امید معماریان
احمد شیرزاد، عضوهیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان ونماینده مردم این شهر درمجلس ششم درگفت وگو با روز، ویژگی های گزارش اخیر دستگاه های اطلاعاتی آمریکا درخصوص برنامه هسته ای را ایران مورد بررسی قرارداده است. شیرزاد معتقد است اینکه مقامات ایرانی ازانتشار این گزارش استقبال کرده اند نشانه خوبی است زیرا نشان می دهد آنها نمی خواهند چهره خطرناکی ازآنها درعرصه بین المللی تصویر شود، برخلاف برخی از افراطیون که حتی دولت را به خروج از “ان پی تی” ودر پیش گرفتن مدل ارعابی کره شمالی تشویق می کردند. این گفت وگورا می خوانید.
گزارش دستگاه های اطلاعاتی آمریکا درخصوص برنامه هسته ای ایران، دارای چه نکات مثبت ومنفی است؟
اگر از زاویه نگاه طرف آمریکایی آن را مورد تحیل قراردهیم یک نکته مثبت گزارش این است که خطر حمله نظامی به ایران را بسیار کم کرد. وقتی این گزارش صراحت دارد که ایران در صدد تهیه بمب اتمی نیست دیگر برای رای دهندگان آمریکایی توجیهی نخواهد داشت که کسی بخواهد مدعی حمله به ایران باشد. اما از سوی دیگر یک نکته منفی هم در آن وجود دارد که به صراحت می گوید اعمال فشار بر روی ایران می تواند موثر باشد واگر ایران را تحت فشار قراردهیم می توانیم از آنها امتیاز بگیریم. دربخشی ازاین گزارش به صراحت گفته می شود که رهبران ایران اهل محاسبه هزینه- فایده هستند وباید ازیک طرف آنها را تحت فشار قرارداد واز طرف دیگر نیزپیشنهادهای تشویقی ارائه کرد.
بنابراین می شود چنین پیش بینی کرد که خطر جنگ قریب الوقوع نسبتا منتفی است و احتمالش بسیارکمتر از گذشته شده اما احتمال اینکه فشارهای مختلف سیاسی وبخصوص اینکه تحریم اقتصادی علیه ایران اعمال شود وجود خواهد داشت. ازاین جهت امکان این وجود دارد که مردم ایران درآینده تحت مضیقه قراربگیرند ومشکلات اقتصادی برگردن آنها خراب بشود.
دراین گزارش، برخلاف اظهارات مقامات رسمی، آمده که ایران تا سال 2003 برنامه هسته ای نظامی داشته است. مسئولان ایرانی از این گزارش بسیار استقبال کردند ونکاتی ازاین دست لابه لای واکنش آنها گم شد. صحه گذاشتن بر چنین پیش فرض ها ومباحثی چگونه در ادبیات روابط بین المللی تفسیرخواهد شد؟
طبیعی است که ایران این مساله را تکذیب می کند وهمه ما هم به به لحاظ منافع ملی این موضع رسمی را تایید می کنیم. اما نکته مهم اینکه مساله ایران به عنوان یک خطر عاجل وفوری وخطری بالفعل تبدیل می شود به کشوری که درگذشته نسبت به برنامه هایش شک وتردید هایی وجود دارد. بنابراین مساله خیلی متفاوت است. مسئولان ایرانی ازاین به بعد کاری که باید بکنند این است که نسبت به پرونده های گذشته خودشان جوابگو باشند ودلایل قانع کننده ای بیاورند که درگذشته قصد سویی نداشتند. این خیلی متفاوت است با اینکه کشوری خطرناک ودرصدد دستیابی به سلاح هسته ای معرفی شود. به نظرم زاویه دیگر می تواند خوشحالی مسئولین ایرانی درسطوح مختلف از این گزارش باشد. هرچند که طبیعتا همه گزارش را قبول ندارند وآن بحث هایی که مدعی است ایران درگذشته درصدد دستیابی به سلاح هسته ای بوده است را رد می کنند. از دیدگاه من به عنوان یک صلح طلب ایرانی این موضوع خیلی خوب است وخوشحالم که این گزارش درایران مورد استقبال واقع شد. چرا که نشان می دهد مسئولین ایرانی از اینکه یک چهره خطرناک ومخل امنیت جهانی داشته باشند استقبال نمی کنند وخوشحالند ازاینکه یک تصویر عادی می گیرند.
