تنها نهاد رسمی صنفی آی تی در خطر

نویسنده

سید محمد مهدی شهیدی ‏

الکامپ را نحسی سیزده گرفت و هر چند آمار متراژ غرفه ها و تعداد شرکت ها به قول مسوولان از رشدی ‏معادل 11 درصد و 16 درصد برخوردار بود، اما حکایت از چالشی عمیق کرد که ‏IT‏ نیمه جان ایرانی را ‏می تواند با خود به قهقرایی از منافع غیر جمعی و غیر صنفی رهنمون سازد.‏‎ ‎در این گزارش، برآنیم تا نشان ‏دهیم که الکامپ سیزدهم فارغ از جزییات برگزاری؛ برملا کننده چه چالش هایی در صنعت ‏IT ‎‏ ایرانی از ‏یک سو، سیاست های دولت نهم به ‏IT‏ مستقل ایرانی از سوی دیگر، و جهل ناشی از ضیق اقتصادی روزنامه ‏های ‏IT‏ و خبرنگاران مرتبط با این حوزه بود، که در کنار هم به آنچه انجامید که در الکامپ سیزدهم شاهد آن ‏بودیم: یعنی اعمال بی قانونی، عدم پایبندی به قوانین موضوعه کشور، و فریفتن رسانه ها به واسطه منافع ‏مشترکی که میان برخی ناراضیان ‏IT‏ ایرانی از رأی نیاوردن در انتخاباتی آزاد، و یک نهاد دولتی که شرکت ‏سهامی نمایشگاههای بین المللی تهران باشد به ریاست جناب قوام شهیدی، رخ داد.‏

برای واکاوی چالش های ذکر شده به چند گزارش عمده که در رسانه های – اعم از سایت و روزنامه- مرتبط ‏با ‏IT ‎‏ در طی برگزاری الکامپ و روزهای قبل از آن منتشر شده و نیز اطلاعاتی که طی گفت و گو با ‏اشخاص معین و دارای جایگاه حقوقی در حوزه ‏IT‏ و برخی از کارشناسان مستقل تحصیل گردیده، استناد شده ‏و متکی بدان ها است. با اینحال بدیهی است هر گونه مسوولیت حقوقی این گزارش و مندرجات آن به عهده ‏نویسنده است و لا غیر.‏

‎ ‎اضلاع الکامپ سیزدهم‎ ‎

دولت، سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور وتشکل مجمع ها سه ضلع اصلی الکامپ 86 را تشکیل دادند، ‏یکی در غیاب و دو دیگر، در حضور.‏

دولت علاوه بر اینکه با همزمانی جشنواره تلکام با وزارت ‏ICT‏ و شرکت مخابرات، حضوری جانبی داشت ‏بخشی از سالن 37 را به عنوان دولت الکترونیکی اشغال کرده بود که تنها عضو حاضر در آن وزارت ‏بازرگانی بود که دستاوردهای هرچند با تأخیر – اما عمده اش را در زمینه تجارت الکترونیکی در قالب سیستم ‏های مختلف ارائه کرده بود و لاغیر. دیگر هیچ وزارت خانه ای حضوری نداشت که بتوان در گزارش ها ‏نامی از آن جست. این عدم حضور دولت در نمایشگاه الکامپ اول ناشی از متوقف ماندن پروژه های دولت ‏الکترونیکی طی دو سال دولت نهم و نبود خروجی قابل ارائه برای آنها، و دوم به دلیل سیاست کلی دولت نهم ‏در امنیتی دیدن ‏IT‏ و کشاندن آن زیر سلطه ی دیوانسالاری ای است که امکان کنترل و نظارت را برای تمام ‏شئون ‏IT ‎‏ فراهم داشته باشد.‏

همین مورد اخیر نقطه اشتراکی است که طی آن شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی را به عنوان بازویی ‏از نهاد دولت وارد قضیه الکامپ می کند تا هم، همزمان نقش مجری و ناظر را برعهده داشته باشد وهم، ‏بتواند با برقراری پیوند با برخی اشخاص حقیقی حوزه ‏IT‏ که از قضا پس ازشکست در انتخابات آزاد و ‏مستقل سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور از هر تلاشی برای بر هم ریختن نظام صنعت ‏IT‏ کشور که بنا ‏به اساسنامه مصوب مجلس دربردارنده تمام حوزه های ‏IT‏ است، هدفی مشترک را پی بگیرند که همانا، ‏قانونی جلوه دادن اقدامات و بیانات منتشر شده شان در مورد جایگاه خود و دوم تلاش در جهت خدشه دار ‏کردن جایگاه رسانه ای –روانی نهادی صنفی است که بر اساس رویه های محکم قانونی در کشور ایجاد شده ‏و دربرگیرنده 3500 عضو است.‏

