم سیاسی مختلف است.” 1

با استناد به تعاریف گسترده‌ای که می‌توان از “جنگ‌های مدرن” و “درگیری” بین دو “سیستم سیاسی” در دنیای امروز ارایه داد؛ به دوران جنگ‌های “پراکیسکال” خوش آمدید.

منازعاتی‌ که حتی شاید در آن یک گلوله شلیک نشود ولی میلیاردها دلار هزینه در‌بردارند؛ نقاط حساس و کلیدی طرف مقابل مورد حمله قرار می‌گیرند و هدف هم همانند تمامی جنگ‌های بشری از دوران غارنشینی تاکنون، به خاک سیاه نشاندن “دشمن” است.

با  تعاریف مدرن از “منازعه” و “جنگ” که امروزه با آن مواجهیم، باید گفت بی‌برو‌برگرد، ایران و اسراییل در یک “جنگ”  و یا “منازعه” اعلام نشده هستند.

شاید در ابتدا ادعای بزرگی به نظر رسد ولی اگر کمی به هزینه‌ها و حجم حملات “پراکسیکال” طرفین، که به علت تقابلات ژئوپلتیک و ایدوئولوژیک دو نظام سیاسی “محافظه‌کار”، “مذهبی” و “تندروی” تهران و تل‌آویو بر هر دو وارد شده  و می‌شود مداقه شود، احتمالا بسیاری با این جمله موافق خواهند بود که وضعیت ایران و اسراییل، “جنگی” است.

-    شبکه‌های جاسوسی و صرف هزینه‌های هنگفت در برآوردهای نظامی-اطلاعاتی

-    تامین اسلحه و جنگ‌افزار برای گروه‌ها و میلیشیاهای مخالف اسراییل که هزینه‌های اقتصادی-‌دیپلماتیک فراوانی برای تهران دربرداشته

-    تعارض تمام‌عیار دیپلماتیک برای جلوگیری از نفوذ طرف مقابل در نقاط مختلف دنیا از افریقا گرفته تا امریکای لاتین

-    حملات رایانه‌ای طرفین، به خصوص حمله رایانه‌ای اسراییل توسط ویروس “استاکس‌نت” به تاسیسات هسته‌ای ایران که از آن به “اولین جنگ نرم‌افزاری دنیا” نام برده می‌شود.

-    جو وحشت از قدرت روزافزون حزب‌الله لبنان و حماس در توانایی مورد هدف قرار‌دادن اهداف بیشتر و حساس‌تر در اسراییل، به خصوص “تل‌آویو” و صرف هزینه‌های سنگین برای خنثی سازی این حملات احتمالی که در پروژه “گنبد آهنی” اسراییل نماد یافته‌است.

و مگر جنگ چیست غیر از این؟

 

جنگ تسلیحاتی

ایران در سال‌های متمادی تلاش فراوان داشته تا گروه‌های نظامی معارض اسراییل را با سلاح‌های خود تجهیز کند.

با این کار توانسته‌است جبهه “جنگ” را از مرزهای خود دور و به مرزهای اسراییل و سرزمین‌های اشغالی  بکشاند. مسیله‌ای که اعضای حماس در سال‌های اخیر درسفر به تهران و جلسه با دانشجویان در دانشگاه تهران به آن اشاره کردند.

طبق اسنادی که اخیرا پایگاه “ویکی‌لیکس” در این مورد دراختیار عموم قرارداده، براساس مذاکرات آقای بشار اسد رییس‌جمهور سوریه و مکالمات او با چند دیپلمات بلند‌پایه فرانسوی از جمله یکی از مشاوران آقای نیکولا سارکوزی رییس‌جمهور فرانسه که جزییات این مکالمات در اختیار مقامات امریکایی قرار گرفته، آقای اسد رسما تایید کرده از عبور محموله‌های سلاح از طریق کشورش به حزب الله لبنان و غزه با خبر است. در این اسناد آمده: “بشار اسد رییس‌جمهور سوریه رسما اعلام کرد از محموله‌های سلاحی که به حزب‌الله لبنان داده می‌شود مطلع است و این کار را تسهیل می‌کند. و در ادامه قول داده اگر بلندی‌های جولان به سوریه بازگردانده شود، این روند را متوقف می‌کند.”2

به نظر می‌رسد مبدا تقریبا تمامی این سلاح‌ها ایران است.  

