الهام چرخنده بعد از تبریک عید به رهبر توسط مجری صدا و سیما “هنرمند ارزشی” لقب گرفت
ابتدا سایتی متعلق به حزبالله بود که با انتشار فایلی تصویری، به قول خودش “در دوران رواج بیاعتقادی” از الهام چرخنده بابت پایبندی به ارزشها تشکر کرده بود. بازیگر مورد اشاره آنقدر شهرت نداشت که چنین فایلی سر و صدا بکند. مدتی زمان لازم بود که فایل دست به دست بچرخد و واکنش ایجاد کند و با حضور چرخنده در جلسه نیروهای بسیج و صحبت از اعتقاد راسخاش شعلهورتر و تبدیل به موضوع روز کاربرهای اینترنتی برای انتقاد به این بازیگر بشود.
اما محدود کردن این ماجرا، به شخص و فرد کار اشتباهی است؛ که در نفرت شخصی از یک بازیگر یا خواننده خلاصه و فراموش خواهد شد. بیرون کشیدن زندگی شخصی الهام چرخنده یا ساختن صفحههای آنتی برای او، دامن زدن به بازیایست که چنین هنرمندانی به آن علاقه دارند؛ مطرح شدن به هر قیمتی. اما در این میان از پیامی که از دهان الهام چرخنده بیرون میآید، نباید به سادگی گذشت. پیغام اول “احتیاج جامعه هنری به یک نه دی فرهنگی” است و پیغام دوم تبریک روز مرد به “خودیهای سینمای ایران”؛ از فرجالله سلحشور و جمال شورجه همیشه ارزشی تا تیم جدید ارزشیها متشکل از علی نصیریان، مریلا زارعی و محمدعلی کشاورز.
بازیگر نه چندان شناخته شده تلویزیون که به تازگی از همسرش که برنامه سینمایی شبکه پنج را اجرا میکند، جدا شده؛ دوست دارد نقش لیدر را بازی میکند. هم آنجایی که میگوید با هنرمندان به جام جهانی برزیل میرویم تا فرهنگ ارزشی خود را به نمایش بگذاریم و همین اینجا که از لزوم به وجود آمدن یک نه دی برای سرکوب هنرمندانی با باور دیگر حرف میزند و بعد نام هنرمندان خودی یا به تعبیر دیگر تیم هنری بیت رهبری را مطرح میکند. هنرمندانی که در سالهای اخیر هر کدام به نوعی ارادت خود را به نظام که در نام سیدعلی خامنهای خلاصه شده است، نشان دادهاند. از مریلا زارعی که برای فیلمساز محبوب و درجهدار رهبری، ابراهیم حاتمیکیا، اشک میریزد و در معیت او، چادر به سر، با مراجع تقلید قم دیدار میکند تا علی نصیریان که به خاطر بازی در فیلم ضدصهیونیستی “شکارچی شنبه” مورد تفقد رهبری قرار گرفته است.
اگر در میانه دوران پا گرفتن موج اصلاحات، بهزاد فراهانی در دیدار با رهبر از خود بیخود میشد و با شور غریبی فریاد میزد” خودم و خانوادهام فدای شما” اینک که یکی از اعضای آن خانواده در فیلمهایی خلاف عفت بیت رهبری و مصالح نظام اسلامی بازی میکند و پدر هم تام و تمام از او حمایت میکند، سطح بازی به جایی رسیده که حامی رهبری یک بازیگر درجه سه تلویزیونی شده است که ذوب شدگان در ولایت، ذوق زده از این رابطه، برایش صفحه حمایتی در فیسبوک راه میاندازند و از او به عنوان هنرمند ارزشی یاد میکنند.
دیگر تنها افرادی مثل سلحشور هنرمند ارزشی محسوب نمیشوند. هرکس در مدح رهبری صبحت کند، جزو تیم هنری و ارزشی او خواهد بود.
هنرمند ارزشی زمانی دایرهاش به قدری تنگ و محدود بود که فقط شامل مسلمانان دو آتشهای بود که نماز شبشان ترک نمیشد، هر هفته در نماز جمعه شرکت میکردند و حاضر نبودند با هنرمندان طاغوتی حتی در یک لانگشات بایستند. اما با ریزش نیروهای انقلابی، که خامنهای هم بارها آن را تایید کرده، نظام به دنبال رویشهایی رفت که عموما غیرطبیعی و گلخانهای بودند. هنرمند ارزشی دوران نو جمهوری اسلامی دیگر کسی نیست که تا عمق تفکرش به نظام باور و تعصب داشته باشد. کافیست کسی به ظاهر و در گفته مدح بگوید و در پروژههای امنیتی حضور داشته باشد تا ناماش در فهرست هنرمندان ارزشی و مورد وثوق بیت به ثبت برسد. برای همین دیگر مهم نیست هنرمند ارزشی این روزها، در دهه شصت به دلیل دائمالخمر بودن از صدا و سیما اخراج شده، یا در جدیدترین نمونه، زنیست با پوشش نامتعارف اسلامی که تا همین یک سال پیش در کشور مالزی با شبکه جِم همکاری داشت و به قول خودش “آمده بود تا پدر نظام را دربیاورد!” صحنه مورد علاقه رهبری به قدری از حضور هنرمندان تهی شده است که ذوب شدگان در ولایت “علی زمانه” از حضور هر هنرمندی، با هر کاراکتر و کیفیت هنریای استقبال میکنند و برایش جلسه تقدیر میگذارند و به قدر کافی سوت و کف میزنند.
