فیلم روز ♦ سینما ی ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

کمال تبریزی فیلمساز پر حاشیه ای است. تقریبا نمی توان گفت در این سال ها فیلمی تولید کرده و این فیلم با ‏جنجال رو به رو نشده باشد. دامنه جنجال های او از فیلم لیلی با من است دراواسط دهه 70 آغاز و تا امروز با ‏فیلم های مارمولک، مجموعه شهریار و همین فیلم همیشه پای یک زن در میان است ادامه داشته است. نگاهی ‏داریم به آخرین ساخته به نمایش در آمده او؛ همیشه پای یک زن در میان است.‏

ashoftegi1.jpg

‎ ‎آشفتگی در روایت‎ ‎

کارگردان : کمال تبریزی. نویسنده: رضا مقصودی، نغمه ثمینی بر اساس داستان غیر قابل انتشار نوشته سید ‏مهدی شجاعی. مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی. تدوین: حسین زندباف. تهیه کننده : محسن علی اکبری. ‏بازیگران: گلشیفته فراهانی، حبیب رضایی، رضا کیانیان، مهران مدیری، اسماعیل خلج.‏

ashoftegi2.jpg

خلاصه داستان: مریم و همسرش به آستانه جدایی در زندگی مشترک خود رسیده اند. آنها به دادگاه می روند و ‏از یکدیگر طلاق می گیرند. این ها تازه آغاز دردسرهای مریم است. رفتار همه پس از این جدایی با او تغییر ‏می کند. در خیابان ماشین ها برای سوار کردنش با یکدیگر تصادف می کنند. رئیس شرکتی که او در آن کار ‏می کند و آدم متدینی است به او پیشنهاد صیغه شدن می دهد و… تا اینکه در نهایت تصمیم می گیرد با این همه ‏مشکلات سر زندگی سابق خود باز گردد.‏

کمال تبریزی جزو معدود فیلمسازانی است که هنوز می تواند با خط قرمز ها شوخی کند و فیلم های شاد و ‏شنگولی بسازد که مخاطب را به سالن سینما بکشاند. عده ای این شیوه حضور او را نوعی سوپاپ اطمینان از ‏سوی ناظران دولتی سینما می دانند و برخی دیگر آن را به تهیه کنندگانی منتسب می کنند که قادر هستند فیلم ‏هایی را که او می سازد را از محاق توقیف بیرون بکشند و….‏

ashoftegi3.jpg

اما نکته اینجاست که به هرحال تبریزی یکی از پرکارترین کارگردان های سینما و تلویزیون ایران است که ‏همواره در حالیکه اثری را روی پرده دارد درحال فیلمبرداری دیگری و درحال پیش تولید مجموعه ‏تلویزیونی دیگر است.‏

همیشه پای یک زن در حالی در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد که تبریزی مشغول فیلمبرداری فیلم پاداش ‏در عربستان بود. فیلم با واکنش منفی منتقدان مواجه شد و اکثر نویسندگان سینمایی این فیلم را نقطه پس رفتی ‏در کارنامه این فیلمساز به شمار آوردند. این در حالیست که تبریزی خود به شدت از فیلم دفاع می کند و آن را ‏نقطه عطفی در کارنامه شخصی و فیلمی متفاوت در کلیت سینمای ایران می داند.‏

فیلم همیشه پای یک زن در میان است می کوشد شوخی های خود را بر پایه کمدی فانتزی بنا کند. اما عدم ‏تناسب فیلمنامه نویسان این فیلم با یکدیگر باعث شده نوع نگرش آنها به مقوله طنز متفاوت شده و همین مسئله ‏کلیت داستان را به اثری چند پاره تبدیل کند. نغمه ثمینی نمایشنامه نویسی کلاسیک است و رضا مقصودی ‏فیلمنامه نویسی که مهارت در نگارش طنز های موقعیت دارد. حاصل این دو کنار هم باعث شده برخی شوخی ‏های فیلم جذاب و برخی دیگر کاملا نچسب و غیر قابل باور باشند.‏

ما در این داستان با موقعیت هایی جزیره ای رو به رو هستیم. یعنی داستان زندگی به پایان رسیده مریم و ‏همسرش تنها دستاویزی می شود که ما بتوانیم به نقطه های مختلفی سرک بکشیم و با شخصیت های دیگری ‏آشنا شویم. همین مسئله سبب شده شدت و ضعف قدرت کارگردانی در این بخش ها و حتی شیوه بازی ‏بازیگران روی طنز مطرح شده تاثیر گذاشته و ریتم روایتی فیلم را دستخوش نوسان کند. به طور مثال مهران ‏مدیری در این فیلم نقش یک مشاور را دارد که با حضوری عجیب در فیلم حضور پیدا می کند. رفتار او در ‏برخورد با زن ها کاملا از روی اغراق است. تبریزی که به هرحال قصد داشته از حضور اقتصادی مدیری ‏نیز در این فیلم سود جوید او را به حال خود رها کرده و حاصل شخصیتی شده که حذف آن هم هیچ تغییری در ‏فیلم حاصل نمی کند. ‏

در مقابل اوشخصیت رئیس شرکت با بازی رضا کیانیان قرار دارد که همه اجزای آن سر جای خودش قرار ‏گرفته و آنقدر بازی کیانیان در این نقش چشمگیر می شود که در عمل بازی دیگران و سایر شخصیت ها را ‏زیر سایه خود قرار می دهد. او مردی به ظاهر علیل است که به محض رو به رو شدن با خبر طلاق مریم از ‏روی ویلچر بلند شده و به انسانی سالم و رمانتیک تبدیل می شود. کمدی که شخصیت رئیس شرکت دارد کاملا ‏بر پایه کمدی رفتار پایه ریزی شده و با مخاطب ارتباط خوبی برقرار می نماید. ‏

اما دیگر شخصیت ها، حتی شخصیت های اصلی فیلم به هیچ وجه همذات پنداری مناسبی را برای مخاطب به ‏همراه نمی آورند. همین مسئله سبب شده نخ تسبیح فیلم ضعیف شده و شخصیت های فرعی بیش از آنها که ‏نقش اصلی دارند دیده شوند و همین کار را دچار ضعف و آشفتگی می کند.‏

به نظر می رسد تبریزی هم در این یکی دو کار اخیر خود مرعوب فضای فیلمنامه های فیلم هایش شده است و ‏تنها به عنوان یک نام در پشت اثر حضور پیدا می کند و کارگردانی را به فراموشی می سپارد. شاید هم حجم ‏انبوه پیشنهادات به او این اجازه را نمی دهد که با تمرکز بیشتری کار کند. به هرحال او جزو کارگدان های ‏سینمای ایران است که وظایف ئدیگری جز ساختن فیلم های پرفروش را نیز برعهده دارد.‏