الآن وضع کشور کاملا معلوم است. یعنی خیال آدم راحت است که ما نه اقتصاد سوسیالیستی داریم نه سرمایه داری، از نظر سیاست خارجی هم معلوم نیست می خواهیم نزدیکترین دوست آمریکا بشویم یا بدترین دشمن آمریکا، از نظر اجتماعی هم بیشترین تلاش را برای مبارزه با مواد مخدر می کنیم، ولی بیشترین تعداد معتاد را در جهان داریم. همین ها خودش کلی مهم است که ما معلوم است چه چیزهایی نیستیم. مثلا همین آقای ابراهیم نکو، مطمئنم شما ایشان را نمی شناسید، اشکالی ندارد، چون من هم ایشان را نمی شناسم. مگر فرقی هم می کند؟ من حاضرم اسامی پنجاه نماینده مجلس و حداقل ده وزیر کابینه سابق را اسم ببرم که هر کدام پنج شش سال وزیر بودند، و مطمئنم که شما هیچ کدام را یادتان نیست. البته برعکس اش هم درست است. یک عالمه آدم می شناسیم که همه چیزشان را می دانیم، مثل همین رضا خاتمی که هیچ کار دولتی ندارد و در بیمارستان دارد عمل می کند.
حالا، من اصلا نمی خواستم درباره این چیزها حرف بزنم. من می خواستم بگویم که این آقای ابراهیم نکو که همین دیروز درباره اقتصاد مقاومتی مصاحبه کرده و اصلا بعید نیست تا سه ماه دیگر مهم ترین تئوریسین حکومت باشد، چه چیزهایی درباره اقتصاد مقاومتی گفته که به گفته رهبر جمهوری اسلامی باید بسرعت، نه در برنامه یک ساله و دو ساله و پنج ساله، بلکه از همین دیروز باید به آن عمل کنیم. ایشان شرایطی را که لازم است فراهم شود تا اقتصاد مقاومتی به عنوان یک برنامه اقتصادی زودبازده که اصلا بعید نیست منجر به حماسه اقتصادی هم بشود، در کشور اجرا شود را چنین برشمرد.
اول اینکه باید در کشور “فرهنگ سازی” بشود، دوم اینکه باید یک “مدل اقتصادی نوین” ایجاد کنیم. سوم اینکه باید “الگویی برای اقتصاد کشورهای جهان” درست کنیم. چهارم اینکه باید “تولید اقتصادی” را بالا ببریم. پنجم اینکه باید یک “جهاد همگانی” بکنیم، ششم اینکه باید از “بخش خصوصی” حمایت کنیم. هفتم اینکه باید بهره وری را بهینه سازی کنیم، هشتم اینکه باید با “مفسدین اقتصادی” یک جنگ تمام عیار آغاز کنیم و “زالوهای اقتصادی” را از میان ببریم. و همه این کارها را باید در کشوری بکنیم که ساختن یک سیستم مترو که در همه جای دنیا سه سال طول می کشد در ایران ۳۲ سال طول می کشد، ساخت یک نیروگاه هسته ای که در همه جای دنیا چهار سال طول می کشد در ایران ۳۸ سال طول می کشد و ساخت یک تونل مثل تونل رسالت که در همه جای دنیا دو سال حداکثر طول می کشد در ایران ۹ سال طول می کشد. یعنی در حقیقت برنامه کوتاه مدت با بازده سریع مان کم کم دویست سال طول می کشد. حالا ببین برنامه درازمدت مان چقدر طول می کشد؟ فرهنگ سازی ؟ برو بابا همین اندازه که ساختید بس است.
پوتین نظامی روسیه در کریمه
فعلا که روسیه نیروهای نظامی اش را از کریمه بیرون کشیده و اولتیماتوم ۴۸ ساعته اتحادیه اروپا، گفتگوی تلفنی یک ساعته اوباما و سفر جان کری به کی یف اثر خودش را گذاشت و البته آقای پوتین امروز یک مصاحبه جانفرسا هم با خبرنگاران کرد. اصولا این ولادیمیر پوتین مرا یاد شخصیت ویکتور کوماروف رمان “تندیس” فردریک فورسایت می اندازد. آدمی که از بوروکراسی کمونیستی باقی مانده، می خواهد اقتدار و شکوه تزاری را با سیستم استالینی احیا کند و اولین قدم اش هم باز پس گرفتن کشورهای از دست رفته شوروی سابق است که همه باید در خدمت روسیه می بودند. برگردیم به واقعیت روز و اینکه آقای پوتین در کمال دموکراسی (با کمال خرازی فرق دارد) اعلام کرده که ما “حق استفاده از نیروی نظامی در اوکراین را داریم” و اعلام کرد که “در اوکراین یک کودتا رخ داده و از نظر مسکو(مسکو هم یعنی پوتین) یانوکوویچ همچنان رئیس جمهور قانونی اوکراین است.”
