چهارفصل♦ قاب

نویسنده
شهلا گروسی

صفحه چهار فصل در بخش قاب اختصاص دارد به معرفی طراحان و کاریکاتوریست ها در سراسر جهان. این شماره اختصاص دارد به اردشیر محصص طراح نامدار ایران.

اردشیر محصص:

نیما یوشیج کاریکاتور ایران

۱۴تا ۳۱ اردیبهشت امسال نمایشگاهی از آثاردیده نشده ی اردشیر، طراح، تصویرساز و کارتونیست مطرح ایرانی در “نگارخانه ی هما”ی تهران بر پا شده است.

mohases1.jpg

اردشیر… کارتونیست مطرح؟ …هان، همانی که هر سال تقویم پر فروشی از آخرین آثارش بیرون می دهد و در تلفیق موهای مواج زنان با امواج دریا و خوشه های گندم و … تخصص دارد؟!

mohases2.jpg

خیر. منظور، اردشیر محصص متولد ۱۳۱۷ شهرستان رشت است که سال ها نماد کارتون نخبه گرای ایران بود و در نشریاتی مانند کتاب هفته، کیهان، اطلاعات. آیندگان، فردوسی و … قلم زد و عاقبت در سال ۱۳۵۸ ترک وطن کرد و ساکن نیویورک، شهر آسمان خراش ها در ینگه دنیا شد.

mohases3.jpg

تقصیری ندارید که درست به یادش نمی آورید، چرا که در تمامی این ۳۰ سال هجرت، کمتر اثر و نشانی درکشور زادگاهش دیده شده، حال آن که نشریات معتبری چون نیویورک تایمز، هارپر، پلی بوی و نیشن محل عرضه ی آثارش بوده اند.

mohases4.jpg

داود شهیدی، طراح و کارتونیست با سابقه، اعتقاد دارد که محصص نیما یوشیج کاریکاتور ایران است. شاید این حرف شهیدی اندکی مبالغه آمیز به نظر برسد چرا که کاریکاتور در دوران ظهور و درخشش محصص ( دهه ی ۴۰ و ۵۰ ) هیچگاه پختگی و کمال به تکرار انجامیده ی شعر کلاسیک ایرانی را نداشت که او بتواند نیماگونه قواعد آن را در هم شکند و طرحی نو در اندازد، اما تردید نباید داشت که محصص اولین کارتونیست ایرانی است که شکل دیگری از این هنر را به نمایش گذاشت و نشان داد که کاریکاتور هم می تواند ابزار بیان هنرمندانه ی دغدغه های ایرانی معاصر باشد پس تبدیل به کارتونیست محبوب روشنفکران ایرانی (اغلب شاعران و نویسندگان) شد که کارتون های شوخ و شنگ سبک “توفیق” را چندان قابل بحث نمی دیدند.

mohases5.jpg

منتقدان محصص اما، انتزاع افراطی اکثر آثار او و بی توجهی کاملش به مخاطب عام را به پای ضعف اش در عرصه ی هنری گذاشته اند که ارتباط ملموس با مخاطب وجه تمایز بزرگ آن با نقاشی و تصویرسازی است. شاید به خاطر گریز از چنین انتقاداتی است که شماری از طرفداران محصص، آثار او را به جای “کاریکاتور” یا “کارتون”، “طنز ترسیمی” نامیده اند!

mohases6.jpg

به هر حال حتی اگر از منتقدان باشیم، نمی توانیم محصص را بابت اهمیت و جایگاهی که برای اندیشه و تفکر قائل بوده ستایش نکنیم، آن هم اندیشه ای که قالب و شکلی درخور و بسیار هنرمندانه دارد، محصص مثل پرویز شاپور، تنها یک طنزپرداز متفکر نیست که افکارش را روی کاغذ خط خطی می کند، طراح قدرتمندی است که استعدادش را در خدمت تفکراتش در می آورد. (البته آن وقت ها ترسیم بدن های عضلانی، ملاک قدرت طراحی نبود!) رد پای بسیاری از بازی های فرمی او با اندام انسان و شیوه های ایده یابی اش را می توان در آثار نخبه گرای نسل های بعدی طراحان و کارتونیست های ایرانی (شهیدی، دالوند، رحمتی، خداوردی زاده، ..) به وضوح مشاهده کرد که از تآثیرگذاری محصص حکایت می کند.

mohases7.jpg

او در اولین مجموعه های مکتوبش با خطوط فراوان، هاشور های ریز و درهم، تحت تأثیر کارتونیست های تلخ اندیشی مثل “گورمه لن” و “رولان توپور” فضا های تیره و تاری ترسیم می کند که اغلب، کاراکتر هایش را مردانی با شمایل دوره ی قاجار تشکیل می دهند. فضاها و آدم های قاجاری از مؤلفه های تکرارشونده ی آثار محصص هستند، انگار او ریشه ی درد های ما را در هویت تاریخی مسخ شده و در هم ریخته ی ما، خصوصآ صد، صد و پنجاه سال اخیر می بیند. بی سبب نیست که “احمد شاملو” او را “تشریح‌کننده‌ی تاریخ” لقب داده است. از این نظر می توان محصص را در کنار بهرام بیضایی و صادق هدایت قرار داد که همواره نگاهی نه چندان ستایشگرایانه بلکه منتقدانه و موشکافانه به هویت تاریخی ایرانی داشته اند. بعد ها اردشیر از فضاهای توپور و گورمه لن در آثارش دور و دور تر می شود، با خست بیشتری خط در کارتون هایش به کار می برد و به نوعی ایجاز و مینی مالیسم در تکنیک طراحی اش می رسد که با اغراق بیشتری در چهره ها و اندام کاراکتر هایش همراه است. کاراکتر هایش_ به قول خودش_ به شیطانک هایی تبدیل می شوند که در گوشه کنار قاب ها جا می گیرند و پرده هایی از واقعیت زندگی ما را بر سطح کاغذ طراحی بازی می کنند.

بعد از قریب به ۳۰ سال، آثار اردشیر محصص بر دیوار نگارخانه ی هما، این بار نسل جدید را به قضاوت طلبیده اند. نکته ی اصلی را اما، در کلام منصفانه ی “آیدین آغداشلو” نقاش بزرگ معاصر، می توان یافت: “برای نسل جوان ما بازنگری به آثار نسلی از هنرمندان که به خاطر مهاجرت، آرام آرام از یادها رفتند بسیار لزوم و اهمیت دارد. یادآوری آنها بر اساس همین مستندات است که شکلی متفاوت و معاصر به خود می گیرد. همان قدر که در دورانی در باب اهمیت و ارزش آثار اردشیر محصص مبالغه شد، به همان نسبت فراموش شدن او در این 25 سال منصفانه نخواهد بود.”