سارا سماواتی
سعید حجاریان در مصاحبه با روز، تغییر ترکیب مجلس در انتخابات اسفندماه 86 را، زمینه ساز تغییر ترکیب دولت از صدر تا ذیل می خواند. او این تحول را مقدمه ای برای تحقق آرمان های دموکراسی، آزادی، توسعه در داخل، و تنش زدایی و صلح در سطح بین المللی ارزیابی می کند.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در عین حال پیش بینی می کند که عوامل متعددی از جمله قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل می تواند تاثیر دوگانه ای بر شرایط کشور و نتایج انتخابات مجلس هشتم داشته باشد.
متن مصاحبه سعید حجاریان در پی می آید.
آقای حجاریان شما چه تأثیر و اهمیتی برای انتخابات مجلس هشتم، در روند تحولات سیاسی - اجتماعی ایران قائل هستید؟
به شرط تعویض ترکیب سیاسی مجلس فعلی در مجلس هشتم، امید میرود که بتوان به آرمانهای دموکراسی، آزادی، توسعه، تنشزدایی و صلح نزدیکتر شد؛ البته این کار لاجرم متناظر با تغییر ترکیب دولت، از صدر تا ذیل نیز خواهد بود.
به نظر می رسد اقلیت اصلاح طلب حاضر در مجلس هفتم بسیار خاموش تر از اقلیت محافظه کاران در مجلس ششم است. علت آن از نظر شما چیست؟ آیا همین امر یک ضد تبلیغ برای فرستادن اصلاح طلبان به مجلس آینده نیست؟
دلیل عدم تأثیرگذاری و سکوت اقلیت اصلاحطلب مجلس هفتم، عدم سازماندهی، عدم برخورداری از لیدر و بیتفاوتی احزاب نسبت به اقلیت مجلس هفتم است که مورد آخر به این برمیگردد که احزاب عمده اصلاحطلب پیشاپیش اعلام کرده بودند انتخابات مجلس هفتم را به رسمیت نمیشناسند.
شانس اصلاح طلبان را برای ورود به مجلس هشتم چگونه می بینید؟
تا زمان برگزاری انتخابات مجلس هشتم احتمالات فراوانی وجود دارد که میتواند شرایط را تغییر دهد؛ از جمله به نظر من مسأله قطعنامه سوم شورای امنیت سازمان ملل قطعاًً میتواند تأثیرات دوگانهای بر شرایط کشور داشته باشد.
شانس ائتلاف میان اصولگرایان را در چه حد ارزیابی می کنید؟
اگر اصلاح طلبان به ائتلاف کامل برسند، آنان نیز ائتلاف کامل خواهند داشت و در انتخابات شرایط قطبی به وجود خواهد آمد.
آیا هنوز تاکتیک فشار از پایین و چانه زنی در بالا، در مجموعه سیاست های اصلاح طلبان جای دارد؟
باید بگویم که قبلاً هم از این تاکتیک در برنامههای اصلاحطلبان استفاده نشد و هنوز راه زیادی داریم تا همه اصلاحطلبان به این شعار گردن نهند.
در ارزیابی از این سیاست، شما می توانستید در موردچانه زنی از بالا تصمیم بگیرید؛ اما روی عامل فشار از پایین چگونه حساب کرده بودید؛ چون به نظر می رسد وجود یا عدمش از اختیار شما خارج باشد.
همان طور که گفته شد اعتقاد چندانی به این شعار میان اصلاحطلبان وجود نداشت. حتی در قسمت چانهزنی نیز دقیق عمل نشد.
آیا فشار از پایین همان عاملی نیست که شما برای ایجاد تفوق قدرت حقیقی بر قدرت حقوقی به آن نیاز دارید؟
بله، همین طور است.
امروز به نظر می رسد خیلی بیش از همیشه افکار عمومی به ضرورت اصلاح امور و تصحیح حاکمان رسیده باشد. چگونه می توان این مطالبه را به اراده اجتماعی یا نوعی فشار از پایین تبدیل کرد؟
گمان میکنم واقعیتهای روزمره زندگی، کمکم جامعه را به جایی میرساند که بدون دموکراسی و صلح نمیتوان وضعیت معیشتی را نیز سامان داد و این خود عاملی است برای تبدیل نیروی اجتماعی به نیروی سیاسی.
آیا شما یک تحلیل طبقاتی از پایه های اجتماعی اصلاح طلبان، یا حتا مشارکت که شما عضو مرکزیت آن هستید، دارید؟
با آنکه کشور ما به لحاظ قشربندی اجتماعی دارای نوعی رگههای عمودی حامی پروری است اما به نظر میرسد که به تدریج نشانههایی از رگههای افقی طبقاتی نیز در حال شکلگیری است و طبعاً اصلاح طلبی، متکی بر طبقات متوسط جدید است.
آیا شما افقی برای حل مشکل انرژی هسته ای، با حفظ مصالح ملی در حضور همین دولت، می بینید؟ چقدر از نگرانی غرب را در اینمورد واقعی و در حوزه دست یابی ایران به سلاح هسته ای می بینید؟
نه! وغرب تلاش میکند قضیه پرونده هستهای را آگراندیسمان کند.
شما بارها گفته اید که ما هنوز به مطالبات انقلاب مشروطیت دست نیافته ایم؛ اگر چنین است، آیا امروز می توان از مطالباتی در حوزه حقوق بشر سخن گفت که مطالبات این زمانی هستند؟
بله، بعضی از حقوق شهروندی جزء مطالبات جنبش مشروطه هم بوده است. مثلاً خروج از حالت رعیتی به شهروندی قطعاً مطالبهای مشروطهخواهانه است.
آیا شما احتمال حمله محدود یا گسترده نظامی به ایران را واقعی می بیند؟
بله، حتی اگر احتمال ضعیف باشد اما چون محتمل، قوی است، باید به شدت مراقب بود و دست از تحریک برداشت.
آیا نزدیکی رابطه ایران با روسیه می تواند سپری دفاعی برای ما در مقابل احتمال حمله نظامی آمریکا فراهم کند؟
آمریکا برای حمله به عراق حتی از سازمان ملل و متحدان اروپاییاش اجازه نگرفت، چه رسد به روسیه.
مناسبات ایران با افغانستان و عراق را چگونه می بینید و به نظر شما چه تغییراتی باید در آن صورت بگیرد؟
مادامی که دولتهای این کشورها، روابط خود با ایران را کاملةالوداد میدانند باید امیدوار باشیم. منتها این نکته را فراموش نکنیم که دولت مرکزی در این کشورها بسیار ضعیف است و قدرتهای جهانی عملاً بر آنها قیومیت دارند.