از همه جا

نیوشا بقراطی
نیوشا بقراطی

گاهی در یک حرکت، جلوه های گوناگونی خود را می نمایاند که جالب توجه است واز خود متن اصلی پیام هم فراتر می رود. در متنی که به نام زنان ایرانی در تسلیت به بانوی سرفراز جنبش سبز داده شده، چند ویژگی وجود دارد که می توان در باره اش از این زاویه سخن گفت. چرا که اکثر پیام ها کلاسیک و جریانی و گروهی و فردی بوده و مطابق عرف معمول داده شده است.

اما جلوه های این پیام کوتاه که کوتاه بودنش هم نیز پیام دارد، چه بود؟

بار ها تاکید شده که زنان در مراحلی توان فوق العاده تری نسبت به مردان دارند؛ در این صحبت بر نقش اجتماعی زن در جامعه ایران تاکید می شود. در سال های اخیر در مواقعی بن بست شکنی زنان جلوه نموده است. همکاری گسترده صنفی زنان در چند مورد مسائل زدنی بوده؛ آنان با گرایشات مختلف، بر علیه یک اقدام ظالمانه مانند لایحه تنظیم خانواده، اعتراض کرده اند. بر این اقدام می توان افزود زمانی را که در راه انداختن مطالبه در انتخابات ۱۳۸۸ تاثیر گذار شدند.

 

نیاز جامعه ما هم گرایی

اگر جامعه ما به هم گرایی محتاج است تا ایرانیان بدانند که برای رسیدن به دموکراسی، باید بر روی حداقل ها تفاهم کرد، تا تحمل یک دیگر در ظرفی به نام ایران امکان پذیر باشد، اگر این هم گرایی لازم است ـ که هست ـ مهمتر چگونه پیمودن این مسیر هم گرایی ملی است که درعین حفظ تفاوت ها، مکانیزم حل اختلاف نیز به دست آید و مورد توافق قرار گیرد تا این ظرف نشکند، و یک نفر به جای همه نقش خود را بر ظرف ایران منقوش نکند. پس کار چندان ساده نیست و تدبیر و تحمل می خواهد و مرغان زیرکی را می طلبد، که بتوانند هم مشعل راه شوندو هم نقشه راه تدارک ببینند.

هر از گاهی بارقه هم گرایی می زند و بعد در کوران خودی و نا خودی ها گم می شود. یا هر کس ایران با رنگ خودمی خواهد و یا به همه رنگ ها برای ایران باور ندارد در نتیجه باز روز از نو می شود و روزی از نو، وهر کس راه خود می رود.

اما هر اقدامی که همه را به هم نزدیک کند باید ارج نهاد و با آن برخورد تعالی بخش کرد. در پیام زنان ایرانی به زهرا رهنورد دو نکته وجود دارد که جالب است: 1- تنوع گرایش های امضا کننده که با توجه با فضای داخل،از گستردگی برخودار است. کافی است نگاهی به اسامی امضا کنندگان بیندازید. اگر چه کافی و فراگیر در حد ایران نیست، اما از گستردگی برخودار است که قابل توجه است، چون جلوه ای از گستردگی آغاز جنبش سبز را درخود دارد که درنیمه راه ناتمام ماند.

2- شکل کوتاه پیام نشان از آن می دهد که جامعه ما می تو اند بر حداقل ها توافق کند و هنوز ظرفیت توافق حداکثری را ندارد؛ اگر چه توافق عجول حداکثری بسیار زود به جدایی حداکثری می رسد که خود فاجعه است. اما اگر بتوان توافق حداقلی پایدار و قابل دستاورد داشت، می توان به تفاهم بیشتر اندیشید و به آن رسید.

حال باید دید که این همکاری های حداقلی در موارد مختلف ادامه پیدا می کند تا بتواند نزدیکی به ارمغان بیاورد یا نه؛ آن هم زمانی که در مورد هم گرایی از بند 350 زندان اوین اخبار مناسب نمی رسد و در داخل و خارج تمایل به اینکه هر کس به راه خود رود در حال رشد یابی است. باید از زنان ایران زمین انتظار داشت که منادی همکاری حداقلی و مشترک در چهار چوب ظرفی به نام ایران شوند. چرا که تنها راه رسیدن به دموکراسی از مسیر مدارا و تفاهم می گذارد. تا این مهم ایجاد نشود دموکراسی در تعلیق است وروزگار هم با کسی در این مورد شوخی ندارد. پس مدارا و تفاهم را در یابیم، حتی اگر اندک باشد. این اقدام زنان ایرانی را به قصد تحرک بیشتر ارج می نهیم.