استقبال ازگزارش نشان دهنده این است که افراطیونی که خواستارخروج ایران از”آن پی تی” بودند، عملا درانزوا قرارگرفته اند. آیا می توان چنین برداشتی داشت؟
بله، درایران یک تحلیل نانوشته وجود دارد وما گهگاه درروزنامه های راست افراطی می بینیم که دولت را تشویق می کنند که ازخودش چهره خطرناکی نشان بدهد. طبیعی است که سعی می کنند چنین چهره خطرناکی درهاله ای از ابهام پیچیده شده باشد. اما از اینکه ایران یک چهره خطرناک داشته باشند بدشان نمی آید وگمان می کنند این موضوع می تواند برایشان یک عامل نفوذ باشد چه درمنطقه چه درعرصه بین المللی. استقبالی که مسئولین ایرانی از این گزارش به عمل آوردند نشان دهنده این است که در سطح رسمی حکومت تلاش می شود آن چهره خطرناک کنارگذاشته شود. به عنوان مثال شما نگاه کنید به برخی از روزنامه هایی که ایران را تشویق می کردند به خروج از “ان پی تی”. خروج از “ان پی تی” یعنی اینکه ما آماده هر نوع استفاده از برنامه هسته ای هستیم وطبیعتا اگر چنین اقدامی به تعبیر روزنامه های راست افراطی صورت می گرفت معنی اش این بود که ایران می خواهد مسیر کره شمالی را طی کند وازطریق ایجاد وحشت درسطح جهان امتیاز کسب کند. این گزارش نشان می دهد که آمریکایی ها حداقل درحال حاضرچنین برداشتی را ازایران ندارند. استقبال درداخل ایران نشان می دهد که ایرانی ها هم نمی خواهند چنین چهره ای داشته باشند.
زمانی که گزارش اشاره می کند ایران برنامه اش را متوقف کرده، همزمان با حمله آمریکا به عراق بعد ازحمله به افغانستان است. تحیلی وجود دارد براساس داده های این گزارش که رژیم ایران احساس کرده است که خطر دومینوی حمله نظامی درمنطقه بسیارجدی است وبه همین جهت نسبت به فشار خارجی حساس و آسیب پذیر. موضوعی که می تواند تمرکز روی فشارهای سیاسی ـ اقتصادی بر ایران را افزایش دهد کما اینکه مقامات آمریکایی ادعا کرده اند که به زودی اعضای دائم شورای امنیت برای تحریم سوم ایران توافق خواهند رسید. شما ادامه مسیر تحریم را چگونه می بینید؟
به نظرم احتمال تحریم را کمتر نمی کند ولی این مسیر را برای آمریکا دشوارتر می کند. به عبارت دیگرمجموعه تلاش هایی که آمریکایی ها باید انجام بدهند تا دیگر کشورهای عضو شورای امنیت را برای تحریم ها قانع کنند دشوارتر می شود. یکی ازعواملی که باعث می شد کشورهای اروپایی وچین وروسیه تن به تحریم های آمریکا برعلیه ایران بدهند، برای دفع خطر حمله آمریکا بود. یعنی معتقد بودند که این کار را انجام بدهند تا آمریکا دست به حمله نظامی جدید درمنطقه نزند. وقتی منتفی باشد به نظرم برای آمریکایی ها خیلی سخت تر است که بخواهند کشورهای دیگر را قانع کنند که به فشارهای خود علیه ایران ادامه بدهند. طبیعتا منافع متعددی که غربی ها درایران دارند این کار را سخت تر خواهد کرد. اما فکر می کنم با کمی افت وخیز وزمان بربودن طبیعتا آمریکایی ها دست از استراتژی فشار برعلیه ایران برنخواهند داشت.
