گزارش خاکسپاری زنده یاد عسل بدیعی
“شمعی در باد”
پیکر عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون، یکشنبه ۱۸ فرودین با حضور مردم و هنرمندان از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع شد. بهزاد فراهانی،کیانوش عیاری، ابوالفضل پورعرب، فریبرز عربنیا، مهتاب کرامتی، سیروس الوند، ستاره اسکندری، هنگامه قاضیانی، ماهایا پطروسیان، علی دهکردی، رویا نونهالی، مسعود رایگان، مریلا زارعی، رویا تیموریان، پگاه آهنگرانی و… از جمله هنرمندانی بودند که در مراسم حاضر بودند.
نخستین سخنرانی این مراسم بر عهده ستاره اسکندری بود. او با خواندن قطعه شعری درباره این حادثه خطاب به حاضران گفت: هیچکدام از ما رفتن عسل را باور نداریم. با اینکه هر مرگ اشارتی است به حیاتی دیگر، اما دلم نمیخواست خانواده عسل و غزل خواهر او را امروز از نزدیک ببینم. عسل بدیعی با کاری که کرد نشان داد که چه روح بزرگی دارد. جای او همیشه بین ما خالی است، ولی میدانیم که او تا همیشه در کنار ماست.
شاهرخ بدیعی، پدر عسل بدیعی درحالتی پر از غم و اندوه ضمن تشکر از حضور گسترده علاقمندان به هنر در مراسم دخترش چنین گفت: “سلام به این همه معرفت. من از همه شما که امروز برای تسلی من و خانوادهام اینجا هستید، تشکر میکنم. دستهای همه شما را میبوسم. شما امروز برای تسلی خاطر من، شیرین (مادر عسل بدیعی)، غزل و رضا اینجا هستید. عسل ۱۷ سال از عمر خود را در جمع هنرمندان گذراند. میدانید که با مرگ عسل چه حادثهای بر ما رخ داده است. اما اجزای بدن او امروز در وجود ۷ بیمار نیازمند جای گرفته است و من حالا هفت فرزند دیگر دارم. این برای من افتخار است.”
سپس غزل بدیعی روی صحنه حاضر شد و یادداشت روز اول فرودین عسل بدیعی، خواهرش را، برای جمعیت حاضر قرائت کرد. او را خواند: سال ۹۲ شد و در این گذر عمر چیزی قسمت همه ماست. حالا ۳۶ سالم است، دهه ۳۰ هم گذشت با سرعت مثل همه چیز همچون دهه ۲۰. شش سال را در رکود بودم. حالا میتوانم مسلط باشم. ضعف درونی ام رنگ باخته است. اشتباه زیاد کردهام. اشتباه زیاد دیدهام، اشتباه ارزش دادم و اشتباه بیارزش کردم اما مهر خدا خواست که هنوز سالمم، توانمندم، ریشه دارم، جوانم، زیبایم، پسری دارم، عشق و مهر، خانوادهای مثل گوهر ناب و دوستانی مثل برگ گل و دنیایی که هر روزش واقعه است. حالا انرژی خفتهای دارم برای رسیدن به زندگی. تمام توانم امسال بر این است که شگفتی بیافرینم، شگفتیای که پسرم “جانیار” و خانوادهام به آن افتخار کنند. من می دانم امسال سال من است.
جانیار عربنیا فرزند ۱۳ ساله عسل بدیعی نیز با حرف های خود حاضران را تحت تاثیر قرار داد. او که به شدت گریه میکرد درباره مادرش گفت: از مادرم تشکر می کنم به خاطر کارهایی که برای من کرد. اگر او نبود من هم نبودم. او همه کار برای من کرد، حتی کارهایی را که دوست نداشت. حالا از همه بیشتر دوستش دارم، دلم برایش بیشتر تنگ می شود. میدانم خوشحال است و اگر قرار باشد برگردد، اینجا برایش مثل زندان است. می خواستم جلوی همه شما از او تشکر کنم و قول می دهم کاری کنم که راضی باشد.
سپس فریبرز عرب نیا،همسر سابق عسل بدیعی پشت تریبون قرار گرفت و در اندک سخنان خود گفت: من حرفی برای گفتن ندارم فقط خواهش میکنم در این ازدحام جمعیت مراقب بچهها و خانمها باشید.
در پایان این مراسم پیکر عسل بدیعی در میان دستهای هنرمندان و علاقهمندان به سینما و تلویزیون به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.
مجید درگاهی، مدیر هماهنگی و تنظیم جریان اهداء تیم پیوند بیمارستان مسیح دانشوری، علت مرگ این بازیگررا پارگی عروق مغزی و به دنبال آن خونریزی مغزی اعلام کرده است. خانم بدیعی در دهم فروردین به دلیل وخامت اوضاع جسمی به بیمارستان لقمان منتقل شد و پس از مرگ او در بیمارستان اعلام شد که بنا به وصیت نامه ایشان اعضای بدن او به بیماران نیازمند اهدا خواهدشد.
مراحل اهدای اعضای این بازیگر تشییع پیکر او را به تعویق انداخت. امید قبادی، معاون مرکز فرآهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خصوص اهدای اعضای این بازیگر به خبرگزاری مهر گفت: “قلب مرحوم خانم بدیعی توسط تیم جراحی قلب دکتر ماندگار به یک بیمار نیازمند پیوند میشود، دو ریه وی در بیمارستان مسیح دانشوری به عنوان تنها مرکز پیوند ریه کشور پیوند میشود و اقدامات لازم برای پیوند ریهها در این بیمارستان آغاز شده است. این عمل حدود ۷ ساعت طول میکشد. کبد و لوزالمعده وی نیز برای پیوند به شیراز ارسال میشود و کلیههای او نیز در دو بیمارستان در تهران برای پیوند فرستاده شده است. بقیه اعضای وی مانند قرنیه و تاندونها نیز برای فراهم آوری به بانک نسوج ارسال میشود تا در آینده به بیماران نیازمند پیوند شود.” زندهیاد بدیعی دوشنبه ۱۲ فروردین در ۳۶ سالگی درگذشت.
بدیعی سال ۱۳۷۷ با بازی در فیلم “بودن یا نبودن” به کارگردانی کیانوش عیاری وارد دنیای سینما شد. “هفت پرده”، “دستهای آلوده”، “شمعی در باد” و “پروانهای در مه” از جمله فیلمهای سینمایی او و “ششمین نفر”، “زمین انسانها” و “مستانه” از جمله آثار تلویزیونی او است.