چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید

میر حمید سالک
میر حمید سالک

در پی سخنرانی آقای احمدی نژاد در روز قدس و بیان این جمله که “برخی افراد در ایران بی خودی در ‏مسئله هسته ای دخالت می کنند”. ( اعتماد ملی – شنبه 14/7/86)، آقای روحانی در جمع اعزای حزب ‏اعتدال و توسعه بیانات مهمی ایراد فرمودند که مورد توجه بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی قرار ‏گرفت. ‏

ایشان فرمودند: “دوران مسئولیت های همه ما زود گذر است. کشور، ملک طلق کسی نیست. احساس مالکانه ‏داشتن نسبت به مردم و کشور بزرگترین مشکل و درد بی درمان جامعه ما است. منافع و مسائل ملی مربوط ‏به همه ملت است و همه باید مسئولیت خود را در باره آن انجام دهند. نمی توان یک مسئله مهم ملی را تنها به ‏یک گروه و یا چند نفر سپرد. باید از نظرات، اندیشه ها و کمک دیگران هم استفاده کرد.” ( اعتماد ملی – ‏پنجشنبه 19/7/86)‏

هشدار های جدی آقای روحانی در مورد قرار گرفتن ایران در شرایطی خطیر و یکی از گردنه های مهم ‏تاریخی و همچنین در خواست ایشان در مورد ایجاد محیطی تا در آن برای یاری رساندن و مشارکت افراد ‏جهت حل مشکلات ممنوعیتی وجود نداشته باشد، بسیار مهم و حیاتی است. ولی باید از منظری دیگر هم این ‏مطلب مورد مداقه قرار بگیرد. و آن این که مراد آقای روحانی از “دیگران” چه کسانی است؟ آیا مقصود آحاد ‏ملت ایران است یا این که دیگرانی که در دایره حکومت و چهارچوب هیئت حاکمه جمهوری اسلامی هستند ‏ولی در مواضعی متفاوت از آن چه رئیس جمهور بیان می کنند، قرار می گیرند؟

اگر طرح این موضوع رویکردی عمومی دارد و در این “دیگران” گروهی بر دسته ای دیگر برتری ندارد ‏جای بسی خوشبختی است. در عین حال طرح موضوغ با این هدف سوالاتی را با خود به همراه دارد. آیا آقای ‏روحانی به خاطر می آورد روزی را که شورای عالی امنیت ملی، که خود ایشان یکی از اعضای موثر آن ‏بوده و هستند، رسانه های عمومی را از ورود به مساله هسته ای منع کردند؟ آیا در آن دوران، شورای عالی ‏امنیت ملی و اعضای آن از جمله آقای روحانی به این نتیجه رسیده بودند که از سایر هم میهنانشان میهن ‏پرست تر و فهیم تر هستند؟ یا تصور می کردند در این مساله ملی، که می تواند در صورت عدم مدیریت ‏صحیح نتایج فاجعه باری را برای کشور به همراه داشته باشد، ملت ایران محرم نیستند؟ حالا امروز چه اتفاقی ‏افتاده است که باید “دیگران”، اگر مقصود عموم جامعه باشد، از اعضای ناظر در این بازی سرنوشت ساز به ‏اعضای حاضر و بازیگر تبدیل شوند؟

پاسخ به سوالات فوق را می توان در امتداد سخنرانی ایشان یافت. “روحانی یکی از راه های خروج از ‏مشکلات داخلی و بین المللی را مشارکت فعال مردم در انتخابات دانست و اضافه کرد : این امر دشمن را ‏مایوس می کند و فشار ها را کاهش می دهد. مشارکت مردم پای صندوق های رای باعث استحکام نظام، ‏تقویت مشروعیت جمهوری اسلامی و امیدواری بیشتر و نا امیدی دشمنان است”.( اعتماد ملی – پنجشبه ‏‏19/7/86)‏