“یوگنی ساتانوفسکی” مدیر انستیتوی خاور نزدیک امریکا در این مورد معتقد است: “این ایران است که امروزه پشت‌سر حماس ایستاده، همین ایران است که تا این اندازه جنگجویان حماس را به نیروهای متخصص و زبده‌ای بدل کرده. این تهران است که امروز وظیفه سازماندهی، تامین مالی و تسلیحاتی حماس را بر عهده دارد، مانند آنچه پیش از این برای حزب‌الله انجام داده بود. جنگ قبلی در لبنان با حزب‌الله عملا اولین جنگ ایران و اسراییل بود که اسراییل در آن بازنده شد. حال اسراییل حاضر به شکست نیست اما در آینده مشکل به‌مراتب بزرگ‌تری پیش روست. با توجه به اینکه درگیر شدن با ایران با توجه به داشتن حماس در جبهه جنوب و حزب‌الله در شمال بی‌فایده است روشن است که حمله به ایران، اگر رخ دهد، فقط بعد از آن خواهد بود که اسراییل دو نیروی پشتیبان ایران را در کنار خود در هم شکند.”

درهمین راستا، طبق اسنادی که به تازگی توسط ویکی‌لیکس افشا شده، براساس مذاکرات بین یک مقام عالی‌رتبه نظامی اسراییل وسفیر امریکا در اسراییل، تل آویو معتقد است ایران نوع خاصی از موشک را برای گروه حماس طراحی کرده که توانایی دارد از تونل‌های باریکی که در نواز غزه بین مرز فلسطین و مصر ایجاد شده به غزه انتقال داده شود.3

مجله تایم نیز حدود یک هفته پیش در مقاله‌ای در مورد نقش ایران در تحولات اخیر منطقه نوشت: “ایران می تواند دردسر ایجاد کند. حمایت آنها از حزب‌الله لبنان و حماس تهدیدی برای اسراییل است و اسراییل این حق را دارد  که به هرنحو با حمله به آنها این تهدید را نابود کند.”4

این‌ها مثال‌های بسیار کوچک و متاخر حمایت نظامی-مالی ایران از حماس و حزب الله لبنان است و یا تصور امریکا و اسراییل از این حمایت‌ها.

تهران در مسیر قوی نگه داشتن حماس و حزب‌الله لبنان هزینه‌های اقتصادی و دیپلماتیک فراوانی پرداخته و همواره به این علت مشکلات و کشمکش‌های فراوانی با کشورهای “غرب” داشته است و همواره به آن متهم شده که از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند -نکته مهم این که این ادعاهای کشورهای غرب مبنی بر تروریستی بودن گروه‌های نظیر حماس و حزب الله لبنان جای بحث دارد. -

قطع ارتباط ایران با کشورهای افریقایی که یکی از اصلی‌ترین مسیرهای انتقال این سلاح‌ها بوده از این جمله است. قطع ارتباط و سردی تمام عیار ارتباط‌های دیپلماتیک ایران با نیجریه، گامبیا وسنگال از این دست است.

افریقا قاره‌ای است که دستگاه سیاست خارجی ایران به‌خصوص به‌علت “نگاه به کشورهای جنوب” که هدیه شخص آقای احمدی‌نژاد و مشاوران او در عرصه سیاست‌خارجی به سیستم سیاست خارجی ایران در این شش سال بوده، سرمایه‌گذاری سنگینی روی آن شده ولی به علت اینکه افریقا به جاده ابریشم سلاح‌های ایران بدل شده، این سرمایه گذاری‌ها بی‌تاثیر و روابط تهران و پایتخت‌های افریقایی به سرمای سیاهی گرفتارآمده.

