چند روز است که در شش و بش نوشتن یا ننوشتن این خبر گرفتار شده ام. بنویسم؟ ننویسم؟ و البته بالاخره می نویسم. گرچه ترس خوردگی مرضی است که این روزها بسیاری از ما گرفتارش هستیم. ما جماعت روزنامه نگار که باید حقایق را بنویسم و از گفتن حقیقت نهراسیم. و البته از گفتن حقیقت می هراسیم و بجای گفتن و نوشتن آن خفقان می گیریم.
یادتان می آید که از دختر 16 ساله ای نوشتم که توسط سه مامور پلیس مورد تجاوز قرار گرفته بود؟ شنیده ها حکایت از آن دارد که قاضی پرونده هر سه مامور پلیس را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کرده است. ظاهراً قاضی پرونده مجاب نشده که دخترک به زور مورد تجاوز سه مامور قرار گرفته.
و اما بشنوید از دلایل قاضی. یکی از این سه نفر مامور مجرد بوده و چون مجرد بوده نمی توان موضوع تجاوز او به دخترک را اثبات کرد! یکی دیگر از آنها اگر چه متأهل بوده اما چون همسرش آن شب مسافرت بوده پس جرمش محرز نیست. نفر سوم را هم با چنین دلایلی تبرئه کرده اند.
این در شرایطی است که دخترک مدعی است تجاوز سه مأمور نیروی انتظامی در حالی اتفاق افتاده بود که او برای نجات خودش به آنها پناه برده بوده است. خودتان قضاوت کنید. دختری 16 ساله در شهرستان ورامین از خانه فرار می کند و به خانه دوستش پناه می برد. دوست هم سن و سالش بعد از صحبت فراوان دخترک را راضی می کند که به خانه برگردد. اما پدر و مادر دخترک از پذیرشش سر باز می زنند. دخترک به پلیس پناه می برد و به آنها زنگ می زند. ماموران پلیس بجای پناه دادن به دخترک تا صبح به او تجاوز می کنند.
حالا بعد از گذشت 5 ماه قاضی پرونده هر سه متهم را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه می کند و پرونده را به دادسرای عمومی ارجاع می دهد. یعنی چی؟ یعنی اینکه دخترک با میل خودش تن به این کار داده است و تجاوزی در کار نبوده. در مورد اتهام آدم ربایی هم چون دخترک سوار خودروی نیروی انتظامی شده است، هر سه مامور تبرئه شده اند. به این ترتیب برای شاکی ( دخترک 16 ساله ) ضربه شلاق بریده خواهد شد و برای هر سه مامور مذکور که در حال حاضر به قید وثیقه 20 میلیون تومانی آزاد شده اند، جریمه نقدی بدل از 100 ضربه شلاق خواهند برید. دیگر چیزی نمی نویسم. خفقان می گیرم و قضاوت را به خودتان واگذار می کنم.
منبع: تحریریه خاموش
(یادداشت های احمدک دبیر)