شاید از مجموعه کلام فوق و آن چه تا امروز بر این کشور گذشته است، این برداشت نادرست نباشد که ‏مقصود از “دیگران” همان هایی باشند که در داخل چهار چوب حکومت قرار می گیرند و مشارکت مردم فقط ‏بر سر حضور سر صندوق های رای اهمیت داشته باشد. به بیان دیگر حاکمیت باید فرصت بازی را در ‏اختیار همه گروه های حاضر در حکومت قرار دهد تا از این راه مردم به پای صندوق های رای کشیده شوند ‏و پس از انجام وظیفه ملی خود به خانه ها باز گشته، کار را به کاردان بسپارند و خود بار دیگر به عضوی ‏ناظر بر سرنوشت خویش بدل گردند.‏

حتی اگر این برداشت درست باشد و طرز تلقی آقای روحانی از “دیگران” گروه های شریک در حاکمیت ‏باشد بار دیگر نادرست بودن دستور العمل فوق الذکر را به آقای روحانی خاطر نشان می شوم.‏

چو پرده دار به شمشیر می زند همه را‏ کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند


آقای روحانی حتما توجه دارند که فضای باز، یا برای همه است یا برای هیچ کس نیست. این اتفاق مسبوق به ‏سابقه است و ما عادت کردیم آزموده را هزاران بار بی آزماییم. آن زمان که در قدرت هستیم ممکن است ‏دستور العمل هایی را صادر کنیم که بعداً که از قدرت و موقعیت سابق فاصله می گیریم دست و پا گیرمان ‏شود. رویکردی که در آن، هنگام تدوین و تصویب قوانین، آیین نامه ها و بخشنامه ها جامعه را به خودی و ‏غیر خودی، محرم و نا محرم و اهلان و نا اهلان تقسیم می کند می تواند در شرایطی دامان بنیان گذاران ‏قوانین را بگیرد. کما اینکه امروز آقای روحانی را گرفتار کرده است و علیرغم موقعیت ایشان در چرخه ‏قدرت از دخالت در مساله هسته ای، با بدترین کلام ممکن در عالم سیاست، منع می شوند. ‏

دیدگاه روشن و احساس مسئولیت آقای روحانی در مورد خطراتی که این کشور را تهدید می کند مایه ‏دلگرمی کسانی است که به این مرز و بوم علاقه دارند. دلتنگی ایشان از تنگ نظری هایی که بر این جامعه ‏اعمال می شود، دلتنگی تمام کسانی است که هر شب با فکر این گربه زیبا به خواب می روند. فریاد شان در ‏باره وخامت اوضاع اقتصادی بیانگر اعتراضات پنهان و آشکار کسانی است که به قول ایشان تورم را با همه ‏وجودشان احساس می کنند، نه از روی آمار های بانک مرکزی. من هم با این بیان موافق هستم که نباید اتهام ‏زد، دروغ نباید گفت، فحش چاره ساز نیست. این کلام چقدر بر دل می نشیند که راه خروج از مشکلات و ‏بیمه کردن کشور ایجاد فضای مشارکت است. اما صد افسوس که این مشارکت برای مردم تنها در پای ‏صندوق های رای خلاصه میشود. جناب روحانی باید توجه داشته باشند که ایجاد فضای مشارکت تنها در ‏گروی ایجاد فضایی باز است که “دیگران” همان “همگان” باشد. فضایی مملو از گفت و شنود یا بهتر است ‏بگوییم شنود و گفت. فضایی که آزادی پیش از بیان و پس از بیان هر دو مهیا باشد. اجازه بدهیم مخالف و ‏موافق حرف های خود را به آسودگی بزنند تا شاید این گردنه های سخت را از سر بگذرانیم. ‏

‏……….. این در ها را باز کنید ‏

من به دنبال فضایی می گردم ‏

لب بامی ‏

سر کوهی

دل صحرایی

تا در آن جا نفسی تازه کنم.‏