‏ (بند 2 ماده 5 اساسنامه عنوان می کند که : “فرد صنفی شخصی است حقیقی یا حقوقی که فعالیت خود را در ‏زمینه امور تحقیقاتی، طراحی، تولیدی خدماتی، تجاری رایانه ای اعم از سخت افزار، نرم افزار و شبکه های ‏اطلاع رسانی قرار می دهد” این بدان معنا است که هر کسی در این بخش فعالیت دارد مشمول حضور در ‏سازمان نظام صنفی رایانه ای است و کنترل و نظارت بر فعالیت وی از سوی سازمان بلامانع است.)‏

گروه اخیر، در ائتلاف با دولت تا آنجا پیش رفت که شعار “اگر دولت به سوی ما نیامده ما به سوی دولت می ‏رویم” را در حالی محور عمل خود قرار داد که ابلاغیه مقام رهبری صراحتا بر اجرا شدن حکم رهبر فقید ‏انقلاب مبنی بر “واگذاری کار مردم به مردم” در قالب اصل 44 قانون اساسی تأکید کرده و از برخی کاستی ‏ها و ایجاد موانع در راه آن در چند نوبت گلایه کرده است.‏

چنین ائتلافی به جهت متضاد المنافع بودن دو سمت ائتلاف از لحاظ شاخص های اقتصادی (فارغ از برخی ‏منافع فردی برخی افراد در قالب دریافت وام های کلان که جزئیات آن در دست است و می تواند در اختیار ‏سازمان های بازرسی قرار بگیرد ) و نیز قدرت انحصاری دولت در به نفع خود تفسیر کردن هر وعده ای، ‏سرانجام به زیان بخش خصوصی حوزه ‏IT‏ تمام می شود که ناراضیان را نیز در بر دارد. سیطره دولت بر ‏حوزه ‏‎ IT ‎ایرانی و متکی بودن توسعه‏‎ ‎شرکت های ‏IT‏ به پروژه های دولتی – امری که بخشی از فرایند تکفا ‏بود- و طی دو سال اخیر به ورشکستگی بسیاری از شرکت ها انجامیده، حاصلی است که مجمع تشکل ها ‏ازآن دو زیان می بینند: یکی رکود صنعت ‏IT ‎‏ و دوم به عهده داشتن سهم در ایجاد این رکود در میان هم ‏صنف های خود.‏

دوای بخش خصوصی ‏IT‏ که توسعه اش با پروژه دولت الکترونیکی جهانگرد در طرح تکفا صورت گرفت، ‏در مقطعی که ابلاغیه مقام رهبری در مورد اجرای اصل 44 و خصوصی سازی هنوز کند نشده است، جز ‏همت گماشتن به تقویت تنها نهاد صنفی ای( که دولت هم اگر بخواهد توان انحلال آن را ندارد)، در جهت منافع ‏ملی مستند در توسعه ‏IT‏ نیست. نهادی که هیج اتکائی به افراد ندارد و برخلاف “نظام و حراستی” که جناب ‏ریاضی دارد در شورای تحت دبیری اش راه می اندازد و متکی به افراد است، دربرگیرنده تمام افراد حقیق و ‏حقوقی است که در این صنف فعالیت می کنند.‏

نهادی که بر اساس سازو کار تثبیت شده درونی آن، مدام با چرخش افراد در جایگاه های حقوقی مواجه است ‏و این امر امکان انحصارگرایی را از آن می گیرد.‏

‎ ‎واکاوی بیان ها‎ ‎

قوام شهیدی رییس دولتی شرکت نمایشگاه های بین المللی که به رغم تغییر دولت سمت خود را همچنان در ‏طبقه دوم ساختمان اداری نمایشگاه تهران حفظ کرده است، در مصاحبه ای که “ بهنام رئوف” با او انجام داد و ‏درست روز برگزاری الکامپ در روزنامه “فناوری اطلاعات” منتشر شد، به موضوعاتی ورود می کند و ‏بیانی به کار می برد که نه تنها خارج ار اختیارات ایشان به عنوان یک شرکت دولتی است، بلکه برخلاف ‏جایگاه قانونی شان به عنوان مجری و ناظر نمایشگاه ( که خود تناقض قانونی دیگری است) وارد چالشی می ‏شود که منحصرا مربوط به بخش خصوصی است و رییس دولتی یک شرکت دولتی با موضعی کاملا ‏جانبدارانه، یک نهاد قانونی کشور را که تاسیسش به مصوبه مجلس است و حکمش را رئیس جمهور امضاء ‏کرده و در انتخاباتی آزاد و صنفی در سراسر کشور شکل گرفته است، در برابر‎ ‎‏”نامی” قرار می دهد که در ‏بهترین حالت مجموعه ای از چند شرکت را در برمی گیرد. ‏