البته او نگفت که از نظر پوتین هنوز قذافی رهبر لیبی و صدام حسین رئیس جمهور عراق و چاوز رئیس جمهور ونزوئلا است و کاسترو رهبر کوباست. اگر این افراد مردند یا کشته شدند و الآن یک حکومت دیگر یا فرد دیگری بر سر کار است، به پوتین مربوط نیست. واقعیت این است که قذافی رئیس جمهور لیبی است، حالا مرده یا زنده مسئله دیگری است. پوتین که اصولا مظهر و شاخص و معیار و چند چیز دیگر دموکراسی در جهان است، گفت: “ما نگران از بین رفتن دموکراسی در اوکراین هستیم.” وی در حال استفاده از واژه دموکراسی سه بار به خودش اشاره کرد که با بتوکس مانند سیب زمینی شده و دوست دختر تازه اش را هم لای برف ها قایم کرده که دست روزنامه نگارها بهش نرسد. پوتین گفت: “ما قصد نداریم در اوکراین مداخله کنیم، اما همه مردم این کشور باید در تعیین سرنوشت آن از حقوق مساوی برخوردار باشند.” پوتین گفت که برای اطمینان از وجود دموکراسی در اوکراین انتخابات بعدی اوکراین فردا صبح در مسکو برگزار می شود و نتیجه آن هم با ۶۳ درصد به نفع یانوکوویچ خواهد شد.
پوتین گفت: “شرایط کنونی اوکراین مثل شرایط آلمان قبل از به قدرت رسیدن نازیهاست.” البته وی نگفت که شرایط روسیه هم مثل بعد از به قدرت رسیدن نازیهاست. فعلا پوتین جا زده و نیروهایش را از کریمه بیرون کشیده و گفته که نیروهایی که دیروز کریمه را به اشغال خود درآورده بودند لباس ارتش روسیه را پوشیده بودند و این لباس ها را از هر مغازه ای می شود خرید و اصولا روسیه دخالتی در اوکراین نکرده. یعنی شما فکر می کنید همه این چیزها را من از خودم درآوردم؟ مشغول ذمه اید اگر نروید و مصاحبه پوتین را نخوانید. درست است دو تا جمله اش را خودم اضافه کردم ولی بقیه اش را پوتین با کمال دموکراسی گفت.
به نظرم این نحسی احمدی نژاد همه رفقایش را گرفته. چاوز که به رحمت ایزدی رفت و مادورو جانشینش، فعلا درگیر مخالفان خیابانی اش است که همین چند ماه قبل ۱۳ نفرشان کشته شدند و ۲۵۰ نفر در اعتراض به وضع بد اقتصادی زندانی شدند. بشار اسد هم که تا گردن غرق بحران است، پوتین هم که رفیق شخصی احمدی نژاد بود؛ فعلا افتاده توی بحران. اصولا هم ذغال خوب و هم رفیق بد برای آدم ضرر دارد.
