نگاه دیگران

نویسنده
شکوه روشن

کوته-نوشتی بر مبانی نودیسم و ناتوریسم

برهنگی: ضد مذهب یا اصل مذهب؟

 

نودیسم چیست؟ آیا ارزش است یا ضد ارزش؟ و آیا در بستر جوامعی که هنجارهای سنتی خط قرمزهای ارزشی را مشخص می کنند آیا می توان نودیسم را یک ارزش شناخت؟ این کوته-نوشت سعی دارد اصول و مبانی نودیسم را طرح کرده و پاسخ پرسش بسیاری از علاقمندانی باشد که ترجیح می دهند پیش از شناخت جامع و کامل، قضاوت نکنند.

 

نودیسم چیست؟

نودیسم که واژه ای لاتین است و ایسم آخر آن بسیاری را به اشتباه می اندازد که با ایدئولوژی دیگری مواجه اند، در واقع ضد ایدئولوژی ست. نودیسم یک تفکر نیست بلکه نوعی عملکرد فردی و اجتماعی ست که از درون ایدئولوژی فراگیر ناتوریسم (نیچریزم) برخاسته است و تاریخی به قدمت بشریت دارد. نودیسم، برهنگی، بخشی از تظاهر عملی تفکر ناتوریسم یا همان طبیعتگرا ست و به طور سیستماتیک از قرن هجدهم نمود اجتماعی یافته است. برای درک نودیسم باید ابتدا ناتوریسم را به عنوان ایدئولوژی فراگیر مادر سه سده ی اخیرشناخت، ناتوریسم، که از دل آن سبکهای بزرگ هنری و ادبی ناتورالیسم، اکسپرسیونیسم،نائیویسم، رئالیسم، و سورئالیسم مشتق شده اند و شاهکارهای هنری و ادبی بسیاری را رقم زده اند که در دیگرگونی جوامع و فرهنگها، آداب و رسوم، عادات زندگی و حتا منش سیاسی و اجتماعی تاثیر بسزایی داشته اند. بسیاری بر این باورند که قدمت نمود عملی ناتوریسم به بسیاری پیش از این باز می گردد و در پایه گذاری بسیاری از فلسفه های پایه ای و اساس گرایشات سیاسی-اجتماعی چون، اومانیسم، نهیلیسم، و حتا سوسیالیسم سهیم بوده است. با تتبع در تاریخچه ناتوریسم و مبانی آن نمایی واضحتر مبتنی بر ادعاهای فوق الذکر ترسیم می شود.

 

ناتوریسم، طبیعتگرایی؛ به قدمت تاریخ

جای پای اولین ناتوریستها ما را به هند در سده ی چهارم پیش از میلاد می برد. بنا به مشاهدات اسکندر مقدونی در هند گروهی از مردان روحانی بودند که برهنه در انظار اجتماعی ظاهر می گشتند. و او آنهارا فلاسفه ی عریان یا “گیمنوسوفیک” خواند. واژه ی گیمنو در زبان یونانی که بعدها در زبان انگلیسی جیمناستیک از آن گرفته شد به معنای برهنگی ست که البته مفهوم تازه ای در یونان نبود زیرا از سال 776 پیش از میلاد مردانی که در بازیهای المپیک شرکت می کردند همه برهنه بودند. این فرهنگ در واقع بین هندو ها، آدمیها، و عرفای شرق به عنوان روش زندگی، تزکیه نفس و دست کشیدن از دنیا و لذایذ اغواگر آن وجود داشته است.

بعدها در بین ادیان ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت و حتا عرفان اسلامی، برهنگی نه تنها یک سنت الهی بلکه درک حقیقت وجودی انسان و تبرا جستن از گناه آدم در عدن بوده است. آنان اعتقاد داشته اند که مبلغین مذهبی در تفسیر داستان آدم و تبعید او از عدن دچار اشتباه اند. همانا که پیش از آنکه شیطان آدم و حوا را به خوردن میوه ی ممنوعه وسوسه کند، آدم و حوا درست مانند تمام موجودات زنده هیچ شرمی از بدن خود نداشته و خلقت خود را عین زیبایی و نمایش آن را مانند دیگر مخلوقات ستایش و پرستش خدای خود می دانستند و در اثر فریب شیطان پس از خوردن میوه ی ممنوعه از زیبایی و خلقت خود شرم کردند و بدن خود را با برگ انجیر پوشاندند و به عقوبت پروردگار و تبعید از بهشت گرفتار آمدند. در نگاه ناتوریستها، پوشاندن بدن دنباله روی از شیطان و کفر در برابر پروردگار است. در واقع ناتوریسم ریشه ای کاملا دینی و مذهبی در بین ادیان شرقی و هند و همچینین ادیان ابراهیمی دارد.

