قرار بود آخرین دور از جنگ دولت شیعه عراق با گروه های شیعه، به تعبیر جرج بوش، یک لحظه سرنوشت ساز باشد. اما به گفته رابرت دریفوس، نتیجه این رویارویی یک خواری محض و آتش بسی بود که به وساطت ایرانی ها پذیرفته شد؛ همان ها که خود از سوی ایالات متحده، به عنوان یک گروه تروریستی خوانده می شود.
در شروع عملیات نظامی که هفته پیش توسط نیروهای عراقی تعلیم دیده از سوی ارتش آمریکا با دستور نوری المالکی در بصره آغاز شد، جرج بوش طی نطقی اقدام المالکی را ”یک تصمیم متهورانه” خواند. او افزود: “به نظر من این یک لحظه سرنوشت ساز در تاریخ عراق آزاد است.“
این واقعیت دارد اما نه به شکلی که بوش می خواست. بعد از فرو نشستن غبار این هیاهو در دومین شهر بزرگ عراق، که در قلب منطقه نفت خیز این کشور قرار گرفته، به نظر می رسد بزرگترین برنده جنگ شش روزه در بصره، کسی جز نیروهای روحانی سرکش- مقتدی الصدر نباشد. نیروهای ارتش مهدی او نه تنها در بصره، بلکه در بغداد و نیز مراکز چهار استان جنوبی شامل کوت، اماره، نصیریه و دیوانیه با ارتش عراق به مقابله پرداختند.
نتیجه اینکه صدر به عنوان یک رهبر پیشرو درنظر توده مردم ضد آمریکایی و یک وطن پرست که خواهان پایان بخشیدن به اشغال عراق توسط ایالات متحده است، به سرعت رشد کرده و اکنون در چنان موقعیت قدرتمندتری قراردارد که حتی با یک هفته پیش هم تفاوت آشکار دارد. او در بصره فرمانده است. یک گزارشگر عراقی که برای نیویورک تایمز کار می کند و توانست خود را در حین جنگ به بصره برساند، نتیجه گرفته است که هزاران نفر از ارتش مهدی هنوز کنترل تعداد زیادی ازمحلات را بر عهده دارند. او نوشت: “هیچ جایی نبود که سپاه مهدی آنرا در کنترل نداشته باشد، یا حداقل اینکه نتواند به آنجا حمله کند.“
برنده بزرگ دیگر این جنگ ایران است. ایران ظرف پنج سال گذشته، در زمینه سیاسی، اقتصادی و نظامی، میخ خود را در عراق محکم کوبیده است و این کار را درست زیرچشم 170هزار نظامی ایالات متحده که اشغال کننده عراق هستند انجام داده است. ایران ارتباطات مستحکمی با دولت شیعه حاکم برعراق دارد که اکثر اعضای آن ً از مجلس اعلای اسلامی عراق هستند. سپاه بدر، شاخه نظامی این مجلس، توسط ایرانی ها تجهیز نظامی و مالی شده و نیز تحت آموزش قرار گرفته است و در طول دو دهه زندگی در ایران، تحت فرمانبری ایرانی ها بوده است.
از آن زمان تا کنون، ایران روابط نزدیکی با سپاه مهدی صدر برقرار کرده و خود صدر هم از زمان افزایش نیروهای آمریکا در ماه ژانویه، بیشتر اوقات خود را در ایران گذرانده است. بعلاوه، ایران منتخبی از جنگجویان را که به تعبیر آمریکایی ها “گروه های ویژه” نام دارند تحت تجهیز و آموزش قرار داده است؛ این گروه ها با آهنگ ثابتی به نیروهای آمریکایی حمله کرده اند. به همین دلیل، اصلاً جای تعجب نیست که هادی العامری، فرمانده سپاه بدر و عضو برجسته مجلس اعلای اسلامی عراق، هفته پیش با سفر به پایتخت مذهبی ایران- قم- و مشورت با صدر، آتش بس شکننده ای را اعلام کند.