معماری ضدانقلابی
گاهی این ائمه جمعه و برادران حزب الله و مسئولان مملکت یک طوری درباره کشور حرف می زنند انگار حکومت تا همین هفته قبل دست رژیم پهلوی بوده و تازه یک هفته است انقلاب شده، طرف می گوید این وضع حجاب زنان قابل تحمل نیست. و یک جوری می گوید انگار که زنانی که توی خیابان راه می روند از دولت فرانسه تبعیت می کنند و وارداتی از چین هستند. انگار نه انگار ۳۵ سال است حجاب اجباری است. آن یکی می گوید سینمای ایران فاحشه خانه است و این یکی می گوید برنامه های تلویزیون باید اسلامی بشود. اصلا آدم نمی فهمد این امام خمینی که می گفت “لکن یک روز تلویزیون را به ما بدهید مع الاسف ما این مملکت را عوض می کنیم.” چطوری این حرف را می زد؟ که الآن ۳۵ سال است صدا و سیما تحت عنایات خاصه رهبر جمهوری اسلامی اداره می شود و حتی دولت خاتمی و روحانی هم حق دخالت در تلویزیون نداشتند. اصلا به ما چه. خودتان اداره می کنید خودتان هم شکایت می کنید؟ اصلا ما چکاره بیدیم؟
آقای علم الهدی تالی حضرت حسنی هم که در مشهد ظهور کرده و انگار موظف است که هر چه را که هیچ کس در این ۳۵ سال نگفته بگوید که جنس حکومت جور جور باشد. ایشان دیروز گفته: “معماری مشهد ضد دین و ضد انقلاب است.” خوب؟ حالا ما باید چکار کنیم؟ یعنی این حضرات تا وقتی آسفالت کف خیابان است، آسانسور در ساختمان است، ساختمان بالاتر از یک طبقه است، خانه پنجره دارد و توی خانه طویله نیست، راضی نمی شوند.
استعمال لغات اجانب ممنوع
البته هر چیز تازه ای ممکن است خیلی هم بد نباشد، البته ما که شانس نداریم، معمولا قسمت بدش به ما می افتد. ولی لطفا کمی فکر کنید، آیا شما تا همین چند ثانیه قبل اسم محلی به نام “شورای مدیران مرکز مدیریت حوزه های علمیه زنان” را شنیده بودید؟ من کاری ندارم خوب است یا نه، مثلا من شخصا از احمد خاتمی خوشم نمی آید، البته عموما و غیرشخصا هم خوشم نمی آید، ولی به هر حال وقتی من می نویسم “احمد خاتمی” شما فورا جلوی چشم تان دو تا چشم ورقلنبیده و مقداری فریاد گوشخراش می آید، ولی وقتی می گوئیم “شورای مدیران مرکز مدیریت حوزه های علمیه زنان” طبیعی است که جز تعدادی میز و چند چادر و تعدادی دماغ و احتمالا عینک، چیزی به ذهن آدم( منظورم خودم و شما هم هستیم) نمی رسد. اینکه تعدادی حوزه علمیه زنان داشته باشیم، که من تا حالا نشنیدم حوزه علمیه مستقل زنان در جایی به منصه ظهور( همان شکوفه زدن خودمان) رسیده باشد. و این حوزه های علمیه زنان مدیرانی داشته باشند که این مدیران در یک مرکز باشند.
تا همین جا احتمالا باید بیست تا ساختمان و پانصدتا آدم را فرض کرد و این مرکز تعدادی مدیر داشته باشد که آن مدیران یک شورای داشته باشند. آن وقت این شورا دیروز اعلام کرده که “مدیریت استانی و کادر واحدهای تابع از کلمات و اصطلاحات بیگانه در محاورات خود باید خودداری کنند.” یعنی محض رضای خدا جز “و” و “ از” و “ بیگانه” و “خودداری کنند” همه واژه های دیگرش بیگانه است. اجتمالا منظور از بیگانه همان انگلیسی است و واژه های عربی و ترکی و روسی و فرانسوی اصلا بیگانه حساب نمی شوند بخصوص کادر و احتمالا منظور صادر کننده اطلاعیه از محاوره که به معنی سخن گفتن است همان نوشتن است. یعنی طرف فارسی هم بلد نیست، بعد قرار است که از واژه بیگانه استفاده نکند.
البته مشکل غلط حرف زدن و نفهمیدن معنی واژه ها خاص یک گروه یا یک سازمان نیست. اصلا من نمی فهمم چرا ملت نمی فهمند که اگر فارسی حرف می زنیم یا می نویسیم نباید غلط بنویسیم یا بگوئیم. شما یک لحظه به این جمله آقای جنتی ( ادام الله عمره) دقت کنید که گفته: “تکفیری ها سلاح های انبوهی دارند و می خواهند به محض رسیدن دستور به جان مردم بیافتند.” من هرچه می کنم معنی سلاح های انبوه را نمی فهمم. آیا معنی آن سلاح های زیاد است؟ آیا منظور سلاح پیشرفته به قول محمد نبی حبیبی است؟ یا به معنی سلاح کشتار جمعی است؟ یعنی هر چه می کنم نمی توانم بفهمم چطور واحد سلاح می تواند انبوه یا چیزی در این حدود باشد.