اما، از سال 1778 که برای اولین بار واژه ی ناتوریسم توسط فیلسوف بلژیکی، ژان بپتیست لوک پلانشون، به کار برده شد تا به امروز شاخه های بسیاری از ناتوریسم اعم از نودیسم، فریکورپرکولتور، جنبش ساحل آزاد، گیمنوسوفی، دیگامبار (پوشیده با آسمان)، اسکینی دیپینگ، برهنگی اجتماعی، سانینگ، و جنبش بدون لباس، مشتق شدند. در سال 1974 در فرانسه فدراسیون جهانی ناتوریستها ، آی ان اف، رسما کار خود را آغاز کرد و به سرعت توسط فدراسیون جهانی سلامت، فدراسیون المپیک آلمان و دیگر نهادهای جهانی به رسمیت شناخته شد. آلمان، جزو اولین کشورهایی بود که با بازگشایی اولین کلوپ نودیستها در هامبورگ در سال 1908، ناتوریستها را به رسمیت شناخت.

نهادهای حامی ناتوریسم و کلوپها و مناطق گردشگری مخصوص نودیستها در بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده اند و کشورهای آلمان، فرانسه، بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، نیوزیلند، لهستان، اسلونی، کروواسی، یونان و سواحل کاراییب به ترتیب بیشترین سازمانهای نودیست را دارا هستند.

اصول ناتوریسم؛ پایه ی تمام فلسفه های اجتماعی، مدنی، سیاسی، حقوق بشری و بهداشتی جهان امروز

بنا بر تعریف ارائه شده سازمان جهانی ناتوریسم (آی ان اف 1974):“ناتوریسم، نوعی روش زندگی منطبق و هماهنگ با طبیعت است که با برهنگی اجتماعی نمود یافته و سازنده ی شخصیت احترام به خود و عزت نفس در بین مردمی با تفکرات مختلف و محیط طبیعی مختلف است”.

در واقع ناتوریسم طبق شرایط محیطی و جغرافیایی مردم هر کشور تعریف می شود.

مبانی ناتوریسم عبارتند از:

1.        مخالفت با اروتیسم : اروتیسم که پس از انقلاب جنسی در اروپا و به زعم بسیاری جهت سرگرم کردن و بالا بردن حرص توده های اجتماعی در روابط بیرون از چهارچوبهای سنتی جنسی برای دور نگه داشتن آنها از صحنه های انتلکتوال سیاسی و اجتماعی به سرعت توسط دولتهای اروپایی مورد حمایت قرار گرفت بر عکس نودیسم و ناتوریسم روابط جنسی را نتیجه ی گناه موروثی انسان بنی آدم دانسته و لذایذ جنسی را با آرایش و پیرایشی برای بالا بردن آن افزایش می دهد. از نگاه اروتیسم انسان زیبا و زشت و بدن زیبا و زشت وجود دارد، و حق برابری جنسی نادیده گرفته شده، انسانها و بدن آنها همراه غرایز بشری آنها تنها وسیله ای برای کسب لذایذ جنسی است. ناتوریستها به شدت از اروتیسم برائت جسته و خود را در آنسوی خط نهایت تفکر اروتیسم به عنوان یک ایدئولوژی تبعیضی ضد بشری قرار می دهند. تا حدی که در بسیاری از کلوپهای نودیسم ورود اروتیستها، مجردها، و افراد با گرایشات جنسی تعریف نشده غیر مجاز می باشد.

2.        حفظ اکولوژی و منابع طبیعی: از مبانی اولیه ی ناتوریسم حفظ محیط زیست و احترام به طبیعت است. مبارزه با برهم زدن اکوسیستم، تخریب منابع طبیعی و کشتار حیوانات از اصول پایه ای ناتوریسم به شمار می رود.

3.        بهداشت: قرار دادن بدن در برابر نور آفتاب در شرایط مناسب که تنها راه جذب ویتامین دی در بدن است و همینطور تماس مستقیم بدن با هوا که باعث ساخت سلولهای پوستی می شود پایه ی علومی طبیعی چون : بالنئوتراپی، تالاسوتراپی، و هلیوتراپی شده است.

4.        رژیم غذایی: ناتوریستها عموما از مصرف زیاد دخانیات، مواد مخدر، مشروبات الکلی، فراورده های شیمیایی، و گوشت پرهیز می کنند. در بین اکستریم ناتوریستها گیاهخواری و تیتوتالر ها (کسانی که به هیچ عنوان لب به مشروبات الکلی نمی زنند) بسیار دیده می شود. در بین آنها اوبیسیتی ( چاقی مفرط) وجود نداشته و از ارکان ناتوریسم مصرف درست مواد غذایی ست.