افسانه بایگان، بهاره افشاری، پروانه معصومی و الهام حمیدی از هنرمندان ارزشی این روزها در دیدار با رهبری
در اواخر دهه شصت، مهدی اخوانثالث بعد از بازگویی سجایای اخلاقی رهبر جدید جمهوریاسلامی، از او میخواهد اجازه بدهد هنرمندان مقیم خارج کشور نظیر اسماعیل خویی به تضمین او به کشور بازگردند تا بتوانند همین جا خدمت کنند و نشان بدهند هیچ قصد و غرضی ندارند و حالا در اوایل دهه نود، بعد از گذشت دو دهه و نیم از رهبری کسی که کشور و مردم را تا لبه پرتگاه نیستی مطلق کشانده، الهام چرخنده بعد از تبریک به “مولایش” از رهبری میخواهد که نه دی دیگری بر پا بکند تا محیط هنری پاکسازی و هنرمندان مطیع نشده به حصر بروند تا جا برای باورمندان و مولاگویانی مثل خودش و کسانی که از آنها نام میبرد باز بشود. آنها که علیرغم کارنامهی مردود سابقشان از دید جمهوریاسلامی، ثابت کردهاند که قصد و غرضی نسبت به نظام ندارند و حاضر به خدمتی همه جانبه در عرصه فرهنگ هستند؛ آن هم در سال خدمت جهادی به فرهنگ!
رهبری که بعد از سرکوب همهجانبه سال هشتاد و هشت، تنهاتر شده و حتی یاران وفاداری مثل محمد نوریزاد را هم از دست داده، حالا به دنبال تشکیل تیم جدیدی است که خیال او را در عرصه فرهنگ راحت بکنند. کسانی که بتوانند فیلم بسازند، بازی بکنند، شعر بگویند و آواز بخوانند و نه تنها قصد و مزاحمتی برای او و نظامش نداشته باشند، که کوچکترین و دمدستیترین پیامهایش را تبدیل به اثری هنری بکنند! بخش مهم خبری جمهوریاسلامی محمدمهدی سیار- شاعر ترانههایی مثل “مرگ بر آمریکا”ی حامد زمانی- را به عنوان ملکالشعرا معرفی و کتاب جدیدش را همزمان با نمایشگاه کتاب تحریمی رهبر تبلیغ میکند. حامد زمانی ۲۴ ساعته بر صحنه ایستاده و در جلسات بسیج و حزبالله به یاری سازهای غربی که بنا به نظر رهبر تدریسشان در دانشگاه اشتباه است، مرگ بر آمریکا و گزینههای روی میز میخواند و الهام چرخنده در حال چرخ زدن در تمام شبکههای صدا و سیما است تا نه فقط تبریکاش را نثار رهبری بکند، که از ایدههایاش برای تعالی دنیای هنر و معرفی فرهنگ ارزشی در مهمترین رویداد فوتبالی امسال سخن بگوید.
اگر در دهه شصت دنیای هنر به تسخیر متعصبانی درآمد که تا مغز استخوان به نظام اسلامی و امام امت باور داشتند، حالا کسانی برای به دست آوردن ملک فرهنگ نقشه کشیدهاند که تنها نقش ایمانداران را بازی میکنند. متعصبان انقلابی دهه شصت در گذر زمان و دیدن مصائبی که حکومت اسلامی بر سر مردم آورد، باورهایشان فرو ریخت و خود را از بدنه نظام مقدسشان جدا کردند تا مبادا شریک جنایت و ظلمی باشند و اینبار در شکل کمدی ماجرا، هنرمندانی که تا دیروز سبک زندگیشان حتی، ربطی به آموزههای اسلامی نداشت، در نقش ذوب شدگان ولایت علی قرار گرفتهاند و از اینکه حمایتشان از قدرت قاهر با واکنش منفی مردم روبهرو شده است، گریان هستند و با تضرع از چوبهایی که خوردهاند حرف میزنند و از آستان رهبری تقاضای مرهمی متبرک و شفای عاجل دارند.