اینکه صدر پیروز میدان شد و ایران در برقراری آتش بس برنده نام گرفت، یک شکست دوطرفه برای ایالات متحده محسوب می شود. ضمناً این وضعیت برای المالکی هم یک فاجعه است، چرا که دولت او همین حالا هم در آستانه فرو ریختن است. یک تهاجم در زمان نامناسب، با تدارک و اجرای نامناسب، به یک شکست مفتضحانه برای المالکی انجامید.
اصلاً چرا این تهاجم آغاز شد؟ با احتساب همه شرایط، المالکی به عنوان شاخه ای از حزب اسلامی الدعوه حاکم به همراه مجلس اعلای اسلامی عراق، از نظر سیاسی و استراتژیک، قصد حذف صدر از صحنه سیاسی بصره را داشت. از نظر سیاسی، جنبش صدر خواهد توانست پیروزی چشمگیری در انتخابات برنامه ریزی شده برای اکتبر در استان های جنوبی به دست آورد و این به معنای پایان دولتی متشکل از اتحاد الدعوه ومجلس اعلاست. از نظر استراتژیک نیز شهر بصره، در واقع ماشین اقتصادی عراق محسوب می شود. مرکز شرکت های نفتی جنوب عراق که به استخراج و صدور بخش اعظم نفت عراق مشغول اند در بصره است. سال هاست که بصره تحت کنترل نظامیان وفادار به صدر و حزب منشعب شده از او به نام حزب فضیلت هستند. فرماندار بصره هم از حزب فضیلت است. سال گذشته المالکی سعی کرد او را برکنار کند، اما محمد الوالی با بی اعتنایی از خواست او سرپیچی کرد.
المالکی با پرواز هفته گذشته به بصره برای نظارت شخصی بر حملات به نیروهای صدر، دچار اشتباه محاسباتی شد. در واقع او حیثیت خود را بر سر این اقدام نظامی گذاشته بود. این که آتش بس در قم و ایران به نتیجه رسیده و توسط تهران تهیه و تعدیل شده است، خود برای المالکی مایه شرمساری است.
با همه اینها، اوضاع برای ایالات متحده حتی بدتر است. بوش از زمان شروع جنگ بصره، قویاً به پشتیبانی از المالکی پرداخت. به گفته استیو هدلی، مشاور امنیت ملی رییس جمهور، تصمیم برای وارد عمل شدن در بصره به طور مشترک توسط بغداد و واشنگتن گرفته شده بود. نیروی هوایی ایالات متحده و حتی تعدادی از واحدهای زمینی هم به کمک نیروهای عراقی آمدند که ضعف و ناکارآمدی آنها را جبران کنند. بعد از پنج سال آموزش های سنگین و تجهیزات و تدارکات آمریکایی، نیروهای نظامی عراق از عهده به دست گرفتن کنترل بصره برنیامدند.
باید به این حقارت محض بوش، مذاکرات ترک مخاصمه ایرانی را نیز اضافه کنیم که با پادرمیانی فرمانده سپاه قدس- شاخه ای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار قاسم سلیمانی- میان نماینده مقتدی صدر و فرمانده سپاه بدر در قم صورت گرفت. هادی العامری فرمانده سپاه بدر و دست راست عبدالعزیز حکیم، رهبر مجلس اعلای اسلامی عراق است. سال پیش سپاه قدس، از سوی دولت ایالات متحده آمریکا، به عنوان یک سازمان تروریستی نامیده شد.
بنابراین، آن “لحظه سرنوشت ساز” رییس جمهور در واقع عبارت است از اینکه: فرمانده یک نیروی تروریستی ایران، توافقی را میان دو حزب پیشروی شیعه در عراق- جنبش صدر و مجلس اعلای اسلامی- برقرار کند.
منبع: میدل ایست آنلاین – اول آوریل