5.        کشاورزی: استفاده از کودهای شیمیایی، آفتکشهای شیمیایی و زراعت مکانیزه ی هورمونی مردود است.

6.        پزشکی: اغلب از داروهای گیاهی و یا مواد طبیعی برای درمان استفاده می شود. در اکستریم ناتوریسم تنها هومیوپاتی مورد قبول است.

7.        روان درمانی: به عنوان موثرترین راه درمان مشکلات فردی، اجتماعی و سلامت جسمی و روحی

8.        برابری حقوق بشر: حق برابر برای تمام انسانها و احترام به آنها فارق از قومیت، نژاد، تفکر و یا طبقه ی اجتماعی. پایه ی جنبشهای ضد جنگ افروزی، و جنبشهای جهان وطنی

9.        آموزش: آموزش کودکان به عنوان انسانهای دارای حق و احترام و خلع حقوق والدین به عنوان صاحبان آنها

10.      روحانیت: انسان برتریتی به حیوانات ندارد و ریشه ی نودیسم در اصل شناخت و پرستش راستین خدا در تمام ادیان است.

11.      لباس: برهنگی. لباس عامل تبعیض نژادی، طبقات اجتماعی، و تخریب محیط زیست بوده وهمچنین غیربهداشتی است .

12.      ورزش: لازمه ی انسان برای داشتن بدنی سالم است.

13.      هنر: هنر نمود خلاقانه ی تفکر و حالات بشری است و نه دستآویز کسب ثروت و شهرت.

14.      توریسم: برای شناخت جوامع و فرهنگهای دیگر بدون قضاوت تبعیضانه و نیز نزدیک شدن به زمین به خصوص در قالب تورهای طبیعتگردی و اکوتوریسم.

15.      آزادی: هیچ کسی این حق را ندارد که آزادی فردی کسی را بگیرد، حتا در پوشیدن یا نپوشیدن لباس، چه بزرگسال، چه کودک. تمام انسانها از حقوق برابری برخوردارند سوای نژاد، جغرافیا، جنسیت، و سن شان و در انتخاب نوع زندگی آزادند.

16.      آلودگی هوا و محیط: پوشاکِ کمتر، از تولید زنجیره های کربنی جلوگیری کرده و از آلودگی هوا و محیط می کاهد.

17.      برابری حقوق بشر: از اهداف پایه ای ناتوریسم رعایت حقوق تمام مخلوقات منجمله انسانها و مبارزه با هرگونه تبعیض نژادی، طبقاتی، ایدئولوژیک، مذهبی، فکری، جنسی، فیزیکی، احساسی، سنی و… است. در نگاه ناتوریستها همه زیبا هستند همانگونه که متولد شده اند. زیبایی نسبی نیست و چاقی و لاغری، شکل و ساختار خاصی از بدن به عنوان نماد زیبایی، سن و سلامت و صحت بدن به عنوان جاذبه های جنسی باعث تفرقه و تبعیض شده و پوشش و پیرایش بر این تبعیض می افزاید.

ناتوریسم، تاثیری فراگیر و اساسی در تمام ابعاد زندگی بشر:

ناتوریسم به عنوان مادر تمام ایدئولوژیهای بشری که در طول تاریخ بر مبانی آن بنا شده اند، بازه ی گسترده ای از هنرمندان، نویسندگان و فلاسفه ی جهان را در حیطه ی خود جای داده است. از معروفترین آنها که آشکارا به تلبیغ نودیسم پرداخته اند می توان والت وایتمن، هنری دیوید توریو، آندره ژید، هانری ماتیسه، فاو به عنوان رهبران جنبش “لذت زندگی” و بنیانگذاران سبک ناتورالیسم در قرن نوزدهم نام برد. همچنین آدولف کوخ در سال 1926 با تاسیس مدرسه نودیسم، تحول شگرفی در پزشکی را موجب شد، گرچه در آلمانِ نازی برای مدتی با گسترش روز افزون نودیسم و همجنسگرایی به خاطر خطر گسترش تفکر مارکسیستی (مارکسیسم در ریشه به شدت به ناتوریسم متصل است) توسط حکومت وقت مخالفت شد. و نودیستها تنها در کلوپ فروید اجازه ی فعالیت داشتند که بالطبع یهودیها و کمونیستها نمی توانستند از این قانون هرچند محدود بهره ببرند. پس از جدایی شرق و غرب آلمان، گسترش نودیسم در شرق آلمان رشد چشمگیری داشت و اسمهای مطرحی را به دنیا معرفی کرد. از آن دسته می توان به هاینریش پودور، پل زیمرمن، ریچارد اونگویتر، آدولف کوخ، هانس سورن اشاره کرد. آلمان بیشترین گروه نودیستها را در جهان دارا است و ناتوریسم و نودیسمِ عملی تبدیل به بخش مهم و اساسی سیاستهای جناح چپ آلمان شده است.

