علی مطهری چند روز پیش از ضرورت ایجاد یک راه سوم در فضای سیاسی ایران سخن گفته است از نظر او میان اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان معتدل فاصله زیادی نیست و اگر اینها دیدگاههایشان را به هم نزدیک کنند گروه سومی پیدا میشود که میتواند دو طرف افراطی را نقد کند. دو طرف افراطی که مردم از آنها خسته شده اند
آن معیاری که مطهری برای سنجش اصلاح طلب معتدل معرفی میکند این است که آنها اگر نقصی در کارشان است بیان و اگر اشتباهاتی در مشی سیاسی و اجتماعیشان وجود داشته به آنها اعتراف کنند. آنها باید درصدد رفع اشتباهات خود برآیند و همانطور که به دولت انتقاد میکنند که در کجاها اشتباه کرده است مثلا بیان کنند آنجا که آقای موسوی ادعای تقلب را مطرح و مردم را به حضور در خیابانها تشویق کرد اشتباه بوده است. این اعتراف اصلاح طلبان به گفته علی مطهری باعث میشود تا احساس رعایت انصاف پیدا و دلها به هم نزدیک و زمینه حضور آنان در صحنه سیاسی کشور فراهمتر شود.
اینکه چنین راه سومی قطعا مزایایی خواهد داشت و در فضای سیاسی ایران گشایشی ایجاد خواهد کرد تقریبا گزاره ای بدیهی به شمار میرود این راه سوم میتواند به اصولگرایان اطمینان دهد که انتقاد آنها از احمدی نِژاد لزوما آب به آسیاب اصلاح طلبان ریختن نیست و آنها از ین پس مجبور نیستند با استخوانی در گلو و خاری در چشم سیاستهای دولت را تایید کنند
این راه سوم میتواند نقش پارلمان در ایران را احیا کند و مطهری و توکلی و نادران را از افراد تنها به یک جریان سیاسی قدرتمند تبدیل کند و به اصلاح طلبان هم امکان حضور در صحنه سیاست را بدهد درست در زمانه ای که فضای سیاسی به دست کسانی افتاده که تمام قوای خود را برای تخطیه و خذف آنها به کار میبندند
اما آیا علی مطهری تنها به مزایای این طرح اندیشیده یا برای لوازم آن هم فکری کرده است؟
در واقع اولین سوالی که به ذهن مخاطبان کلام مطهری میرسد این است که آیا فرزند شهید مطهری و خویشاوند علی لاریجانی و صاحب یکی از کرسیهای پارلمان د راین فضای غبار آلود یک پلان سیاسی در ذهن خود ساخته است و به فکر مقدمات و نتیایج آن بوده است یا صرفا آرمانشهری دست نیافتنی در ذهن خود متصور شده است برای رسیدن به پاسخ این سوال علاوه بر توضیحات بیشتر اقای مطهری نیازمند طرح پرسش های دقیقتری هستیم.
در برنامه ای که در ذهن مطهری است اصلاح طلبان معتدل میتوانند با اصولگرایان معتدل یک ائتلاف سیاسی تشکیل دهند و دولت را نقد کنند تا به ورطه “خودکامگی” نیفتند.
اما تعریف مطهری از اصلاح طلب معتدل چیست؟ آیا اگر همین فردا اصلاح طلبان به شرط برون رفت از شرایط حاضر و به دلیل رسیدن آنچه که مطهری وعده اش را میدهد بحث تقلب در انتخابات را وانهادند و گفتند که به دلبل آنکه میخواهیم مجلس کارامد داشته باشیم دولت را از “درافتادن به خودکامگی” نجات دهیم و آن را از موهبیت داشتن منتقد برخوردار کنیم و گذشته را فراموش میکنیم آنگاه میتوانند وارد راه سوم مطهری شوند؟
آیا آنها در انتخابات مجلس پیش رو رد صلاحیت نخواهند شد؟
آنها که امروز دارای حکم قضایی هم شده اند و صدا و سیما آنها را با لباس زندان و دمپایی هم به مردم نشان داده میتوانند راه سومی باشند و انتقاد کنند و کسی خواهان حذفشان نباشد؟ جواب این سوال فقط اگر آری باشد برنامه ذهنی مطهری یک برنامه اندیشیده شده است در غیر این صورت این حرف که هر اصلاح طلب منتقدی تندرو است و معتدل بودنش در گرو ناشناخته بودنش است حرف کهنه ای است که سابقه اش حداقل به انتخابات مجلس پیشین بازمیگردد
آیا اگر میرحسین موسوی فردا بیانیه ای نوشت و سکوت بیست ساله الش را از سر گرفت محل نزاع سیاسی از خیابان به مجلس منتقل خواهد شد؟
آیا مطهری هنگام طرح این برنامه سیاسی با یکیاز اعضای شورای نگهبان هم مشورت کرده است و مطمین شده که در انتخابات های بعدی آنها که “محبوبیت مردمی” دارند رد صلاحیت نمیشوند؟ در واقع آن نیرویی که حرفهای مطهری را تضمین خواهد کرد در کجا قرار گرفته؟
منظور مطهری از اصولگرای معتدل چیست؟ همان کسانی که به گفته خودش “هر تعداد روزنامه هم که توقیف شود اعتراضی نمیکنند؟” همان کسانی که تاکنون پشت سر هیچ کدام از حرفهای مطهری و توکلی نیاستاده اند؟ همان کسانی که همیشه ترجیح داده اند در مقابل سایتهای احمدی نِژاد سکوت کرده اند اگر تایید نکرده باشند
مطهری که خود معتقد است تعداد اصولگرایان واقعی به “انگشتان یک دست هم نمی رسد “منظورش از اصولگرای معتدلی که میتوان برای ایجاد راه سوم به او دلخوش کرد کیست؟
اعتدال آنها کجا بروز کرده و دقیقا در چه صفتی نسبت به حامیان دولت معتدل هستند؟
فارغ از پاسخ هایی که آقای مطهری به هر کدام از این پرسش ها دارد آنچه که از شواهد فضای سیاسی ایران بر میاید بیشتر ما را به سمت این نتیجه سوفق میدهد که راه سوم مطهری صرفا آرزویی غیرسیاسی است چرا که بحث فعلی برای برخی از اصولگرایان تمدید دوره ریاست جمهوری احمدی نِژاد است تریبونهای رسمی و جدی در دست کسانی است که با مطهری اشتراک ذهنی های اندکی دارند منتقدان اصولگرا هم تحمل نمیشوند حتی اگر وزیر اطلاعات دولت نهم باشندهد یا پور محمدی یا نادران. در این اوضاع کلام مطهری نه حرفهای سیاسی یک نماینده مجلس که تنها خواسته های مردیست که شرایط موجود را با آرمانهای خود و پدرش در تضاد میبینند حرفهای مردی که هنوز امیدوار است که بتوان کاری کرد اما باید این نکته را هم به تدریج قبول کند که تنها نیت خیر برای ایجاد یک جریان مستقل یا راهی دیگر کافی نیست
تنها خواست مبهم مطهری نیست که این راه را پیش پاس سیاستمداران ما خواهد گشود شاید باید باز هم صبر کرد تا تجربه ای دیگر از سر گذرانده شود.
منبع: شرق