سینمای ایران

نویسنده
مرضیه محمدی

نگاهی به ساخت فیلم از روی آثار ادبی

سایه روشن ادبیات در سینما

ساخت فیلم از روی آثار ادبی در دنیای امروز امری رایج و معمول است. بسیاری از رمان ها و آثار فاخر ادبی بعدها توسط فیلمنامه نویسان به صورت فیلمنامه درامده و با خرید امتیاز آنها توسط تهیه کنندگان بزرگ در اختیار کارگردانان قرارگرفته.

نکته مهم در اینگونه آثار کیفیت ساخت اثر و نیز نظر منتقداین و یا صاحب اثر ادبی درباره ساخت آن بوده است. در اغلب آثار ادبی که صاحب اثر درگذشته است معمولا منتقدان دراز منظرهای مختلف درباره فیلم و کیفیت آن در مقایسه با خود اثر به اظهار عقیده می پردازند.

درباره فیلم هایی که از روی آثار نویسندگان در قید حیات ساخته می شود نیز معمولا با خرید امتیاز ساخت فیلم و قرارداد منعقد شده بین تهیه کننده و نویسنده کلیه شرایط لازم برای ساخت مهیا می شود و صاحب اثر طبق قرارداد در طول ساخت فیلم در جریان ساخت و روند آن قرار می گیرد و تا حد امکان تلاش می شود فیلم طبق نظر نویسنده و مطابق با فضایی که او در ذهن دارد ساخته شود.

در چنین مواردی تعامل مثلث نویسنده، فیلمنامه نویس و کارگردان می تواند گره گشا باشد و در نهایت اثر سینمایی تا حد زیادی به اثر ادبی نزدیک شود.

کمتر پیش امده که نویسنده ای بعد از نمایش فیلم به انتقاد از آن برخاسته باشد و فحش و ناسزا نثار سازندگانش کند.

اما این روند در ایران کمی تا قسمتی متفاوت است.بعد از تجربه موفق ساخت فیلم “گاو” از روی کتاب عزاداران بیل دکتر ساعدی، توسط داریوش مهرجویی که با نظارت دکتر ساعدی صورت گرفت و در نهایت به اثر موفقی بدل شده، دیگر آثار ساخته شده کمتر موفق بوده اند.

فیلم “داش آکل” ساخته مسعود کیمیایی با بازی درخشان بهروز وثوقی، با وجود دقت و ظرافت کیمیایی نمونه دیگر از آثار نسبتا موفق برگرفته از ادبیات بود و در مقابل فیلم “شوهر آهو خانم” ساخته بزرگمهر رفیعا که از روی اثری  با همین نام نوشته علی محمد افغان ساخته شده بود با اعتراض نویسنده مواجه شد و همینطور فیلم “غزل” ساخته کیمیایی که از روی اثری خارجی ساخته شده بود هم نتوانست به اثری موفق تبدیل شود.

 

 

اصغر فرهادی وماجرای دکتر نون و دکتر مصدق

 اما این تنها تهمینه میلانی نبوده که برای ساخت فیلم از یک رمان مشهور با مشکلاتی مواجه بوده است.فیلمسازان دیگری بوده اند که خواسته اند براساس داستان ها ورمانهای معروف فیلم بسازند. یکی از آنها اصغر فرهادی بوده است.

اصغر فرهادی دراین سال ها دوست داشته براساس داستان هایی چون “دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد”، “جای خالی سلوچ “، و….فیلم بسازد.

فرهادی در مصاحبه ای با احمد طالبی نژاد در ماهنامه سینما وادبیات گفته :یکی از آرزوهایم ساخت فیلم براساس رمان ویا مجموعه داستان است.دنبال رمانی هستم که کاملا درگیرش شوم ویک بار هم این مسیر را انتخاب کنم. خیلی دلم می خواهد داستان “دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد” را به فیلم برگردانم یا به نمایش صحنه ای تبدیل کنم.مدت زیادی است این داستان ذهنم را به خود مشغول کرده و ظرفیت خوبی برای تبدیل شدن به فیلم ویا نمایش دارد.

فرهادی درادامه گفته بود :سال ها پیش خیلی دلم می خواست شرایطی فراهم می شد که جای خالی سلوچ دولت آبادی رابسازم. زمانی هم دلم می خواست داستان کوتاه “خانه ای در آسمان” از مجموعه جایی دیگر گلی ترقی را به فیلم برگردانم. با خود او هم صحبت کردم که البته به دلایلی نشد.