ارسال گزارش کشورهای افریقایی از کشف محموله سلاح از ایران، به شورای امنیت سازمان ملل متحد، باعث خواهد شد تا تهران مشمول تحریم‌های بیشتر و یا تحرکات تنبیهی دیگر شورای امنیت شود که میزان و حدود آن هنوز نامشخص است. تهران برای کسب اجازه عبور کشتی‌ها و کاروان‌های زمینی سلاح‌های خود مجبور به بذل و بخشش‌های فراوان در این منطقه بوده. حتی به دلیل اجازه گرفتن از کشوری مانند “شبه‌جزایر کومور” برای عبور کشتی‌های تسلیحاتی خود از یک آبراهه استراتژیک این کشور، به این کشور کمک‌های فراوان مالی کند؛ کشوری که سفیرآن در تهران چندی پیش رسما گفت: دوستی کومور با تهران برای ما هزینه‌های فراوانی داشته است.5

.- کومور عضو کنفرانس عرب است.- و نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر این کشور چند صد هزار نفری، پیروز شد که وعده قطع ارتباط با ایران را به هواداران خود داده بود.6

این تنها بخشی از هزینه‌هایی است که تهران برای  کمک تسلیحاتی به شبه نظامیان مورد حمایت خود پرداخته. اما از سوی دیگر اسراییل نیز هزینه‌های فراوان اقتصادی و دیپلماتیک برای خنثی کردن این قدرت نظامی پرداخته.

حمله به غزه و محکوم شدن به جنایت جنگی توسط سازمان ملل متحد از این دست است.

یا حمله اسراییل به کاروان کشتی کمک‌های انسان دوستانه “مرمره” که اسراییل مدعی بود اعضای آن با حماس و ایران در ارتباط هستند و باعث شد وجهه اسراییل آسیب جدی ببیند و روابط استراتژیک تل‌آویو با آنکارا به سردی بی سابقه ای گراییده شود.

پس از این واقعه بود که مقامات اسراییلی رسما اعلام کردند اسراییل در یک انزوای جهانی قرار گرفته.

اسراییل که همواره با مشکلات شدید اقتصادی روبرو بوده است، -12 درصد مردم اسراییل زیر خط فقر زندگی می‌کنند.این در حالی است که این رقم در میان اعراب حاضر در مناطق اشغالی 42 درصد است.- مجبور بوده بخش بسیار زیادی از بودجه سالانه خود و کمک‌های امریکا را صرف تاسیسات و افزارهای دفاعی کند و یا سن آماده‌باش نظامی را در کشور خود تا میان‌سالی بالا ببرد تمامی این مسایل، مشکلات فراوان اجتماعی–اقتصادی برای اسراییل به وجود آورده.7

 

عملیات جاسوسی

اسراییل همواره برای کسب اطلاعات و یا احتمالا وارد آوردن ضربه‌های تاکتیکی هزینه‌های هنگفتی صرف جاسوسی و کسب خبر از ایران کرده است.

در کنار اخباری که هر از گاهی مقامات اطلاعاتی ایران از کشف، دستگیری و یا حتی اعدام تیم‌ها و حلقه‌های جاسوسی اسراییلی در داخل کشور می‌دهند و یا ارتباطی کهگفته میشود بین اسراییل و دانشمندان هسته‌ای ایران وجود دارد که نمی‌توان بر صحت کامل آنها صحه گذاشت، آنچه که واضح است این است که ایران به عنوان اولین خطر خارجی اسراییل در دنیا اریابی می‌شود و به تبع هدف اول برنامه‌های جاسوسی اسراییل نیز هست که هزینه‌های فراوانی برای اسراییل دارد. یکی از مهمترین هزینه‌ها راضی نگه داشتن کشورهای همسایه ایران برای حمایت آنها از تیم‌ها و تجهیزات جاسوسی اسراییل است.

ویکی‌لیکس در این زمینه عنوان‌کرده: “اسرائیل از خاک جمهوری آذربایجان علیه ایران جاسوسی می‌کند.”