وی همچنین برخلاف نص صریح ابلاغیه رهبری مبنی بر واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی در ‏نتیجه گیری ای که صغری- کبری آن مجهول است، وجود اختلاف میان صنف را مجوزی برای ورود یک ‏شرکت دولتی به امور اجرائی می داند:‏

قوام شهیدی: “با توجه به بحث خصوصی‌سازی طی سال‌های گذشته، سعی کردیم برگزاری نمایشگاه‌ها را به ‏بخش‌خصوصی توانمند واگذار کنیم. با توجه به ناهماهنگی‌های موجود در بین فعالان صنف آی‌تی کشور و از ‏آنجا که نمی‌خواستیم مشکلاتی در حاشیه برگزاری الکامپ رخ دهد، بار برگزاری الکامپ را بر دوش گرفتیم.“‏

مشکل حقوقی دیگر بیانات رییس دولتی شرکت نمایشگاه ها، قائل شدن شأن قضاوت برای خود میان صنف ‏IT‏ است. هر چند ایشان در یک خط بالاتر خود اعلام می دارد که:‏‎ ‎‏”ما جایگاه قضاوت در این زمینه را ‏نداشته و تمایلی هم نداریم در این زمینه وارد شویم”. و تأکید می دارند که “مجامع قضائی باید در باره این ‏اختلافات صنفی نظر دهند”، اما بلافاصله در مقام قضاوت خطاب به مدیران سازمان نظام صنفی رایانه ای ‏کشور می گویند:‏

قوام شهیدی: “چرا دست‌اندرکاران حوزه آی‌تی، اصرار دارند که الکامپ را فقط یکی از تشکل‌های صنفی ‏برگزارکند؟ چه هدفی در این زمینه وجود دارد؟ چرا مدیران سازمان‌ها و تشکل‌های زی‌ربط در حوزه آی‌تی ‏تمایلی به همکاری با یکدیگر ندارند و فقط می‌خواهند به صورت انفرادی فعالیت داشته باشند؟”‏

این بیان در بر دارنده الگو های صریح زبانی تیم تحقیقاتی پرونده های امنیتی و قضایی است.

‏ رئیس شرکت سهامی نمایشگاه ها با اتکا به تجربه چند ساله اش در دیدار با صنوف مختلف با اذعان به ‏‏”بسیار عالی برگزار شدن” الکامپ دهم (که انجمن شرکت های انفورماتیک عهده دار آن بود)، نزول کمیت و ‏کیفیت سه الکامپ اخیر را رکود صنعت ‏IT‏ در کشور توصیف می کنند و از یاد می برند که در سرآغاز ‏مصاحبه در بیان صفات نمایشگاه برشمرده اند.‏

قوام شهیدی: “نمایشگاه محلی برای به نمایش گذاشتن کل توان کشور است. جایی برای انجام مذاکرات ‏حرفه‌ای تجاری با مشارکت‌کنندگان داخلی و خارجی است. اگر ظرفیت‌های خوبی در نمایشگاه در معرض دید ‏عموم و بازدیدکنندگان قرار گیرد، می‌تواند جذب مشارکت‌کنندگان خارجی را به دنبال داشته باشد.“‏

حال این پرسش مطرح می شود که وقتی شرایط به گونه ای از سوی یک شرکت دولتی رقم می خورد که بیش ‏از 70 درصد ظرفیت های داخلی به دلیل غیر قانونی بودن امور از شرکت درنمایشگاه الکامپ استنکاف می ‏جویند، آیا باز هم به رکود صنعت ‏IT‏ مربوط است؟ ‏


‎ ‎ائتلاف با مجمع‎ ‎

در ادامه رویکرد دولت برای دولتی کردن‏IT ‎‏ ایرانی و متزلزل ساختن سازمان صنفی رایانه ای کشور با ‏تاسیس سازمان نظام مهندسی توسط جناب ریاضی در شورای عالی ‏IT‏ وزارت ‏ICT‏ از یک سو؛ همگرایی و ‏ائتلاف میان یک شرکت دولتی پر سابقه و مجمعی که سخنگو و ریاست آن به هنگام برگزاری الکامپ از ‏سوی هیأت مدیره برکنار شده است، در این راستا قابل فهم و تحلیل است.‏