 

 

مسعود کیمیایی وبوف کور

مسعود کیمیایی کارگردان مطرح سینما چند سال پیش  نسبت به ساخت فیلم سینمایی بر اساس شناخته شده ترین اثر هدایت ابراز تمایل کرد.

 وی در گفتگویی با مجله شهروند امروز عنوان کرده بود : خیلی دوست دارم بوف کور را بسازم ولی باید پیش بیاید، باید وقتش بشود.یادم هست که اتودهایی هم زده بودم و حتی آن کالسکه داستان هم طراحی شده بود که یک چیز فرنگی نباشد و چرخ هایش چقدر باشند و پره هایش چه شکلی باشند.

 کیمیایی  در جای دیگری نیز  اظهار داشته که پیش از این خیلی دوست داشته “بوف کور” را بسازد.کیمیایی توضیح داده که متاسفانه خیلی از فیلم سازها زیر نام “هدایت ” می خواستند این کار را بکنند.یک عده که  کارشان نیمه کاره ماند و کسی هم کارش به آن نقطه و به اصطلاح فراز نرسید.اما من دوست داشتم بعد از داش آکل این داستان را بسازم.

کیمیایی در این گفتگو  رهایی از بوف کور را غیر ممکن دانسته و گفته است : آن وهمی که در بوف کور هست یک وهم ایرانی است. این وهم خیلی سخت به دست می آید.

 کیمیایی می گوید: موهومات، پدر مادرهای بی شماری در جهان دارند که یا از راه ادبیات یا از راه تصویر، از راه عکس یا از راه شعر منتقل می شوند اما وهمی که هدایت با آن زندگی کرد، خیلی خوب تسلیمش شد و کاملا ایرانی و شناخته شده و به اصطلاح سرزمینی است.این را در بوف کور کاملا حس می کنید.

 

 

 مهرجویی و همسایه ها

داریوش مهرجویی از مدتها قبل قصد ساخت سریالی براساس رمان “همسایه ها”ی احمد محمود بود. چند سال پیش نیز خبرهای جدی دراین زمینه درسایت ها وروزنامه ها منتشر شد.داریوش مهرجویی اوائل انقلاب به اتفاق احمد محمود فیلمنامه ای برای ساخت سریال می نویسند. از نظر مهرجویی، احمد محمود در سریال همسایه ها دوران ۲۸مرداد وملی شدن صنعت نفت و فضای سیاسی آن دورا را به خوبی در شهر اهواز نشان داده است.به اعتقاد مهرجویی یک کار تصویری خوب می توان از داستان همسایه ها در آورد ولی گویا مسئولان امکان چنین فرصتی را مهیا نمی کنند و فیلمنامه اثر نیز در طول روند بوروکراسی گم می شود. فیلمنامه ای که از نظر مهرجویی اثری شاهکار بوده و هیچ نسخه دومی از آن نیز وجود نداشت.

 

 

مهرجویی و جای خالی سلوچ

 گویا داستان “جای خالی سلوچ ” دولت آبادی درمیان سینماگران مطرح طرفداران قابل توجهی برای فیلم شدن دارد. داریوش مهرجویی دراین سالها همانند فرهادی به دنبال ساخت فیلمی براساس این داستان بوده.خود او دراین باره گفته :داستان جای خالی سلوچ یکی از داستان هایی بود که من خیلی از آن خوشم آمد و فکر می کنم فیلم خیلی خوبی می توانست باشد.

 

 

تهیمنه میلانی و دو رمان

تهمینه میلانی کار گردان سینما چند سال پیش قصد داشت بر اساس رمان موفق «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد فیلمی بسازد که به دلایلی موفق نشد. همچنین او قصد داشت از روی کتاب «دا» که در حوزه ادبیات جنگ به فروش زیادی دست پیدا کرد، فیلمی بسازد که در نهایت این فیلم نیز هرگز ساخته نشد.

 به اعتقاد میلانی، ادبیات بسیار جلوتر از سینما ست و تعداد کتاب‌هایی که بشود خواند و سینمایی کرد، کم است، چراکه ادبیات دستش از سینما بازتر است و بسیاری از آثار ادبی را نمی‌توان به‌صورت سینمایی درآورد.

از نمونه های بسیار موفق ورود ادبیات به سینما می توان از فیلم دوست داشتنی “درخت گلابی” ساخته داریوش مهرجویی نام برد که بر اساس داستانی به همین نام نوشته کلی ترقی و با هماهنگی و نظارت نویسنده ساخته شد و بسیار مورد استقبال مخاطبین و منتقدان نیز قرار گرفت.