براساس این اسناد اسرائیل و جمهوری آذربایجان قراردادهای چند صد میلیون دلاری خرید اسلحه امضا کرده‌اند. اسرائیل تلاش می‌کند هم‌پیمانی خود را با جمهوری آذربایجان که دارای مرزهای طولانی با ایران است؛ حفظ کند.

در این اسناد آمده: “هدف اساسی اسرائیل از این روابط، حفظ آذربایجان به عنوان یک هم پیمان علیه ایران، استفاده از این کشور برای دست‌یابی به اطلاعات جاسوسی و بهره‌مندی از جمهوری آذربایجان به عنوان بازاری برای تولیدات نظامی است.”8

در لیستی که نام کشورهایی که با اسراییل در عرصه جاسوسی از ایران همکاری می‌کنند می‌توان نام بسیاری از کشورها در امریکای جنوبی مانند شیلی و حتی همسایه‌های ایران  را اضافه کرد.

حدود دو سال پیش روزنامه “ساندی‌تایمز” انگلیس حتی نام ترکیه را نیز وارد این لیست کرد. این روزنامه نوشت: “ترکیه میزبان یکی از بزرگترین سایت‌های جاسوسی اسراییل با هدف(رصد) ایران است.” و خبر از حضور مرکزجاسوسی اسراییل در خاک ترکیه در نزدیکی مرزهای ایران داد. حتی خبرگزای “پرس‌تی‌وی” متعلق به جمهوری اسلامی  نیز این اخبار را تایید کرد.9

به‌نظر می‌رسد طی اتفاقاتی که بین ترکیه و اسراییل افتاده و روی کار آمدن رییس جدید دستگاه جاسوسی ترکیه که رابطه بسیار خوبی با تهران دارد، این مرکز تعطیل شده باشد.

حتی ترکیه اجازه‌داده بود اسراییل از حریم هوایی خود برای استفاده هواپیماهای جاسوسی برای کسب اطلاع از ایران استفاده کند.11

 پس از حمله اسراییل به کاروان کمک‌های انسان‌دوستانه مرمره و روی کار آمدن فردی در مقام ریاست دستگاه جاسوسی ترکیه که رابطه خوبی با ایران دارد به‌نظر میرسد این روابط اطلاعاتی قطع شده است.12

 

تقابل دیپلماتیک

تهران و تل‌آویو در عرصه بین‌المللی نیز برای به خاک مالیدن پشت طرف مقابل تلاش‌ها و هزینه‌های هنگفتی پرداخت‌ کرده‌اند. بارزترین عرصه‌های تقابل ایران و اسراییل در سال‌های اخیر در قاره افریقا و امریکای جنوبی بوده‌است.

از ظواهر امر و اطلاعاتی که در رسانه‌ها در دسترس همگان قرار دارد می‌توان گفت ایران کم‌کم دارد بازی را در قاره سیاه به اسرائیل می‌بازد اما از سوی دیگر دست برتر را در زمین بازی امریکای جنوبی در اختیار دارد.

تهران سعی کرده با سرمایه‌گذاری در عرصه‌های مختلف، دل دولتمردان قاره سیاه را به دست آورد. سنگال را تاکسی‌های سمند فراگرفته. در دو سال گذشته آقای احمدی‌نژاد بارها به آفریقا سفر کرده است. ایران قصد دارد در این کشور سدی برای تولید برق بسازد. در اوگاندا نیزطرح‌هایی در زمینه‌های نفت و پالایش دارد. این سرمایه‌گذاری‌ها باعث شده حتی تعداد شیعیان درقاره افریقا افزایش یابد.

براساس اعلام نهاد ایرانی “مجمع اهل بیت” شمار شیعه شدگان در آفریقا به چند ده میلیون نفر رسیده این در حالی است که پیش از این، شمار آنها بسیار محدود بود.13

نفوذ ایران در آفریقا باعث شد تا  روابط سیاسی اسراییل با کشورهای قاره سیاه در تنگنا قرار گیرد.

