این یادداشت فاقد کاربرد سیاسی، مخلمی، نرم، رنگی و جاسوسمابانه میباشد.
هزارهی “روز” امروز است و ما در هزارهای به سر میبریم که به شماره هزار رسیدن یک کار مطبوعاتی یا الکترونیکی به هزار و یک دلیل از جمله توقیف نشریه، تهدید مدیرمسوول، تخریب تحریریه، آتشسوزی تابلوی سر در، برخورد روزنامهنگاران با دیوار، برخورد خبرنگاران با سقف، پیدا شدن جاسوس در تحریریه و اینا و خیلی چیزهای دیگر کاری نشدنی است. اساسا کار گروهی در ایران کاری نشدنی است. یعنی اگر مدعیالعموم در کل بیخیال موضوع شود و شاکی خصوصی هم پیدا نشود هر کار گروهی در ایران بعد از چند وقت خود به خود از بین میرود.
اما “روز” علاوه بر اینکه یک کار مستمر خوب است، چند چیز خوب دیگر هم دارد که ما به آنها اشاره میکنیم؛
ایجاد اشتغال بینالمللی
سایت روز علاوه بر نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به شکل انبوهی برای ایرانیان داخل کشور ایجاد شغل کرده است. به چندتا از این مشاغل اشاره میکنیم؛
برادرای فیلتری: که با شعار “روز هر روز فیلترتر از دیروز” شبانهروز و خستگیناپذیر به فیلترینگ مشغول هستند.
برادرای فیلتری چینی: سایت روز نه تنها برای هموطنان ایرانی، که برای تکنسینهای چینی مقیم مرکز هم ایجاد شغل کرده است.
جاسوسها: به گفتهی روزنامههای عصر، سایت “روز” سرشار از جاسوس است. نتیجه میگیریم جاسوسهایی که نمیتوانستهاند داخل کشور جاسوسی کنند، از کشور خارج شدهاند و در خارج مشغول جاسوسی داخل هستند. همچنین اسکان و اطعام جاسوسها از جمله کارهای خداپسندانه و مردمدوستانهی سایت روز است.
ضربه سفت به اقتصاد بلاد کفر
از آنجاییکه سایت روز با بودجه بلاد کفر اموراتش را میگذراند، به صورت غیرمستقیم به اقتصاد جهان ضربهی مهلکی وارد کرده است که از تبعات آن بحران اقتصاد جهانی است.
گفته میشود تنها دلیل مهاجرت نویسندگان “روز” مدیریت کل خارج و همچنین اداره امور اقتصادی جهان در بانک مرکزی ایران، به وسیلهی فقیر کردن و از پا در آوردن اروپا و آمریکا، است.
پر کردن اوقات فراغت
خیلی از ایرانیهای داخل کشور، مدتها سرشان را با پیشبینی نشانی اینترنتی روزآنلاین گرم میکردند. یعنی با توجه به اینکه نشانیهای مختلف این سایت فیلتر بود، ایرانیها با حدس زدن روشهای مختلف نوشتن roozonline به عنوان نشانی سایت اوقات فراغتشان را پر میکردند. مثلا شکل ظاهری ro0zonline, r0ozonline, r00zonline, r00z0nline و اینا مدتها ذهن مخاطبان را رها نمیکرد. میدانید که در کل ذهن ایرانیها از هر چیز سیاسی، اجتماعی، عرفانی، روزنامهنگاری و اینا برداشت اروتیک دارد. به طوری که طرف شب که میخواست بخوابد تا صبح به جای قرارگرفتن 0 یا o های روزآنلاینیها فکر میکرد.
رابطههای غیرافلاطونی
تقریبا این فرمول و رابطه همیشه برقرار است؛
روزنامهنگاری که بازداشت میشود بعدا در روزآنلاین مینویسد.
نویسندهای که در روزآنلاین مینویسد بعدا بازداشت میشود.
سه تفنگدار
در روزآنلاین علاوه بر جاسوسها، مزدورها، مضمحلها، تئوریسینهای مخملی و اینا، سه تفنگدار وجود دارد که مردم آنها را روزی یکبار با دیدن عکسهایشان در سایت “روز” شناسایی میکنند. اون سه تا اینها هستند؛
ابراهیم نبوی: مرد. طنزنویسی که هر چند وقت یکبار شروع به تحلیل سیاسی میکند اما چون قضیه سیاست ایران آنقدرها هم جدی نیست، دوباره به طنز نوشتن برمیگردد. او تا به حال دو نفر را به شهرت جهانی رسانده است؛ که اسم این سخنران آقا و این خانم تحلیلگر را به علت مشهور نشدن بیشترشان قلم میگیریم. این دو نفر جدیترین رقیبهای وی به شمار میروند که کاملا جدی حرف میزنند و مینویسند اما با آثارشان برخورد طنز میشود.
نیکآهنگ کوثر: مرد. زمینشناسی که لایههای جامعه را در وبلاگش بررسی میکند. هر کاریکاتور او ثابت میکند او علاقهای برای برگشتن به ایران ندارد. همچنین او مدتی یک برنامهی رادیویی داشت که به دانشمندان ثابت کرد طنز تصویری او کیفیت بهتری نسبت به طنز صدادار او دارد.
تفنگدار سوم همان است که خاطرات او به قبل از ورود ماشین دودی به تهران برمیگردد. گفته میشود او قبل از تولدش هم با اسم مستعار در تهران زندگی میکرده است. مورخان گمان میکنند چندتا از یادداشتهای “صوراسرافیل” و “وقایع اتفاقیه” توسط وی و با اسم مستعار یا بعضا بدون نام منتشر شده است.