مخلص کلام انکه، ناتوریسم و نودیسم در اروپا بستر گسترش مارکسیسم و جنبشهای فمینیستی را فراهم آورد و در ایالات متحده از دید مذهبی موجب گسترش گرایشات نودیسم مسیحی شد. نودیسم، نتنها منشا خدمات اجتماعی، سیاسی و مدنی پایه ای در غرب بوده بلکه به عنوان موثرترین راه درمان بسیاری از بیماریها منجمله سل، بیماریهای دستگاه گوارش، پوستی، مغزی، قلبی، استخوانی و بیماریهای نادر مقاربتی بوده است.

 

مشکلات نودیستها

گرچه به دلایل مختلف سیاسی اروتیستها در سده ی اخیر به شدت مورد حمایت دولتهای غربی قرار گرفتند و تفکر اروتیسم در اروپا و سالهای اخیر در آمریکای شمالی و حتا در شرق به سرعت پیشرفت کرد، نودیسم با مشکلات زیادی مواجه شد. سیاستهای کلی نظامهای حکومتی جهان، که از گسترش ناتوریسم و نودیسم که حیطه ی اختیارات حکومتی را در کنترل توده ی مردم کم می کرد، چه در پوشش که نمود عملی ناتوریسم است و چه در سیاست که به گسترش تفکرات چپ می انجامد به شدت هراس داشته اند، سبب شده که نودیستها تحت شعار “ خدشه دار کردن باورهای مذهبی، و تضییع حقوق شهروندی” که به گسترش نگاه ضدارزشی به نودیستها انجامیده است، از آزادی شهروندی برای ابراز عقاید، و زندگی به سبک و سیاق خود محروم بمانند و فعالیتهای نودیستها در حیطه ی سواحل آزاد مخصوص نودیستها، کلوپهای مخصوص آنها، و گردشگری در حوزه ی خط کشی شده ای، محدود شود. طی نیم قرن گذشته بیش از 120 کمپین و جنبش حمایت از نودیستها در دنیا متولد شده است و با تمام محدودیتهایی که برایشان وجود دارد طبق آخرین آمار منتشره در بریتانیا از سال 1983 تا 2000 جمعیت نودیستهای جهان از 20% به 58.5% افزایش یافته است.

 

نقدهایی بر نودیسم

اغلب نقدهایی که بر نودیسم صورت می گیرند شدیدا تحت تاثیر باورهای اجتماعی نادرست شکل گرفته توسط تبلیغات حکومتی است که نودیسم را با اروتیسم یکی می دانند. این در حالی است که نودیسم و ناتوریسم به طور کل از اروتیسم برائت جسته، گرچه بر اساس اصول پایه ای ناتوریسم حقوق اروتیستها را نادیده نمی گیرد، اما در مبانی کاملا متفاوت بوده و می شود ادعا کرد که ضدیت دارد. این نقدها عموما “سرد بودن هوا”، “حفظ نجابت زن”، “ زشت بودن بسیاری از اندام برهنه ی افراد”، “ ایجاد احساسات جنسی در دیدن بدن برهنه”، “شرم از برهنگی”، “خلاف قانون طبیعی” ، “خلاف قوانین مدنی”، “خلاف شرع”، “بدویت وحیوان صفتی” است. این در حالی است که اغلب این نقدها با مطالعه ی اصول ناتوریسم مردود بوده و تنها ریشه در باورهای غلط اجتماعی دارد.

به هر صورت، گرچه نودیسم به سرعت در حال فراگیر شدن است، و بسیاری از دست آوردهای فکری، علمی، سیاسی و اجتماعی عصر حاضر مرهون ناتوریسم می باشد، هنوز نودیسم در نگاه بسیاری از مردم در تمام جوامع نکوهیده و ضد ارزش است. شاید نمی توان اکثریت مردم جهان را با برچسب جهالت مورد انتقاد قرار داد، اما، گسترش دانش بشری و فعالیت بی وقفه ی ناتوریستها و نودیستها در جهان، به شناخت بیشتر مردم از آنها و در نهایت گسترش فرهنگ نودیسم و دستیابی ناتوریستها به جهانی بدون تبعیض، بدون آلودگی، بدون فقر، بدون خشونت، و خودکفایی و استقرای آزادی و برابری خواهد انجامید.