حتی نفوذ ایران باعث شد موریتانی در شمال غرب آفریقا سفارت اسراییل را در این کشور تعطیل کند. سفارت اسرائیل پس از سفر منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران به موریتانی تعطیل شد. گفته می‌شود فروش سلاح ایران به سودان به 12 میلیون دلار رسیده. این در حالی است که سودان تحت تحریم واردات سلاح قرار دارد.

ایران اعلام کرده بیمارستان نیمه تمام اسرائیل در شهر “نواکشوت” پایتخت موریتانی را تکمیل خواهد کرد.

از آن سو نیز آقای “اویگیدور لیبرمن” وزیرامور خارجه اسرائیل سفرهای دوره‌ای فراوانی به قاره افریقا دارد.

تل‌آویو هم برنامه‌های کشاورزی را در کشور آفریقایی اوگاندا آغاز کرده و به طور جدی مشغول فعالیت در کشور گینه استوایی است-این کشور از جمله صادرکنندگان نفت است.- اسرائیل خدمات امنیتی به گینه استوائی ارائه می‌کند و در حال ساخت مجتمع بیمارستانی به ارزش 100 میلیون دلار در این کشور است. بسیاری از کشورهای آفریقایی نیازمند تجربه اسرائیل در زمینه آبخیزداری، فناوری نظامی و امنیتی هستند اتیوپی یکی از این کشورهاست که با افراط گرایان اسلامی در حال مقابله است.

هم اکنون بزرگترین مشتریان تولیدات نظامی اسراییل و مورد اعتماد‌ترین هم پیمانان تل‌آویو در آفریقا هستند.

کنیا هم از افراط‌گرایان اسلامی در کشور همسایه خود یعنی سومالی نگران است به کمک های نظامی و اطلاعاتی اسراییل پناه برده. نیجریه نیز در سال‎های اخیر 500 میلیون دلار سلاح از اسرائیل خریداری کرده که از جمله مهمترین آن می‌توان به هواپیماهای بدون سرنشین اشاره کرد.

نکته مهم آنکه هر‌گاه ایران به افریقا نیاز داشته؛ به طور مثال در رای‌گیری در سازمان ملل و شورای امینت، کشورهای افریقایی به علت فشار امریکا و منافع مشترک در داشتن حمایت اسراییل، پشت ایران را خالی کرده‌اند.

به تازگی با کشف محموله سلاح متعلق به سپاه پاسداران ایران در نیجریه که گفته می‎شود مقصد آن نواز غزه بوده، روابط ایران و قاره سیاه به راستی سیاه شده و اسراییل تا‌کنون مشت ایران را در افریقا خوابانده است.

اسراییل برای انهدام محموله‌های سلاح که گفته می‌شود از سوی ایران راهی نوار غزه بوده، چند بار مجبور به ورود غیرقانونی و عملیات نظامی در برخی کشورهای افریقایی از جمله سودان شده است. همین چند هفته پیش حمله‌ای هوایی به یک خودروی غیرنظامی در شهر پورت در سودان به کشته شدن دو شهروند سودانی منجر شد.

مدتی پس از این اتفاق “علی کرتی” وزیر امور خارجه سودان، اسراییل را به دست داشتن در این حمله متهم کرد و تهدید کرد، خارطوم در این زمینه شکایتی را علیه تل آویو در سازمان ملل متحد مطرح خواهد کرد.

 در سال 2009 نیز جنگنده‌های اسراییلی به کاروانی از خودروها در «پورت» سودان حمله کردند.

مسئولان سودانی درآن زمان گفتند جنگنده‌های ناشناس به کاروانی از قاچاقچیان اسلحه حمله کردند.

مقامات اسراییلی عنوان کردند این حمله توسط هواپیماهای بدون سرنشین اسراییل صورت‌گرفته و طی آن 50 نفر از جمله تیم اسکورت ایرانی این محموله کشته شده اند.14

اما در امریکای‌جنوبی شرایط کمی متفاوت است. همواره امریکا و اسراییل از موج روز‌افزون نفوذ ایران در منطقه امریکای‌جنوبی شکوه کرده‌اند و نسبت به آن هشدار داده‌اند و تلاش کرده‌اند با هم‌پیمانانی در منطقه، تلاش ایران را خنثی کنند. کشورهایی مانند شیلی، آرژانتین و برزیل از این دست هستند.15

اما شاید به نوعی ایران در این منطقه دست برتر را به علت ترکیب دولت‌های چپگرا و ضدیت آنها با امریکا و به تبع اسراییل داشته باشد، کما اینکه ایران کمک‌ها و سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی نیز در این مطقه از جهان کرده است.