واکنش ایران به چنین وضعیتی چگونه خواهد بود؟
ایران هم یک تماشاچی صرف نیست ومی تواند بایک برنامه سیاسی مناسب می تواند فضا را تغییر دهد. یعنی نه تنها ازوضعیت فعلی خارج کند بلکه تحولات مثبتی ایجاد کند. به عنوان مثال توافقی که بین ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گرفت خیلی مثبت بود و همکاری بیشتر ایران با آژانس می تواند بعد ازاین هم مسیر فشارها برعلیه ایران را دشوار تر کند.
روزسه شنبه آقای احمدی نژاد درپاسخ به انتشار گزارش دستگاه های اطلاعاتی آمریکا درخصوص برنامه هسته ای گفت خوب است امریکا یکی دوگام مثبت بردارد تا زمینه برای تعامل آماده شود (نقل به مضمون). درجواب نیزمقامات آمریکایی گفته اند که خوب است ایران این گام ها را با تعلیق غنی سازی اورانیوم آغاز کند. فکر می کنید مقامات ایرانی این گزارش را به عنوان یک پیام ازسوی واشنگتن برای تعامل با ایران تلقی کرده اند؟
این یک نوع عشوه سیاسی ازراه دور است که دوطرف ازدور برای هم می آیند که به هم نزدیک شوند. تاوقتی که دررویکرد جدید که توام با مذاکره وتفاهم با کشورهای غربی است آقای احمدی نژاد محور قرارنگیرد هیچ راه حلی به نتیجه نمی رسد. من فکر می کنم فداکاری که آقای لاریجانی کرد وکنار رفت راه را بازتر کرده است. مشکل درایران این هست که هر رویکردی چه جنگ طلبانه وچه صلح طلبانه، اگر آقای احمدی نژاد بتواند محور قراربگیرد وبتواند ازتبلیغاتش به نفع دولتش استفاده کند شانسی برای موفقیت این رویکرد وجود خواهد داشت. درگذشته هم آقای لاریجانی سعی داشت با یک رویکرد تعاملی به یک نحوی این مساله را به پیش ببرد. اما با توجه به این واقعیت امکان پذیرنبود.
اگر ما همه ایرانی ها قبول کنیم که این میوه متعلق به آقای احمدی نژاد باشد من فکر می کنم که منافع بهتر حفظ می شود. من به عنوان یک ایرانی حاضر هستم که همه این امتیازات تبلیغاتی مساله را به آقای احمدی نژاد بدهم به شرط اینکه تهدید وفشار علیه کشورم کمتر شود.
یک تجربه کوچکی درماجرای ملوان های انگلیسی داشتیم که اولش با تهدید از دوطرف شروع شد وآقای احمدی نژاد محور صبحت های تند بود ووقتی هم که قرارشد موضوع با صلح وصفا حل شود درآن مسیر هم آقای احمدی نژاد محور قرارگرفت. من فکر می کنم درآن مساله کسی محور قضیه قراربگیرد وافتخار ختم مساله به نام او تمام شود طبیعتا دولت ممانعت ایجاد می کرد. بنابراین اینکه دیگران کنار بکشند تا احمدی نژاد بتواند میوه تبلیغات نهایی را بچیند من فکر می کنم فداکاری مثبتی است وچه کسانی که درداخل حکومت هستند وچه کسانی که درخارج حکومت هستند حاضربه این فداکاری باشند که افتخار تبلیغاتی ماجرا به نام آقای احمدی نژاد تمام بشود اما تهدیدها وفشارهای خارج هم پایان پذیرد. من خودم به عنوان یک ایرانی کاملا حاضرم این فداکاری را انجام بدهم.