بازگشت ایران به قرن هفتم

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

بطور خیلی طبیعی اگر یک هنرمند شاعر یا فیلمساز یا بازیگر یا موزیسین، اگر ضریب هوشی اش پانزده درصد کمتر بشود، تبدیل می شود به یک تاجر موفق و همان تاجر موفق اگر ضریب هوشی اش پانزده درصد کم بشود، تبدیل می شود به یک سیاستمدار موفق. البته نه اینکه سیاستمدار باهوش در دنیا نداشتیم، اتفاقا سیاستمدار باهوش هم در دنیا داریم، ولی بدبختی این است که اغلب شان فیلسوف بودند و معمولا جمع فیلسوف و سیاستمدار، می شود دیکتاتور. حالا سیاستمدار موفق که این باشد، ببین سیاستمدار آماتور و بخصوص دموکرات خودش مصیبتی است. ریک سنتروم یکی از جمهوریخواهان آمریکایی در مبارزات تبلیغاتی آمریکا که در حال آغاز است، گفته: “در صورت پیروزی با بمباران ایران کشور را به قرن هفتم برمی گردانم.”

منظور ریک سنتروم معلوم است که از قرن هفتم،‌‌ همان قرن هفتم میلادی است. قرن هفتم میلادی هم می‌شود،‌‌ همان سال ۸۰ هجری قمری یعنی سالهای صدراسلام، که بازگشت به آن آرزوی رهبران ایران و داعش و القاعده است. در همین مورد طرح چند توضیح ضروری است:

اول اینکه: آن بخشی از حکومت ایران که می‌خواهند با آمریکا بجنگند، نیازی به بمباران ندارند، آن‌ها بطور طبیعی تلاششان این است که بعد از جنگ با آمریکا، ایران را به ۱۳۰۰ سال قبل برگردانند، شما لازم نیست زحمت بکشید، در واقع اینکه برای شما جوک است، برای آن‌ها خاطره است. خیال می‌کنند دارند تهدید می‌کنند، حکومت ایران خودش سی و هفت سال است دارد تلاش می‌کند که به صدر اسلام برگردد.

دوم اینکه: این حرف آمریکایی‌ها در واقعیت هم درست است، مثلا همین عراق، از وقتی آمریکا به آن حمله کرده، توسط داعش به ۱۳۰۰ سال قبل عقب رفته، منتهی وقتی این اتفاق بیافتد، دردسرش ده برابر می شود.

سوم اینکه این جمهوریخواهان اول همان عراق را که با حمله نظامی زائیدند، و تبدیل به یک شاخ حسابی در منطقه شده بزرگ کنند، بعد یکی دیگر بزایند، همینطوری بچه پس انداختن که کاری ندارد.

 

نتیجه گیری غیراخلاقی

این چه کارهایی است که آقایان می کنند. پانزده سال قبل ده نفر از وزارت اطلاعات چهار نفر از مخالفان سیاستمدار و روشنفکر را کشتند و قتلهای زنجیره ای راه افتاد، در نتیجه صدها روزنامه نگار و هزاران دانشجو به این موضوع اعتراض کردند و آن روزنامه نگاران و دانشجویان دستگیر و زندانی شدند.

شش سال قبل هم تعدادی از مسئولان سیاسی کشور با کمک رهبر برای حمایت از یک دیوانه به اسم احمدی نژاد، زدند و یک تقلب بزرگ کردند و یک رئیس جمهور را زورتپان کردند به یک کشور، چند میلیون نفر به این تقلب اعتراض کردند، و در نتیجه هزاران معترض دستگیر و زندانی شدند و مملکت در چهار سال از نظر اقتصادی بیست سال عقب رفت و حالا یکی شان مثل جواد منصوری می گوید “احمدی نژاد کلاه گشادی بود که سر جمهوری اسلامی گذاشته شد.” همچی حرف می زنند انگار ما سرشان کلاه گذاشتیم، رهبر کشور که خودش نقش سر نظام را دارد، این کلاه را بعد از یک ساعت که جلوی آینه پرو کرد و از وسط چهار تا کلاه نگاهش کرد گذاشت سر خودش. به ما چه؟

یک سال قبل هم عده ای در اصفهان اسیدپاشیدند به چهره تعدادی زن اصفهانی مظلوم و زندگی شان را نابود کردند و بعدش که ملت اعتراض کردند، به جای اینکه اسیدپاش ها را بگیرند، خبرنگاران را گرفتند، برادر من! آن یکی اسید پاشیده، به ما چه که با ما دعوا می کنی؟ ما گفتیم اسیدنپاش، مگر مرض داری؟

امسال هم که آقای علی مطهری رفته به ولایت شیراز، طرف را با چوب و چماق و سنگ و آجر و گوجه فرنگی و گاز اشک آور به راه راست هدایت کردند، بعد هم که شکایت کرد، تا حالا چهار پنج مقام استانی که با حمله به مطهری مخالف بودند اخراج کردند، ظاهرا فرماندار جهرم را هم به همین خاطر اخراج کردند و طرف شاکی شده، حالا گفتند که موضوع اخراج فرماندار ربطی به مطهری ندارد، فرماندار رفته بود برای ناهار نانوایی نان بخرد، وقتی برگشت دید اخراج شده، همین. چرا موضوع را پیچیده می کنید.

 

امنیت با اعمال شاقه

واقعا چرا قدر این چیزهایی را که داریم نمی دانیم، چرا تا این حد قدرناشناس هستیم، مثلا همین هفته قبل در ماجرای مهاباد که معلوم نیست سرش چی بود تهش چی بود، تعدادی از مردم درگیر شدند، یک هتل هم آتش گرفت و شهر یک هفته شلوغ بود که هیچ، در اغلب شهرهای کردستان تظاهرات بود و بحران و ناراحتی، آن وقت می گویند در مملکت امنیت وجود ندارد.

یا مثلا همین سه روز قبل در جریان هفته پایانی لیگ، در تبریز و در مسابقه تراختور، ورزشگاه و شهر تبریز به هم ریخت و شانس آوردیم که مردم تبریز نجیبانه برخورد کردند و شهر را روی سرشان نگذاشتند وگرنه الآن نصف استان در آتش سوخته بود، آن وقت می گوئیم در مملکت امنیت نیست.

یا اصلا همین حمله مسلحانه دیروز در سوسنگرد( فاطمه قلمبه جدید) که باعث شد به چند پلیس خیلی شیک با اسلحه حمله کنند و زخمی و کشته و لامصب، مگر اینجا تگزاس است، چکار می کنید، آن وقت آقای گلپایگانی، رئیس دفتر بیت رهبری گفته “امنیت سراسر ایران را گرفته است.” امنیتش که این است، ببین اگر ناامن بود الآن کل مملکت هفت بار زیرورو شده بود.