به تازگی هشت کشور امریکای لاتین، کشور فلسطین را با مرزهای سال 1967 به رسمیت شناخته‌اند.

رفت و آمدهای دیپلماتیک و حتی نظامی بسیار زیادی از تهران به کشورهای امریکای لاتین صورت می‌گیرد و تهران قرارداد لغو لزوم ویزا با برخی از این کشورها به امضا رسانده است و حتی اخبار و گزارش‌های فراوانی از حضور نیروهای حزب‌الله لبنان در امریکای لاتین به خصوص در ونزوئلا در رسانه‌ها دیده می‌شود. آرژانتین به تازگی پیشنهاد بهبودی روابط با ایران را ارایه داده روابطی که پس از عملیات تروریستی مرکز یهودیان این کشور و مقصر معرفی  شدن تهران در آن به سردی شدیدی گراییده بود. از سوی دیگر رابطه تهران با برزیل نیز داشت روزهای بسیار گرمی را تجربه می‌کرد که نفوذ اسراییل و قدرت اپوزسیون حزب حاکم این کشور برای زیر فشار قرار دادن لولا داسیلوا رییس جمهوری سابق این کشور و دیلما روسف هم حزبی او که اکنون رییس جمهوری این کشور است برازیلیا را از تهران تا حدودی دور کرده است.

لازم به ذکر است اسراییل در کشورهای آرژانتین و برزیل نفوذ فراوانی دارد. آرژانتین یکی از بزرگترین جمعیت‌های یهودی جهان را پس از خود اسراییل در خود جای داده است.

نکته مهم دیگر، تاثیر رابطه اسراییل در رابطه تجاری- نظامی تهران با مسکو است. در حالی که کرملین کم‌کم داشت نرم می‌شد تا سامانه دفاعی اس-300 را به تهران بفروشد. سفرهای مخفی و رسمی مقامات مختلف اسراییل باعث شد تا روسیه این سلاح ها را به تهران نفروشد.16

 

جنگ رایانه‌ای

نباید شک کرد دومین جایگاه را در رودررویی ایران و اسراییل در بین تمامی منازعات را جنگ رایانه‌ای دو کشور در برمی‌گیرد که اسراییل در آن “بسیار –هیچ” از ایران جلو است.

علت آن “بدافزاری” به نام “استاکس‌نت” است. کرم رایانه‌ای که توانسته رایانه‌های تاسیسات هسته‌ای ایران را تحت تاثیر قرار دهد و بارها شروع به کار نیروگاه هسته‌ای ایران را متوقف کند.

البته ایران بارها و بارها هرگونه تاثیر این کرم رایانه‌ای را بر تاسیسات هسته‌ای خود تکذیب کرده اما متخصصان بی طرف از جمله متخصصان موسسه امنیتی “سایمنتک” از تکنولوژی فوق پیشرفته‌ای که در این کرم به کار رفته اظهار تعجب کرده‌اند. این موسسه اعلام کرده این کرم بلاشک پیشرفته‌ترین بدافزاری است که تاریخ به خود دیده و با توجه به توانایی این کرم برای تاثیر گذاری فیزیکی روی تاسیسات هسته‌ای از جمله راکتورها و سانتریفیوژها و نابودی آنها اولین سلاح نرم‌افزاری دنیا به حساب می‌آید.17

این کرم آنقدر پیشرفته بوده که مجله “نیویورکر” نام استاکس‌نت را پس از ویکی‌لیکس در دومین جایگاه واقعه و تکنولوژِی برتر در عرصه رایانه جهان قرار داده، مقامی بالاتر از فیسبوک.18