این معادله برای تکمیل شدن البته میدان رسانه ها را نیز می طلبید – رسانه های ‏IT‏ که مستقل ترینشان – ‏فناوری اطلاعات- چنان در ضیق اقتصادی گرفتار است که از دست دادن نیروهای حرفه ای و لاجرم به کار ‏گیری نیروهایی برای تحریریه که کم تجربه گی، آن را از توان اطلاعاتی لازم برای پیشبرد گزارش ها و ‏مصاحبه ها و تطبیق آن ها با قوانین موضوعه و در راستای منافع ملی بازداشته است.‏

چنین می شود که بهنام رئوف عزیز در گفت و گوی خود نه تنها بر “در یک ترازو قرار دادن یک نهاد ‏قانونی و رسمی کشور با یک مجمع که حد اکثر یا در وزارت کشور به ثبت رسیده یا در وزارت ارشاد”، از ‏سوی رییس یک شرکت دست چندم دولتی ایرادی وارد نمی دارد، بلکه خود نیر با جدی گرفتن و صحیح ‏پنداشتن این قیاس مع الفارق مصاحبه ای را رقم می زند که انتشار آن می تواند به اندازه اقدام مجمع، به توسعه ‏IT‏ کشور صدمه وارد می کند. بدیهی است این توضیح روزنامه که عقاید و اظهارات گوناگون را درج می ‏کند و آماده پذیرش است، چیزی از مسوولیت “ دروازه بانی خبر” و تشخیص اهداف و انگیزه های کسانی که ‏خواهان سهم داشتن از تریبون محدود فناوری اطلاعات است، نمی کاهد که آن را سنگین تر می کند. ‏

در شرایط خطیری که ‏IT‏ ایرانی در آن به سر می برد از رسانه ای که توسط اولین خبرنگار و موسس صفحه ‏حوزه ‏IT، سردبیری می شود انتظار می رود که در چنین شرایطی راهی جز در جهت منافع ملی نپیمایند، ‏چنانکه طی نزدیک به یک دهه چنین بوده است. ‏

‏ ‏

‎ ‎نهاد غایب‎ ‎

سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور که اکثریت 3500 عضوش در تحریمی ضمنی از حضور در الکامپ ‏سیزدهم سر باز زدند، به عنوان تنها نهاد رسمی صنف ‏IT‏ که بر اساس اساسنامه اش نماینده بخش خصوصی ‏IT ‎در کشور است، هم اکنون بر اساس مستندات صریح در هجمه قرار گرفته تا یا از اصرار بر منافع صنفی ‏دست بردارد ودر مقابل دولت و سیاست های محدود کننده و کنترلی آن تسلیم شود، یا شاهد پا گرفتن سازمان ‏های موازی‎ ‎‏(که حتی کلیاتش در هیات دولت بخاطر شباهت بسیارش با اساسنامه سازمان صنفی رد شده است) ‏و اقدامات ایذایی چون گرفتن فرصت حضور و امکان ارایه توانمندیشان در نمایشگاهی داخلی باشند.‏

سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور از منظر این گزارش وظیفه دارد تا فارغ از پیامد های روانی-‏

رسانه ای آن در جهت تحقق حکم رهبر فقید انقلاب مبنی بر “ واگذاری کار مردم به مردم” که در قالب ‏ابلاغیه اجرای اصل44 نهاد های دولتی ملزم به اجرای آنند از طریق نهاد های ذی ربط نسبت به برچیدن ‏حضور شرکت های دولتی در اموراجرایی ‏IT‏ و از آن میان برگذاری نمایشگاه ها، اقدام کند.‏

‎ ‎موخره‎ ‎

در الکامپ دهم تمامی اطلاعات امور نمایشگاهی از اول تا آخر روی سایتی در دسترس بود ودر پایان هم ‏تراز مربوط به درآمد و هزینه ها انتشار یافت. بایسته است رییس شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی نیز ‏با انتشار صورت های مالی الکامپ سیزدهم امکان ارزیابی منصفانه مدیریت دولتی و خصوصی را فراهم ‏کنند. خصوصا آنکه مستنداتی موجود است که حکایت می کند در الکامپ سیزدهم برای شرکت های خارجی ‏قیمت غرفه ها در مقایسه با تعرفه ها تفاوت بسیار چشمگیری داشته است.‏

‏ ‏