می توان گفت که کارتونیست های فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم وجهه ای دیگر برای هنر کارتون مطبوعاتی فراهم آوردند و آن را از اسباب تفنن اشرافزادگان به سلاحی برنده علیه اخلاقیات و چارچوب های سیاسی- اجتماعی حاکم و نقد ارزش های بورژوازی تبدیل کردند.
آیا کاریکاتوریست، قهرمان است؟
روزی که نشریه “کاریکاتور” به مدیریت “شارل فیلیپون” به خاطر هجو “لویی فیلیپ” پادشاه وقت، به محاق توقیف افتاد، کارتون، پوسته ترکانده و به مرحله تازه ای از بلوغ و موجودیت خود پا گذاشته بود و دستگیری “اونوره دومیه” کارتونیست این نشریه را می توان مبدأ این دوران جدید تلقی کرد.
بازداشت “دومیه” در 1832 که به شش ماه حبس او و اعمال محدودیت های فراوان برای کارتون سیاسی در آن زمان انجامید، واژه “کارتونیست” را با صفات تازه و بی سابقه در هم آمیخت. ”کارتونیست-مجرم” که در قاموس سیاستمداران، حاکمان، قدرتمداران و حتی گاه، مردمانی که هدف پیکان طنز یا هجو قرار گرفته بودند، شکل گرفت و کارتون از سوی ایشان، در کنار خنجر، نیزه، تفنگ و سایر انواع سلاح گرم و سرد طبقه بندی شد و “کارتونیست-مبارز” که این عنوان از سوی آزادیخواهان، مبارزان یا تمام کسانی که با اعتقادات سیاسی کارتونیست همرای بودند به وی اعطا شد. کشته شدن و به زندان افتادن “کارتونیست” بابت چاپ یک اثر، “کارتونیست- مبارز” را وارد فاز جدیدی می کرد که با ترکیب “کارتونیست- قهرمان” قابل تعریف است.
در این صدو شصت و اندی سال که از بازداشت دومیه می گذرد بسیاری کارتونیست های مطبوعاتی از ملیت های مختلف، تهدید شده، به زندان افتاده یا به قتل رسیده اند. نام “ناجی العلی” کارتونیست فلسطینی که به دست صهیونیست ها به قتل رسید، با جنبش آزادیخواهی فلسطین عجین شده، کارتونیست های دانمارکی بر آنچه علیه پیامبر اسلام کشیده اند به نام آزادی بیان پا می فشارند، در کشور ما بسیاری از روزنامه های منتقد به بهانه انتشار کارتونی توقیف و کارتونیست ها بازداشت یا مؤاخذه شده اند. شرایط به گونه ای است که گاه ارزش یک کارتون مطبوعاتی را بنا بر قابلیت به محبس افکندن کارتونیست یا برباد دادن سر او، می سنجند. از این منظر، کارتونیست، مبارزی است که میان تیر و تفنگ و زوبین و قلم، کار با سلاح آخر را خوب می داند و با آن یک تنه به نبرد دیکتاتوری، ستم و خفقان حاکم می رود. یا جنگ را می برد و یا “قهرمانانه” دربند می شود و جان را فدای آرمان می کند. آیا جداً تفاوتی بین “چه گوارا” و “دومیه” نیست جز آن که یکی قلم را روان تر از مسلسل در دست می چرخاند؟ آیا شجاعت در ابراز عقیده ملاکی مطمئن برای ارزشگزاری یک اثر کارتون است؟
مسلماً “شجاعت” لازمه کارتون مطبوعاتی است. پیش چشم آوردن چیزهایی که سیاسیون، حکام یا مردم خوش ندارند ببینند گناهی است که کارتونیست با طرد و تهدید شدن یا از دست دادن شغل و زندان، پادافره آن را خواهد داد. اما فراموش نکنیم یک کارتونیست در عین حال، “هنرمندی” آگاه و روشنگر است که به اصول “هنر” خود التزام دارد. او تنها زورمداران را سیلی نمی زند که نگاه و سلیقه مخاطبان را هم می نوازد و حس زیبایی شان را به چالش می گیرد. کارتونیست باورهای کلیشه ای و ساختارهای از پیش تعیین شده زیباشناسانه را در هم می شکند. شاید این نبرد با ذهنیت های خو گرفته به روزمرگی بسیار سخت تر از در افتادن با سیاستمداران کم طاقت کینه جو باشد چرا که تحسین و تشویق عموم را به همراه ندارد و کمتر با واژگانی چون “شجاعانه” یا “ قهرمانانه” مورد تأیید و تشویق همگان قرار می گیرد. پیشروی در این جبهه بسیار کند و بطئی است و هر تغییر در روبنا – از جمله امور سیاسی- تحت تأثیر یا منوط به به پیروزی در این میدان است؛ میدان تغییر باورها و ذهنیات.
پس شهامت یک کارتونیست با چکاندن ماشه تفنگ یا سینه سپر کردن در برابر جوخه آتش محقق نمی شود؛ یافتن ایده ای که باورهای کج را نشانه برود و راندن قلم بر سفیدی کاغذ برای تجسم این ایده، ”قهرمانانه ترین” حرکت یک کارتونیست مطبوعاتی می تواند باشد. باقی ماندن یک چریک در صحنه نبرد، مساوی است با شلیک چندین و چند خشاب گلوله بیشتر که در خوش بینانه ترین حالت، حکومتی دژخیم را سرنگون خواهد کرد بی آنکه علل پیدایش آن را درمان کرده باشد، باقی ماندن یک کارتونیست در صحنه هنر و مطبوعات اما، برابر است با خلق ده ها اثر که می تواند گنجینه فرهنگی کشوری را پربارتر کند و بخشی باشد از جریانی برای تغییر بنیادین باورها و سلایق.
شجاعت، تنها برداشتن قلم و تصویر کردن (بعضاً مبتدیانه) ناسزا و جوک های پیش پا افتاده علیه دولتمردان نیست که هر روزه سوژه هزاران شوخی درگوشی این چنینی هستند. ماندن و تلاش برای تأثیر گذاشتن بر جامعه از طریق ایده هایی بکر که قالبی هنرمندانه یافته باشند، عین شهامت است.
همه دومیه را به سبب شجاعت اش می ستاییم نه برای تحمل شش ماه زندان که به احتیاط بیشترش پس از آزادی انجامید، به خاطر گنجینه آثار به جا مانده از او که ظرف زمان و مکان را درهم شکسته و ارزشهای زیباشناسانه و انقلابی خود را از پس یکصد و اندی سال، همچنان به رخ می کشند. آیا آثار شجاعانه کارتونیستهای ما گذر زمان را تاب خواهند آورد؟
شاید بد نباشد بازنگری ای در مفاهیمی چون شجاعت و قهرمانی در عرصه کارتون به عمل آوریم.