طبق اسناد ویکی‌لیکس اسراییل در سال 2005 پس از آنکه به این نتیجه رسید نمی‌تواند به ایران حمله کند که در اسناد ویکی‌‌لیکس مهمترین علت آن درسی عنوان شده که ایران از حمله اسراییل به نیروگاه هسته‌ای “اوزیراک” عراق گرفته و تاسیسات خود را در مناطق مختلف کشور پخش کرده است. راه دیگری برای حمله به تاسیسات‌هسته‌ای را یافت. سلاح نرم‌افزاری. 19

 ولی می‌توان دیگر دلایلی نیز به این لیست اضافه کرد. این دلایل می‌توانند مخالفت‌های ایالات متحده امریکا در هر دو دولت جمهوری‌خواه و دمکرات از سویی و دیگر غیر قابل پیش‌بینی بودن هزینه‌های جنگ با ایران باشد. اسراییل سپس سعی کرد راه‌های دیگر “حمله” به تاسیسات هسته‌ای ایران را بیازماید که “جنگ‌نرم افزاری” یکی از این روش‌ها بوده که طبق اطلاعاتی که روزنامه نیویورک‌تایمز در این زمینه ارایه داد در این مسیر امریکا نیز شریک جرم او بوده است.

اما از سوی دیگر قدرت جنگ نرم‌افزاری ایران به هک و تخریب سایت‌های خبری و یا دولتی اسراییل که آن هم معدود دفعاتی بوده، محدود شده است.

ذکر این نکته حایز اهمیت است که اسراییل با حمله رایانه‌ای به نیروگاه هسته‌ای بوشهر یکی از قوانین مهم سازمان ملل را نیز زیر پا گذاشته. طبق مصوبات سازمان ملل متحد هرگونه حمله به تاسیسات هسته‌ای صلح آمیز هر کشوری پس از سوخت‌گذاری در آنها به کلی ممنوع است که نیروگاه بوشهر در حالی مورد حمله قرار گرفت که تمامی کشورهای دنیا از جمله امریکا بر صلح‌آ امیز بودن این سایت هسته‌ای ایران معترف هستند و حمله زمانی صورت گرفت که میله‌های سوختی برای اولین بار در قلب نیروگاه قرار گرفته بود و عملا مراحل آغاز به کار نیروگاه شروع شده بود.

اسراییل به همین دلیل هیچگاه به طور رسمی مسوولیت تولید استاکس‌نت را نپذیرفت اما آقای “گابی اشکنازی” فرمانده وقت ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش اسرائیل بارها و بارها به طور تلویحی با تبختر از این حمله به عنوان یکی از افتخارات زمان مدیریت خود نام برده است.20

طبق اسناد ویکی‌لیکس، آقای گابی اشکنازی کسی بوده که در مقابل فشارهای آقای “ایهود باراک” وزیر جنگ اسراییل برای حمله نظامی به ایران مقاومت کرده بوده.

سایه وحشت

شهر نه‌چندان بزرگی مانند تل‌آویو پایتخت اسراییل را تصور کنید که تا کنون هیچ موشکی از حزب‌الله لبنان و یا حماس به آنجا نرسیده و تعداد عملیات‌های صورت گرفته از سوی هرکدام از سازمان‌های نظامی فلسطینی شاید به تعداد انگشت‌های دو دست نیز نرسد.

حالا خود را جای اسراییلی‌ها بگذارید که به این جمع‌بندی رسیده‌اند، حزب‌الله لبنان در جنگ آتی با آنها، توانایی شلیک روزانه 100 موشک تنها و تنها به تل‌آویو را به دست آورده؛ بی‌پرده وحشتناک است.

طبق اخرین اسنادی که ویکی‌لیکس منتشر کرده، اسراییل انتظار دارد جنگ آتی اسرائیل علیه حزب‌الله لبنان “بسیار دردناکتر” از قبلی‌‌ها باشد، تاجایی که انتظار می‌رود حزب‌الله لبنان چیزی بین 24000 تا 36000 موشک طی دو ماه به سمت اسراییل شلیک کند.

