عقب نشینی چین از ایران؟

نویسنده

» مقاله اوراسیا در باره انزوای سیاسی تهران

میر جاودانفر

 

دوره حاضر، بطور قطع، بهترین دوران سیاست خارجی ایران نیست. با گذشت هر ماه، هرچه بیداری کشورهای عربی به کشورهای جدیدی در خاورمیانه سرایت می کند، محبوبیت و نفوذ ایران در منطقه رو به کاهش می رود.

حتی ترکیه، که اخیرا در جدالی آشکار با اسرائیل، سفیر  آن  کشور اخراج کرد، ایران را سرزنش می کند. شادی ایرانیان از بحران اخیر در روابط ترکیه و اسرائیل، با انتشار خبر استقرار سیستم دفاع موشکی ناتو در ترکیه، به سرعت جای خود را به خشم داد. ترک ها این تصمیم را علی رغم درخواست های مکرر ایران برای عدم استقرار این سیستم در ترکیه، گرفته اند.

با این وجود به نظر می رسد در اهداف مهم رژیم تهران، مسائل سیاسی نسبت به اقتصاد در مقام دوم قرار دارد. اقتصاد کلید بقای جمهوری اسلامی است. رهبران ایران شاهد قطع رابطه با آمریکا بوده اند ولی همچنان سرپا باقی مانده اند. حتی اگر متحد نزدیک آنها، اسد در سوریه هم سقوط کند هیچ معلوم نیست که رژیم تهران هم سقوط کند. ولی از نظر اقتصادی موضوع متفاوت است.

برای رهبران ایران حاشیه خطا در اقتصاد خیلی باریک تر از حاشیه سیاست خارجی است.

اخبار اخیر مبنی بر عقب کشیدن چین از سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران، رهبران این کشور را به شدت نگران کرده است؛ حتی شاید به مراتب بیشتر از وقایع سوریه، زیرا این امر تاثیر مستقیم بر اقتصاد کشور خواهد داشت. با تحریم صنایع نفت و گاز ایران توسط شرکت های بین المللی، چین یکی از آخرین کشورهایی بود که در کنار ایران ایستاده بود. بنا بر گزارشی که در سال 2007 از سوی آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شد، ایران احتمالا تا سال 2015 از صادرات نفت با خواهد ماند. فقدان سرمایه گذاری در بخش انرژی یکی از دلایل اصلی این پیش بینی است.

هر چند چین واردات نفت خود از ایران را افزایش داده است ولی این در دراز مدت نمی تواند رهبران ایران را آسوده خیال کند. دولت چین، با حرکت اخیر خود، عملا هزینه تولید نفت را برای ایران افزایش داده است و این کشور مجبور است محصول کمتری را با هزینه ای بیشتر تولید کند.

رهبر ایران برای تضمین تداوم وفاداری سپاه پاسداران و بسیج به نظام، شدیدا به پول نفت نیاز دارند. تمام اعضای سپاه و بسیج آن چنان اعتقادات مذهبی و اعتقاد به انقلاب ندارند که بتوانند بدون حمایت مالی از نظام دفاع کنند. برعکس، به نظر می رسد گروه معتقد، در این میان به شدت اقلیت بوده و در حال محو شدن هستند. اکثریت این افراد به دلیل معاملات سودآور سپاه و نیز یارانه های پرداختی به بسیجی ها در این نهاد ها حضور دارند.

همه این ها، نیاز به فروش نفت را برای خریدن وفاداری سپاه دو چندان کرده است.

آنچه رهبران ایران را بیشتر از اقدامات چین می ترساند اقدامات باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکاست.

او با اتحاد و اعتباری که کسب کرده است، توانسته است چینی ها را به گرفتن تصمیم اخیرشان متقاعد سازد. در غیر این صورت چین همچنان در کنار بخش انرژی ایران باقی می ماند؛ همانگونه که در دوران ریاست جمهوری جرج بوش ایستاده بود.

 تصمیم تازه پکن یک سال پس از آن گرفته شد که  سیاست دوستی اوباما با ایران با شکست مواجه شد.امید آن هست که تحول اخیر، همراه با دیپلماسی اوباما، بتواند فشار بر دولت ایران را افزایش دهد و آنها را به تغییر رویه وادارد.  جمهوری اسلامی قبلا هم در برابر فشار تغییر جهت داده است؛ باز هم می تواند چنین کند.

مطلوب ترین حاصل این وضعیت آن است که مردم ایران به انرژی هسته ای، که حق آنهاست، دست یابند و دولت آن کشور نشان بدهد که به عوض قدم برداشتن در مسیر تولید سلاح هسته ای، بیشتر در مسیر احترام به حقوق بشر قدم بر می دارد.

 منبع: اوراسیا – 9 سپتامبر