اسکات پیترسن
احزاب رقیب شرکت کننده در انتخابات این هفته مجلس، دست به کار شکستن تابوها و نمادهایی شده اند که روزگاری مذهبی بوده اند تا به این وسیله، مخالفان خود را به چالش بکشند. این در حالی است که انتخابات مجلس، پیش زمینه رقابت های ریاست جمهوری در سال 2009 را تشکیل می دهد.
همه طرف ها ادعا می کنند که ملتزم به انقلاب اسلامی هستند و خود را وقف آرمان های آیت الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب کرده اند. با اینحال، اینکه واقعاً چه کسی مشعل دار انقلاب است دستمایه مناظرات افشاگرانه ای شده است که در آن هر یک از رقیبان، دیگری را به “دشمنی” با رژیم و تلاش برای تخریب عامدانه آن متهم می کند.
در اردوگاه محافظه کاران ایران که با عنوان “اصولگراها” شناخته می شوند و هوادران محمود احمدی نژاد از جمله آنان هستند، انشعابات عمیقی رخ داده است. اما به نظر می رسد آنها اکثریت 290 کرسی مجلس را در انتخابات 14 مارس به خود اختصاص دهند. تعداد نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان که خواستار برداشتن محدودیت های اجتماعی و پایان بخشیدن به انزوا از غرب هستند، محدود شده است زیرا تندروها قصد دارند از بازگشت سیاسی آنها جلوگیری کنند.
تحلیلگران می گویند که شرایط، از خاطر جمعی گسترده احزاب تندرو دست راستی حکایت می کند. اما تلاش های لجام گسیخته آنها برای در اختیار گرفتن قدرت در تمامی لایه های اجتماعی ایران، منجر به شکسته شدن بسیاری از قواعدی شده که مدت ها رعایت می شده است.
آیت الله العظمی صانعی، یک روحانی بلند پایه، در شهر مذهبی قم گفت: “در این 29 سال، آنها جرات صحبت کردن به این شیوه را نداشته اند. اما حالا (تندروها) تمام اختیار را در دست گرفته اند و هیچ رقیب داخلی یا خارجی نمی شناسند.“
خیال رژیم هم پس از انتشار گزارش امنیتی ایالات متحده در ماه دسامبر، از آمریکا آسوده شده است. ایرج جمشیدی، دبیر سیاسی روزنامه اصلاح طلب اعتماد در تهران، می گوید تصور اینکه “ جنگ همین گوشه و کنار هاست” ناگهان ناپدید شده است.
آقای جمشیدی می گوید: “محافظه کاران احساس قدرت زیادی می کنند؛ خصوصاً پس از گزارش سازمان های امنیتی آمریکا، احساس می کنند احتمال وقوع جنگ علیه آنها از میان رفته است. واقعیت این است که جمهوری اسلامی از زمان انقلاب هرگز خود را در این قدرت نمی دید.“
رییس جمهور ایران هفته پیش گفت: “همه فهمیده اند که ایران قدرت شماره یک دنیا است. امروز نام ایران به معنای مشت محکمی بر دهان قدرت هاست. امروز پیام انقلاب شما در تمام دنیا و حتی در خود ایالات متحده شنیده شده است.“
چنین اعتماد به نفسی در قالب جنگ های سیاسی درونی نیز بازتاب یافته است، جایی که تندروها بر روی بسیاری ازقوانین مورد نظر آیت الله خمینی مانندعدم دخالت نظامیان در سیاست ویا به چالش کشیدن خانواده خمینی، پا گذاشته اند.
فرمانده سپاه پاسداران، سردار محمد علی جعفری، ماه گذشته گفت: “برای ادامه راه انقلاب اسلامی، حمایت از اصولگراها لازم، حیاتی و وظیفه شرعی اعضا سپاه است.”
این سخنان، سرزنش طیف وسیعی از اهالی سیاست، و حتی از میان خود تندروها- نظیر مدیر مسوول روزنامه تندرو کیهان- را به دنبال داشت که آن را “اظهارات اشتباه” و “علیه معیارهای بدیهی” خواند.
سید حسن خمینی، یک روحانی طبقه متوسط که مسوول بیت پدربزرگش است، در اظهارات عمومی کم نظیری گفت: “اگر سربازی می خواهد وارد سیاست شود، می بایست از نظامی گری خارج شود. حضور سلاح به معنی پایان گفتگو است.“
او گفت: “کسانی که مدعی وفاداری به خمینی هستند می بایست در این باره خیلی حساس باشند، زیرا این دستور مستقیم او است.” او با اشاره اهمیت رای مردم از نظر رهبر انقلاب، رد صلاحیت ابتدایی 2200 نفر از اصلاح طلبان را (که 850 نفرشان بعداً تایید صلاحیت شدند – از جمله نوه دیگر خمینی) مورد سرزنش قرار داد. او گفت: “هیچ کس حق ندارد جلوی مردم را در تعیین سرنوشت خود بگیرد.“
بعضی ها می گویند مشکل واقعی در حاکمیت تک حزبی است که جای کمی برای مخالفت ها می گذارد. آیت الله العظمی حسینعلی منتظری، روحانی مخالف و نایب سابق آیت الله خمینی، در مصاحبه ای در قم گفت: “باید نظرات مخالف وارد مجلس شود تا ما مجموعه ای از آراء را داشته باشیم و بهترین آنها بیرون بیاید. اما تندروها می خواهند دولت و مجلس همه مثل هم باشند، و مردم همه با آنها باشند. آنها بقیه را کنار می گذارند… آنها انقلاب و اسلام را تضعیف می کنند.“
آقای منتظری گفت: “صاحبان انقلاب چهار یا پنج نفر آدم نیستند. شاه هم همین اشتباه را کرد. حالا آنها هم دارند همین اشتباه را می کنند. زیرا مردم خلف وعده را دیده اند… و همه اینها در نهایت به ویرانی تبدیل خواهد شد.”
محمد تقی فاضل میبدی، یکی از مدرسان دانشگاه مفید در قم، می گوید: “در یک دموکراسی، هرکسی باید یک صدا داشته باشد، و چیزی که الان دارد بر سر اصلاح طلبان می آید، نمونه دموکراسی نیست. بعضی از این ها (تندروها) برخلاف جهت دنیا – که دموکراسی است- حرکت می کنند.“
آقای میبدی گفت: “در ابتدای انقلاب ما کمی تند حرکت کردیم، اعدام های زیادی صورت گرفت، می توانستیم به شکل دیگری رابطه مان با آمریکا را داشته باشیم. حالا تندروها دارند همان زیاده روی ها را تکرار می کنند. من فکر می کنم آنها تاثیر منفی بر ملت خواهند گذاشت.“
از نظر برخی روحانیون، سیاست تندوخشن، خود خیانت به انقلاب است.
محسن قنواتی، یک روحانی از رده متوسط قم که شاگرد یکی از روحانیون تندروی مورد احترام احمدی نژاد بوده، می گوید: “صحنه سیاست امروز در حال آلوده شدن به مسایل غیر اخلاقی است. وقتی یک روحانی می خواهد نماینده مجلس شود، باید آماده باشد که با حیثیت او بازی کنند.“
منبع: کریستین ساینس مانیتور – 7 مارس