در اسناد ویکی‌لیکس که در اختیار روزنامه “هاآرتص” چاپ اسراییل قرار گرفته است آمده: “اسراییل انتظار دارد بین 24000 تا 36000 موشک طی دو ماه به سمت اسراییل شلیک شود که هدف 6000 تای آنها  پایتخت اسراییل یعنی تل آویو است.”

طبق این اسناد که به مکالمات یک مقام امنیتی امریکایی و اسراییلی مربوط می‌شود مقامات موساد انتظار دارند روزانه بین  400 تا 600 موشک به سمت اسراییل شلیک شود که سهم تل‌آویو روزانه 100 موشک برای دو ماه تمام است.

در ادامه اسناد ویکی‌لیکس در این رابطه آمده: “اسراییلی‌ها عنوان می‌کردند  قاچاق سلاح از ایران و سوریه به حزب‌الله یک چالش استراتژیک برای اسراییل است و این اتفاق به شدت گزینه‌های دیپلماتیک برای رسیدن به صلح را محدود می‌کند.”-صلح با اعراب شاید بزرگترین دغدغه تمامی اسراییلی‌ها در نیم قرن گذشته باشد.-

بر اساس اسناد فاش شده، مقامات اطلاعاتی-نظامی اسراییل معتقد هستند، حزب‌الله لبنان( تا آن زمان) 20000 عدد از راکت‌های 220 و 302 میلی‌متری و چند صد موشک “فجر” و صدها موشک ضد‌تانک و صدها موشک ضد تانک قابل ردیابی. تعداد متنابهی موشک‌های ضد هواپیمای “اس‌ای 14” و “اس‌ای‌7 ” و “کیو دبلیو” و… و مقدار غیر قابل ارزیابی مواد منفجره در اختیار دارد.”21

این برآوردهای عظیم از سلاح‌های در اختیار حزب‌الله لبنان جدا از توانایی‌های حماس و دیگر گروه‌های معارض اسراییل، تل آویو را در موقعیتی که وضع اقتصادی آن نامناسب است، وادار کرده دست به خرج‌های کلان و سرمایه گذاری‌های سرسام‌آور، روی پروژه‌های دفاعی بسیار پیشرفته مانند پروژه “گنبد آهنی” بزند.-پروژه گنبد آهنی نمونه کوچک برنامه دفاع موشکی آمریکا است که توانایی دارد چند لحظه پس از شلیک موشکی به سمت اسراییل آن را در آسمان مورد هدف قرار دهد.- و همین امر باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و بروز ناآرامی‌ها و نارضایتی‌های اجتماعی در اسراییل شده. اسراییل باید پولی را که صرف رشد اقتصادی شهروندان خود کند- بخش زیادی از مردم اسراییل زیرخط فقر زندگی می‌کنند- صرف اهداف نظامی کند و از سوی دیگر دولت‌های مختلف درتل‌آویو به علت عدم توانایی در به دست آوردن صلح و یا آتش‌بس پایدار با بی ثباتی سیاسی مواجه می‌شوند. از سوی دیگر همواره هراس از شلیک شدن موشک در دل مردم اسراییل وجود دارد که این خود به تنهایی هزینه‌های انسانی-روانی و اجتماعی فراوانی برای مردم اسراییل دارد.

و نکته پایانی آنکه نباید حمایت‌های تمام و کمال ایالات متحده امریکا را به هر نحو از اسراییل و در مقابل تلاش این کشور، برای محدود کردن روابط و توانایی‌های بین‌المللی تهران، در این رویارویی  فراموش کرد.

شاید در کنار تمامی “کارزارهای” تهران و تل‌آویو، حمایت امریکا، جنگ افزاری است که به مثابه سلاح هسته‌ای اسراییل است و گاهی با به‌کار بردن آن و گاهی ایجاد هراس از به‌کار بردن احتمالی آن، تهران را تحت فشاری قرار داده که این خود، به تنهایی ماجرایی دیگراست.