این نام را به خاطر بسپارید

حسین باستانی
حسین باستانی

اخیراً “مرتضی آقا تهرانی” از روحانیون حامی لیست انتخاباتی موسوم به “نخبگان حوزه و دانشگاه” (مجموعه ای از کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری که بیشترین همسویی را با رئیس جمهور و آیت الله مصباح یزدی دارند) اطلاعات قابل تأملی را در مورد این لیست اعلام کرده است. وی در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته است: آیات عظام مشکینی، خوشوقت و مصباح یزدی به عنوان “سرلیست” [نفرات اصلی لیست] فهرست نخبگان حوزه و دانشگاه برای انتخابات مجلس خبرگان در تهران برگزیده شده اند.”

در میان سه نفر فوق، وجود نام آیت الله مشکینی امری بدیهی است؛ وی رئیس مجلس خبرگان است که در سال های گذشته از ورود به مجادلات داغ سیاسی اجتناب نموده و تقریباً هیچ کس در میان جناح های سیاسی حاکم بر ایران (و از جمله جناح حامی رئیس جمهور) با وی مخالف نیست. در نتیجه، طبیعی است که درصدر تمامی لیست های نزدیک به گروه های محافظه کار باشد. وجود آیت الله مصباج یزدی در میان سه “سر لیست” فوق نیز، اتفاقی طبیعی است؛ چون اساساً این لیست از سوی جریان منسوب به این روحانی شکل گرفته و قرار است منعکس کننده دیدگاه های آقای مصباح باشد… اما وجود آیت الله خوشوقت به عنوان یکی از سه نفر اصلی لیست نخبگان حوزه و دانشگاه، حکایت دیگری است.

ایشان در سطح جامعه رای دهندگان - حتی محافظه کارترین رای دهندگانی که روحانیون محافظه کار را بیشتر از سایر اقشار جامعه می شناسند - نام چندان شناخته شده ای نیست. در حقیقت، نام آیت الله خوشوقت طی سالیان گذشته، عمدتا به یک علت در سطح محافل سیاسی - و برای مدتی کوتاه - بر سر زبان ها افتاد: به دلیل اثبات قطعی ارتباط وی با محفل عامل قتل های زنجیره ای روشنفکران.

در جریان تحقیقات انجام شده در پی قتل 6 روشنفکر ایرانی در سال 77، تردیدی باقی نماند که آیت الله خوشوقت، یکی از روحانیونی بوده که فتوای قتل جمعی از روشنفکران را – که به زعم وی “مهدورالدم” تلقی می شدند – صادر کرده است. البته با مقاومت سرسختانه محافظه کاران بر سر راه شفاف سازی در مورد پرونده قتل های زنجیره ای، بسیاری از حقایق مرتبط با این پرونده و از جمله نقش آیت الله خوشوقت در این میان، هرگز مجال انتشار برای اطلاع افکار عمومی را پیدا نکردند. به علاوه، عدم برخورداری از پست های مهم حکومتی و پرهیز این روحانی از ورود به عرصه اظهار نظرهای رسانه ای، عامل دیگری بود که شخصیت وی را از کانون های توجه افکار عمومی به دور نگاه می داشت. اما در هر حال، نقش او در صدور فتواهای اعدام علیه روشنفکران، از جمله حقایق آشکار شده در جریان پی گیری پرونده قتل های زنجیره ای بود که در مورد صحت مستندات آنها اجماع وجود داشت.

با این سابقه، قرار گرفتن آیت الله خوشوقت در رأس لیست پیشنهادی هواداران رئیس جمهور، واجد پیام های قابل تأملی به نظر می رسد. به ویژه آن که ایشان در جایگاه ارشد لیست ذکر شده، در کنار آیت الله مصباح یزدی قرار گرفته که همواره به صراحت از ایده هایی چون لزوم اجرای “حکم خدا” در مورد افراد “مهدورالدم” (حتی در صورت لزوم، بدون نیاز به مراجعه به مراجع قانونی جمهوری اسلامی) دفاع کرده است.

قابل پیش بینی نیست که سرنوشت انتخابات مجلس خبرگان، نهایتاً به چه صورت رقم خواهد خورد. اما آموزنده است که جریان همسو با رئیس جمهور، چه شخصیت هایی را به عنوان رهبران فکری جریان مورد حمایت خود در مجلس خبرگان برگزیده و چه نگاهی به “کاندیداهای اصلح” برای عضویت در این مجلس دارد.

بی تردید، انتخابات مجلس خبرگان ، با توجه به مکانیزم های کاندیداتوری در آن، بیش از هر چیز نوعی رقابت داخلی میان محافظه کاران است و جریانات فکری دیگر، امکان و علاقه ای به شرکت در این رقابت ندارند. اما آیا حتی جریان های محافظه کار تأثیرگذار بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، تبعات ایجاد مجلسی که بر مبنای تفکرات امثال آیت الله خوشوقت و آیت الله مصباح یزدی تشکیل شده باشد را به درستی محاسبه کرده اند؟ به راستی، این مجلس، قرار است چه نقشی را در نظام جمهوری اسلامی ایران ایفا کند؟