یک ماه پس از انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور ایالات متحده، مجدداً امید برقراری ارتباط میان امریکا و ایران خدشه دار شد. منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، در این رابطه به روزنامه فیگارو اظهار داشت: “از نظر سنتی، میان وعده های انتخاباتی و سیاست واقعی کاخ سفید اختلاف بسیار است.“
اوباما نامزد دموکرات در تبلیغات انتخاباتی خود اظهار داشت که برای مذاکره “بدون پیش شرط” با ایران آمادگی دارد، ولی به محض انتخاب به عنوان رییس جمهور، با اعلام این که “غنی سازی اورانیوم توسط ایران غیرقابل قبول است” تمامی این امیدها را بر باد داد. تهران از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا مظنون به پیگیری فعالیت های هسته ای با اهداف نظامی است و به همین دلیل تحریم های بین المللی بسیاری علیه آن اعمال شده است.
در جمهوری اسلامی، برقراری رابطه با “شیطان بزرگ” یکی از موضوع های اصلی در اختلافات ریشه دار میان شخصیت های بر سر قدرت است. از تاریخ ۲۰ ژانویه که رییس جمهور اوباما صدرات خود را برعهده می گیرد، چگونه باید نسبت به اقدامات ایالات متحده پاسخ داد؟
مثبت اندیشان، فوق محافظه کاران و عمل گرایان
به گفته یکی از کارشناسان نظام ایران، این “دوراهی” باعث شده سه مکتب فکری با یکدیگر در تضاد قرار گیرند. این کارشناس می گوید: “میانه روها و مثبت اندیشان معتقدند اکنون که بوش می رود باید این فرصت را غنیمت شمرد. ازطرف دیگر، افراط گرایان فکر می کنند رییس جمهور ایالات متحده هر که باشد، جمهوری اسلامی هرگز در سیاست واشنگتن به رسمیت شناخته نخواهد شد. موضع فکری رییس جمهور احمدی نژاد از این رویکرد فاصله چندانی ندارد، ولی به دلیل انتخابات سال ۲۰۰۹ علاقه مند است تا واشنگتن اقداماتی را به نفع ایران انجام دهد. بدین ترتیب او می تواند به مردم بگوید ببینید قاطعیت من بالاخره جواب داد. از نظر عمل گرایان نیز همه چیز به پیشنهاد امریکا بستگی دارد.“
به گفته او، آیت الله علی خامنه ای که قدرت واقعی را در ایران در دست دارد، با موضع اخیر همراه است.
یکی از شخصیت های نظام که اخیراً رهبر انقلاب را ملاقات کرده می گوید: “اگر مقامات امریکایی نقش تثبیت کننده ایران در عراق و افغانستان را به رسمیت بشناسند و حاضر باشند تحریم های اعمال شده علیه ما را کاهش دهند، رهبر انقلاب نیز موافقت خود را نسبت به عادی سازی روابط با ایالات متحده اعلام خواهد کرد.” ولی به گفته همین منبع، آنچه که علی خامنه ای می خواهد این است که مقامات امریکایی برای رفع اختلافات میان واشنگتن و تهران “دست به انتخاب نزنند”. صادق خرازی می گوید: “ایران می خواهد تمامی موضوع های مورد اختلاف روی میز مذاکره قرار گیرد.“
به هرحال در کوتاه مدت، اولین اقدام مثبت در این زمینه گشایش دفتر منافع امریکا در ایران است، ولی نگرانی تهران این است که شاید با انجام این کار دامی گسترده شود. یکی از مسؤولان جمهوری اسلامی می گوید: “مشاهده اینکه صدها ایرانی در صف سفارت ایستاده اند تا ویزا بگیرند، تصویر اسفباری است که حکومت نمی تواند آن را بپذیرد.” در چنین شرایطی، احتمال انجام پیشرفت های واقعی بسیار کم است، تا حدی که ممکن است واشنگتن تا زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران منتظر بماند و ریسک انتخاب شدن مجدد احمدی نژاد را به جان بخرد…
اختلافات میان دولت های امریکا و ایران بسیار سنگین اند. یکی از خواسته های تهران در میان دیگر خواسته هایش این است که تمامی دارایی های توقیف شده در ایالات متحده آزاد شوند و دو طرف در مورد عراق به توافق نظر برسند و البته واشنگتن نیز هیچ گونه گفتگویی با طالبان در افغانستان انجام ندهد. سپس به موضوع پرونده هسته ای می رسیم که اولویت جامعه بین الملل است. تهران به لطف بمب هسته ای در نظر دارد تا حکومت خود را از هر گزندی مصون نگاه دارد. تهران می خواهد ایالات متحده متعهد شود که نسبت به سرنگونی جمهوری اسلامی اقدام نخواهد کرد. آیا واشنگتن آماده پذیرش این خواسته خواهد بود؟
پیام های مثبت
طی چند سال اخیر، تاریخ نشان داده است که مقامات امریکایی و ایرانی در صورتی که منافع شان مشترک و همسو باشد، حاضر به همکاری و مذاکره با یکدیگر هستند، مانند موضوع افغانستان پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱.
درحقیقت، روابط رسمی این دو کشور به طور کامل قطع نشده اند. یکی از نزدیکان علی خامنه ای در این خصوص به فیگارو اظهار داشت که “ قبل و بعد از انتخابات اوباما با چند تن از مسؤولان امریکایی در ارتباط بوده است”. در میان این مسؤولان می توان به دو سناتور دموکرات، جو بیدن و جان کری، و همچنین آنتونی لیکس، رییس سابق شورای ملی امنیت اشاره کرد. او در ادامه افزود: “این پیام های مثبت به شخص رهبر منتقل شده است.” ولی آیا در نهایت حکومت آیت الله ها می تواند با عادی کردن روابط با ایالات متحده به بقای خود ادامه دهد؟
یک دیپلمات ایرانی می گوید: “درست است که جامعه ایران در رؤیای این نزدیکی بسر می برد، ولی حکومت بیم آن دارد که بهای این گشایش بقای نظام باشد.“
منبع: فیگارو، ۸ دسامبر
مترجم: علی جواهری